سفر......

1) زندگی رو میشه به سفر تشبیه کرد.... سفری که اگه آخر و عاقبتش معلوم و مشخص باشه، طی کردن مسیر و گذاشتن ها و گذشتن ها برات آسون میشه .... و اگه نه، میشی یه آدم باری به هر جهت و افسرده که همیشه سایه عظیم تنهایی و سرخوردگی رو سرشه.......



2) همسفرهای خوبم....

امشب من به سفر میرم..... میرم مشهد..... اگه بخوام باهاتون صادق باشم باید بگم همه مسیرها رو رفتم تا این سفر کنسل شه.... چون خیلی حوصله مسافرت این تیپی رو نداشتم و ترجیح میدادم اگه سفری قراره برم، جایی باشه که آرامش بیشتری بشه بدست آورد.....

اما خوب نفهمیدم چطور شد که همچی یکدفعه جوری رقم خورد که الان دارم میرم مشهد..... انگار اونی که تو مشهده دلش خیلی هوای ما رو کرده و شخصا دعوتمون کرده.......منم دیدم بی ادبیه که روی میزبان رو بخوایم زمین بگذاریم و دعوتش رو رد کنیم.... و اینی شد که شد....



3) همیشه موقع سفر رفتن، دلم میگیره که باید چیزایی و کسایی که دوسشون دارم رو بگذارم و برم..... الانم دقیقا همینه و من جای خوشحالی قبل سفر، دلتنگی اومده سراغم....... دلتنگ همتونم...... اسم نمیبرم چون تعداد بچه ها زیاده و ممکنه کسی از قلم جا بیافته ولی همتون رو یادم میمونه.... این مدت  یک هفته ای که من نیستم، حتما به این خونه سر بزنید، مواظبش باشید،...... گلها رو آب بدید ..... غریبه ها رو راه ندید.......حتما از حال هم خبر داشته باشید و نبود صاحب خونه باعث نشه که شماها رابطتون کم رنگ شه....

اگه اگه اگه دلتون تنگ شد، شما هم مثل من این آهنگ رو بخونید..... 

هوای خونه برگشته

تمومه جاده بارونی

یه حسی تو دلم میگه

تو نزدیگی به این خونه



زیاده عرضی نیست

تا بعد.........


 

نظرات 71 + ارسال نظر
ممدوسین پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ق.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

سلام علی علی ابن موسی الرضا المترضی
همونایی که تو sms گفتم نامرد

سمیرا پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:20 ب.ظ

چقدر خوب................................!!!
داری میای شهر ما !!!!!!!!!
هوررررررررررررررررررررررررررررا !


این آهنگ منو یاد تحویل سال نو امسال انداخت ...

محمد پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:36 ب.ظ http://migam.blogsky.com

سلام
به سلامتی برادر . ایشالا سفر بی خطر
زیارت قبول .
آهنگ واقعا قشنگیه .

فاطمه پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:53 ب.ظ

از دست غیبت تو شکایت نمیکنم
تا نیست غیبتی نبود لذت حضور

زیارت قبول آقا منم دعا کن
خدا به همرات

مهستی پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:21 ب.ظ http://www.mz991.blogsky.com

سلام .

خوشا به سعادتت .

کاش برا منم جور می شد می رفتم مشهد .
برای منم دعا کن .

دعا کن باز هم مثل همیشه صبور باشم .

التماس دعا.

belladona پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:25 ب.ظ

خوش به حالت که فهمیدی خواسته که بری پیشش اینقده حال میده وقتی اون و فقط اون پارتی بازی می کنه از میون اینهمه آدم و با یه اوضاع قاراشمیش بازم دعوتت می کنه که بیای و نااااااازتو می کشه! اینقده حال میده. ایشالله که سفرت پرباااااار! مارو هم دعا کن بگو خییییلی دوسش داریم خیلی

belladona پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:36 ب.ظ

آهنگی که گذاشتی رو خوشم میاد ازش.
اون زمان که پشت کنکور بودم این آهنگ بهم آرامش می بخشید و انرژی می داد:
http://s2.picofile.com/file/7193064622/ali_ashabi_setareye_mashreghi.mp3.html

یک پیر پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:30 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

نگی حسوده ها ولی...ولی من کارش داشتم ...ایکاش به جای تو بودم...
خوش بگذره و سفر بی خطر ...

پ.ن : فکر نکن ما سفر نکرده ایما ...ما که فهمیدیم مارو از سر خودت 1 هفته باز کردی ...یعنی تو اون شهر به اون بزرگی 1 کافی نت نداره؟
پ.ن 2 : حسین به کی دادی کلیدارو؟ ممدوسین کلیدا دست تو؟

سمیرا جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:32 ق.ظ http://seraphic.blogsky.com

من یه دنیا کافی نت میشناسم هااااااااااااا اینجا !!!!!!
خواستی بگو بت بگم کجان !!!
سفرت بی خطر ....

