اصولا خرید خانه در هر کجا که باشد بسیار کار سخت و طاقت فرسا و گاهن غیر ممکنی هست....حالا چه رسد به تهران خراب شده که خرید خانه مانند این است که بخواهی بروی در صحرای آفریقا و از یک ماده شیر، یه لب بگیری و برگردی....یعنی گاو نر می خواهد و مرد کهن.....حالا اگر گاو نر و مرد کهن هم که باشی، هیچ تضمینی نیست که از نری و ایضا مردی، نیافتی و مقطوع النسل نگردی.......خلاصه این که من بنده (آیکون صالح اعلاء) هفته قبل یک عدد آپارتمان بسیــــــــــــــــــــــــار بزرگ 51 متری با پارکینگ و انباری را قولنامه کردم و الان درگیر جور کردن پول و باقی قضایا هستم.....از آنجا که اصولا شانس ما از روز ازل، قسمت کمر به پایینش را رایگان در اختیار دیگران قرار داده، ...لذا فروشنده خانه، یک پیرزن 80 ساله از آب درآمده که با چکش و فشار هم حرف به کله اش فرو نمیرود مع الاسف...ایشان فوق العاده مایه دار می باشد ولی حتی یک 1000 تومانی هم تخفیف نداد....خلاصه که اگر فقط یک روز چک هایم ( آیکونه چه خاکی به سرم بریزم) عقب بیافتد مطمئنم با مامور میاید سراغمان.....و یحتمل بقیه پست هایم را باید از زندان برایتان بنویسم....
پ.ن:
امشب سعی میکنم ساعت 11 شب، عکس های خانه جدید را رونمایی کنم.
میگم همون خونه ای که قراره من و تو زیر سقفش زندگی کنیم دیگه
از کوچیک بودنش اصلا نگران نباش من هر چی باشه با کمال میل میپسندم
فقط اتاق خوابش نماش قشنگ باشه خوبه
به به و چه چه! با عرض تبریکات فراوان به خاطر خونه ی جدید ایشالله که خیرشو ببینی. حتما واسش قربونی بده و حتما اسفند دود کن واسش ننه!
( چون اسمایلی قلب رو اعصابته
)
تبریک اقای مهندس ... دست راستت رو سر ما ... ایشالا خیرش ببینی ... بالاخره به برج سفید برسی ولی رسیدی مارم 1 دربونی چیزی بذار..

پیرزنه شوهر داره؟
احزنت بر ژما ژوان گوشا و با اراده که دونزدی تو این زیاهنمایی بازار ، خانه ای دزد و با کنی...
خدمت آحاد عزیزان وبلاگی به جد عرض می کنم که ان شاءالله الان که دهران هزتم حتما جای ژما هم شام این خونه رو خواهم خورد.
راستی حسین بنو یس کجا خونه رو گرفتی؟ و چند؟
مبارکه
کی ساعت 11 میشه ؟
مبارکــــــــه

الان 11.30 رو هم می گذره ، کو پس عکس ، نمی گی ملت نمی تونن شب و بخوابن
ای جونم مینا هم اومد