الهام جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:09 ب.ظ

سفر خوش .سوغاتی یادت نره . آب دادن گل ها با من .

فاطمه جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:48 ب.ظ

سلام بچه ها
یه خاطره تعریف کنم از سفر:
پارسال به موازات سفر به تهران رفتم ترکیه .استانبول یه
مکان تاریخی داره به نام :دولماباغچه یه کاخه، دوست داشتم اونجا رو ببینم .قدمتش شاید به ۳۰۰ سال هم نرسه.باغ خیلی خیلی قشنگی بود .
اولا حدود۱ ساعت معطل شدیم پشت در ورودی
دوما پا پوشایی بهمون دادن پلاستیکی بود دور کشی باید میپوشیدیم رو کفشمون
سوما ازبس گفتن نو تاچ نو تاچ حالم به هم خورد
حالا دلم میخواد بیایین تخت جمشید رو ببینید با چند صد هزار سال قدمت[:S012:

فاطمه جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:01 ب.ظ

جدا نوشتم خسته نشین.
از سر تا پاش یادگاری نوشتن ( ای خاک بر سر ملت)
وقتی میرم اونجا فقط باید حرص بخورم:
خانم بچه رو بیارین پایین رو این ستونا راه نره والا به خدا دیگه چیزی ازشون نمونده
آقا چرا آشغال میریزی سطل دو قدمیته نیست؟
فقر، فقر،فقر فرهنگی داریم شدید.....
این از ملت اونم از ..... حرفم که نمیشه زد ،زود همه چیو
فیل گوووووه میکنن (اگه سر پوشیده بشه بهتر میمونه )
چی بگم......
البته با یادآوری این فقط حرص میخورما همین

فاطمه جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:03 ب.ظ

از کره هم بعدا میگه

فاطمه جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:06 ب.ظ

منظورم میگم بود. خوب شد نیستش
یه کلمه اشتباه تایپ کنم کلی اذیت میکنه

belladona جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:11 ب.ظ

فاطمه تو هم برا خودت کلی جهانگردیا(با لهجه شمالی خوانده شود) واللو از فقر فرهنگی نگو که قحطی زنده فرهنگ هم کمه واسه ما ملت همیشه در هر! صحنه

فاطمه جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:23 ب.ظ

آی گفتی همین در صحنه بودن منو کشته

belladona جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:23 ب.ظ

من شنیدم آقای صاب وبلاگ همین که پاش رسیده مشهد بارون اومده و برف! فک کن!

فاطمه جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:27 ب.ظ

حقشه . آخه این چه وقته مشد رفتنه

belladona جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ب.ظ

هم ای پا قدمشان خوب بوده خو که هم که نرسیده مشد، هوا سرد رفته و بارون و برف اومده! مو که میگم ای همو سرما رو موخوره

یک پیر جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:01 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

سلام اخ گفتید ...دلم کبابه همه جا دیگه پره...من از بچه 5 ساله تا ادم 70 ساله رو تذکر دادم ولی کو گوش؟
یعنی خوش به حالمون میشه ها ...بر میگرده 1 پست میذاره که غذای سرماخوردگی چی دارین بعد کلی از غذا حرف میزنیم حال میده ها

فاطمه جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:05 ب.ظ

میگم این لهجه مشدی بوووود؟

فاطمه جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:24 ب.ظ

اینم از امروز
گلدونا رو آب دادیم،غریبه ای هم ندیدیم
اگه هم ببینیم بهش میگیم :صاب اینجا غریب نوازه
بمون زود زود زود میاد

belladona جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:00 ب.ظ

آره مشهدی نوشتم مثلا!امیدوارم سمیرا نبینه این لهجه نوشتن منو
من میگم وقتی صاب وبلاگ برگشت جای دسته گل براش شلغم ببریم

یک پیر جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:42 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

شلغمو هستم...دونگ بیاید وسط ببینم

فاطمه شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:24 ب.ظ

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته جمیییییییییعا

فاطمه شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:28 ب.ظ

بچه ها یه با رمن حال یکی از این سلام علیکمیا رو گرفتم
واقعا دوست داشتم بهتون نزدیک بودم
تعریف میکردم واستون..... خوش میگذشت
نه؟

فاطمه شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:52 ب.ظ

مسافراز اتوبوس پیاده شد:
چه آسمان تمیزی!
و امتداد خیابان غربت او را برد.........

belladona شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:19 ب.ظ

رادیو جوان:
شب پاییزی زمستونی همه به خیر!شاید الان کنار پنجره نشستین و شیرقهوه داغ(یا شلغم فرق نمی کنه!) میل می کنین و شایدم هنو سرکار هستین و شایدم دانشکده هستین و مشغول گسترش مرزهای علم و شایدم خوابگاهی هستین من از اینجا به همتون عرض سلام دارم و شب آرامی رو براتون آرزو می کنم و جای صاب وبلاگ رو هم خالی می کنیم که الان داره همطو سرما می خوره و حسرت گلدوناشو داره که ما داریم آبیاریشون می کنیم!!

belladona شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:21 ب.ظ

فاطمه بوگو چیکار کردی غریبه نداریم که!والله!

فاطمه شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ب.ظ

نه ، امن و امان جان خواهر جان!

ممدوسین یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ق.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

سلام به همه
اینجا چقد شلوغه چش صابخونه رو دور دیدین؟ مراعات کنین بابا.
بعدم همینجا توحیاط وایسین من برم گلارو آب بدم. ماهیا رو غذا بدم و بیام. شلوغ نکینن مردم تو محل آبرو دارن

ممدوسین یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:03 ق.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

راستی جاتون خالی تو این سنتهای قشنگ جنوبی برای محرم...
دمام و سنج و عزاداریهای گِرد و ...
آخ خ خ خ

فاطمه یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:03 ق.ظ

تو مگه جنوبی ؟ قرار بود بیای تهران که.

فاطمه یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:06 ق.ظ

حسین که بیاد من یه هفته ای نباید آفتابی شم

فاطمه یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:10 ق.ظ

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

belladona یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:23 ب.ظ

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
چی می خواد سوغاتی واسه این قافله ی دل بیاره

belladona یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:24 ب.ظ

ممدوسین زحمت شما ببینی تو یخچالشون هیچی پیدا نمیشه؟

سمیرا یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ب.ظ

اومدی سرما رو هم با خودت آوردی اینجا !!!

ممدوسین دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ق.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

سلام به همه
میبینم که هنوز وفادارانه سر میزنید.
من هر روز میام . تو یخچالشم هیچی نیست. همه رو خورده بعد رفته!
حال منم و تهران ...
آخ تهران چقدر دلم برای همه چیت تنگ شده...

مهدی دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:13 ق.ظ http://keraye.blogsky.com

سفر بی خطر آقاااا
آقا جات تو قلب ماست.جات امنه امنه
التماس دعا

طراوت دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:37 ق.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

اووووووووو خیلی شلوغه!
من برم بعدا میام
جا واسه نشستن نیس که...

طراوت دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:39 ق.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

بلادونا شنیدم هوا آفتابی شده مشهد
الانه که گمراه شن ملت

فاطمه دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:39 ق.ظ

به سلامت برگرده خونه همین بهترین سوغاتی

فاطمه دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ق.ظ

دلم برا همه چیت تنگ شده!
ای خدااااااااا
چی بگم؟ نگم بهتره

فاطمه دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ب.ظ

ببخشید بخدا
من میخوام سر به سرت بذارم یه کم بخندی شاد شی
ولی قدغن شده اینجور مطاب نوشته نشه
اینقد خودمو کنترل میکنم اینجا والا بخدا

belladona دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ب.ظ

سلام علیکم میگم فک کنم نزدیکه زائر ما بیاد دیگه نه؟ باید یه دستی به سر و روی خونش بکشیم. دوستان کی هک بلده؟ هکر خوب سراغ ندارین؟

ممدوسین دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:16 ب.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

هک کنین؟ اینکه میشه دست برد به خونه مردم که. من شیشه رو پاک می کنم. کی جاروبرقی میکشه؟ کی گرد کیری میکنه؟
من که مشغول شدم یا علی...

الهام دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:21 ب.ظ

مشهدی حسین مرد فهمیده ای هست .او دوستان خوبی دارد . آن ها هر روز به مرغ و جوجه ها دانه میدهند . آنها هر روز گل ها را آبیاری میکنند . مشهدی حسین فقط یک کوکب خانوم کم دارد .
کد 05057

belladona دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:30 ب.ظ

ممدوسین من اومدم اینجا رو گردگیری کردم ال سی دی مانیتورم خعلی تر وتمیز شد واقعا دستت درد نکنه خیلی پیشنهادت خوب بود واسه تمیز کردن خونه حسین
الهام جون، کوکب خانمم پیدا می کنیم واسه مشهدی حسین
کلولولولولولولولولو

ممدوسین دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

فردا میام که به ماهیاش غذا بدم
فک کنم 3 شنبه یا 4 شنبه بیاد.
فک کنم تنها کسی که فرصت ماچ کردنشو داره خودمم!!

دل همتون بسووووووووووووووووووووووزه ه ه ه ه ه ه ه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد