نقشه راه

شاید چند سال پیش، اینجوری نبود که مثلا در یک جمعی، اینقدر آدم تحصیل کرده وجود داشته باشد....اما الان خصوصا در بین نسل جوان، کمتر کسی را می توان یافت که از تحصیلات آکادمیک برخوردار نباشد....به کامنت های شما هم که برای پست های قبلی گذاشته بودید نگاه میکردم، دقیقا همین مساله به ذهنم رسید که چقدر بچه های تحصیل کرده زیاد شده اند و چه خوب است که عده ای دانش پژوه هستند که می آیند و میخوانند اینجا را...
اما هر کدام از ما که در زمینه مختلفی از علوم، مشغول به کار یا تحصیل هستیم چقدر با دورنمای دانشی و فنی قضیه آشناییم و چقدر تصور میکنیم دانش ما و زمینه های فعالیتمان می تواند برای جامعه، ثمر بخش باشد.
.
در مورد این شکل چه می دانید؟
و یا چه برداشتنی از آن به ذهنتان می رسد؟؟؟؟؟؟؟؟

نظرات 40 + ارسال نظر
ممرضا دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:20 ق.ظ http://fluorescent.blogfa.com/

چیز خوبی به ذهنم نمیرسه
:)

ندا دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:31 ق.ظ http://lore.blogsky.com

کلا نظری ندارم

فاطمه دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ب.ظ

اون زمانی که دانشجو بودم هیچ علاقه ای به رشته تحصیلیم نداشتم بارها و بارها تصمیم گرفتم انصراف بدم که به دلایلی نمیشد،اما وقتی وارد کار شدم با وجود ذهنییت بدی که اغلب مردم ما نسبت به این شغل دارن من بهش عشق می ورزم . آرامشی که بعد از کمک کردن به دیگران و دیدن رضایت در چهرشون بهت دست میده با هیچ چیز قابل مقایسه نیست

فاطمه دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:22 ب.ظ

در مورد این شکل چیزی نمیدونم چون اولین بار دارم میبینمش ولی توانمندی در زندگی و کلا در هر کاری جذابییت رو به دنبال داره.وفاداری سگ،مفید بودن گاو شیرده، بر طرف کردن مجهولات با پرسش، واون گللازمه یه زندگیه جزئیات رو نمیگم چون باز اینطوری میشی

فاطمه دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:27 ب.ظ

من عمرا هیچ جا حوصله اینقد نوشتن رو ندارما حتی واسه خودم .اینجا انگار جادووییه

ممدوسین دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:23 ب.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

سلام
این چیزی که نوشتی بیشتر به یه مثال برای انتقال یه مفهوم شباهت داره. نباید انتظار داشته باشی وقتی یه متن (شاید با موضوعیت مدیریت استراتژیک) رو خوندی و نمودار برات مفهوم داره برای مایی که هیچ توضیحی بهمون داده نشده ازش سر در بیاریم.
همونطور که گفتم باید یه مفهوم از مدیریت استراتپزیک (یا راهبردی) باشه.

یک پیر دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:37 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

سلام ...منم نظرم رو میگم شاید غلط یا غلط تر نسبت به قضیه باشه...
اولا وقتی من وارد این رشته و کار شدم اطلاعاتم از اینده اش، دورنماش ، یا خیلی چیزاش از فارغ التحصیلاش بیشتر بود ...اونم مدیون راهنمایی های خوب هستم...
اگر به من این نمودار رو میدادن و میخواستن معنیش کنم میگفتم این نشون میده که توی 1 رشته کاری خیلی توانمند باشی ولی بدون جذابیت تو مثل 1 گاو شیرده میشی که تا شیر داری ازت استفاده میشه...
اگر کارت رو به دیگران جذاب نشون بدی ولی توانمندی لازم رو نداشته باشی به عنوان 1 منبع خوب برای پرسش دیگران معرفی میشی...
اگر هیچکدوم رو نداشته باشی میشی 1 سگ وفادار که با بو کشیدن میفهمه باید چه کنه ونمونه باری به هر جهت ...
و اگر هر جفتشو (توانمدی شغلی و جذابیت) رو داشته باشی میشی تاثیر گذار و ستاره جامعه ... یعنی تازه میرسی به اصل کار...

ثریا دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:08 ب.ظ

سلام
به نظرم چون از گاوشیرده بیشتر میشه استفاده کرد و تواندمندی بیشتری نسبت به سگ داره تو نمودار جلوتر از سگ تعریف شده و به جای ستاره چون میشه ژرسش های مختلفی رو مطرح کرد باز جذابیت بیشتر و توانمندی بیشتری وجود داره
این بود انشای من

حسین دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:49 ب.ظ

به فاطمه:
بله بله..فرمایش درست
واسه خودت کجا مینویسی؟....مگه وبلاگ داری؟
.
به ممدوسین:
من انتظار ندارم جوابش رو الزامن بدونی...شاید تو خودت برای خودت این انتظار رو درست کرده باشی که بتونی راجع به همه چیز، نظر صحیحی بدی ولی خوب نمی تونی....کما اینکه من و هیچ کس دیگه هم نمی تونیم...
من یک مطلبی رو یکجا میبینم...ساده ترین کار اینه که بیام کامل توضیح بدم و خیلیا هم اصلا نخونن....ولی اگه بصورت یک سوال مطرح بشه، قطعا ذهن رو درگیر میکنه ( همون شعار معروف وبلاگ) و تفسیرش برای همیشه توو ذهن میمونه.
ضمنا این رو من به عنوان برداشت آزاد گذاشتم که هر کی هرچی به ذهنش رسید بتونه بگه و با هم بحث کنیم و نتیجه بگیریم

حسین دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ب.ظ

به مهتاب:
راجع به اوون قضیه که گفتی قبل از رود به رشته تحصیلیت، اطلاعاتت از فارغ التحصیلاش بیشتر بوود، به نظرم ادعای بزرگیه و شاید در مقام همون ادعا باشه...ممکنه از خیلی از هم دوره ای هات اطلاعاتت بیشتر بوده، ولی این حرف که شما هنوز وارد یک رشته ای نشده باشی و از کسایی که سال ها رو با اوون علم سپری کرده باشن، به نظرم خیلی مبنای علمی نداره.
اما تفسیرت راجع به نمودار جالب بوود و نزدیک به مفهوم اصلی..... ولی خیلی در مقیاس کوچیک مطرحش کردی...کاش بیشتر در مورد مسائل دانشی مطرحش میکردی

حسین دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:59 ب.ظ

ثریا ....بحث در مورد مدیریت دانش هست...ببین چیز بیشتری به ذهنت میاد؟

ممدوسین دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:33 ب.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

نظر مهتاب نزدیکتر است
حسین من با کلیت حرفت موافقم اما اینی که گذاشتی مثل یه فیل تو تاریکی میمونه. حداقل باید بدونیم حیطه مسآله چیه که بتونیم تفسیری ازش داشته باشیم چون این نمودار یک چیز کاملا قرار دادیه که با موضوعات مختلف می تونه تفاسیر متفاوتی داشته باشه.
الان که گفتی مدیریت دانش میشه یه دیدی از اون چیز پیدا کرد.
وقتی جذابیت یه موضوع علمی زیاد بشه پرسشها حول اون شکل میگیره. اما زیاد بودن پرسش و تحقیقات زیاد راجع به یه موضوع خاص به تنهایی تنیجه بخش نیست
وقتی توانمندی های علمی و دانشی ما زیاد باشه سود و منافع حاصل از اون زیاد میشه. استحصال منافع از منابع دانشی با توسعه اونها متفاوته. برای همین بعد یه مدت علی رغم اینکه سود خوبی از موضوعات حاصل میشه اما بدون پرسش و تحقیق بیشتر رشد علمی به وجود نمیاد.
برای یه سگ موضوعات محدودی مطلوبه و بالنتیجه پرسشهاش محدود به یه سری موضوعات خاصه. توانمندی اندکش هم منافع کمی عایدش میکنه. موضع مطلوب وقتیه که پرسش و پژوهش با استحصال ارزش افزودن از آنها هماهنگ پیش بره. در این صورت دانش ما منجر به توسعه و رفاه بیشتر میشه.

تو باید عادت کنی با یک فیل بتونی توو تاریکی بمونی
فیلکه تو رو خیلی دوس داره به دلایلی
تو رو نمیدونم

کورش دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ب.ظ

در مورد شکل:
مثل سگ با وفا باش و کنجکاو تا جذابیتت زیاد بشه! و یا مثل سگ با وفا باش و خیر رسان تا توانمند بشی!! اگه هم این دو حالت نباشی معلوم نیست چی بشی به عنوان نقطه مجهول درمیایی شاید هم سردرگم باشی!!
مفسر قرن......

بله بله
تفسیر واقعا در حد تیم ملی المپیک ایران بوود که بازیکن دو اخطاره اش رو گذاشت توو زمین و تیم حذف شد.
ممنون

یک پیر سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 ق.ظ http://arshadane.persianblog.ir

حسین این ادعا نبود چون تو گفتی "تصور دور نما دانشی و فنی قضیه و چقدر تصور میکنیم دانش ما و زمینه های فعالیتمان می تواند برای جامعه، ثمر بخش باشد." منم گفتن اینو خیلی خوب میدونستم... این خیلی عادیه به نظرم...اگر از بچگی علاقه در هر کاری باشه اینا ایجاد میشه...
در باره نظر هم به قول ممدوسین حیطه رو مشخص نکردی و من نمودار خام رو تشریح کردم حالا اینا به عنوان نماد میتونن تو هر زمینه ای باشن ...
پ.ن : من کلا نمیتونم مثل شما یا ممدوسین یا بقیه دوستاندخیلی با کلمات ادبی حرفمو بگم و سادگی رو به همه چیز ترجیح میدم...

فک کنم توو بازم داری دو تا مبحث رو با هم اشتباه میگیری...
من ادعا رو در مورد اوون قضیه که گفتی از فارغ التحصیلای رشته ات بیشتر از دورنماش می دونستی گفتم...
ولی در مورد نظرت که گفتم خیلی خوب و جالبه .
ضمنا تو خیلی هم خوب و ادبی حرف میزنی.
ما هم سعی میکنیم ساده و روان حرف بزنیم و اگر جاییش به نظرت ادبی و قلمبه اومده، حتما ضعف از ماست.
اینی هم که گفتی نمودار خام بوده، جوابت همونیه که به محمد حسین دادم. قرار بوود شما ایده بدید و حرف بزنید و برداشت آزادتون رو بنویسید.

طراوت سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:58 ق.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

اگه فقط مث سگ و گاو شیرده باشی؛ توانمند میشی!
اگه فقط مث سگ و پر سوال باشی؛ جذاب میشی!
اگه نه سگ باشی؛ نه گاو شیرده؛ نه سوال داشته باشی؛ میشی یه آدم گل گلاب؛ که از همه چی بهتره!
پس نتیجه میگیریم...سوال و گاو و سگ چیزهای بدی هستند و باید از آنها دوری کرد.
خوب بید؟

ولی تفسیر مهتاب خداییش حرف نداشت.
تفسیر ممدوسین هم خیلی خوب و قلمبه بود.

بله اینم واسه خودش حرفیه
.
تفسیر مهتاب خووب بوود.
تفسیر ممدوسین هم قلمبه بوود...مثه خودش.

فاطمه سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:04 ق.ظ

مگه فقط میشه تو وبلاگ نوشت؟

محمد سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:54 ق.ظ http://migam.blogsky.com

سلامممممممم داش حسین گل
بابت غیبتهای اخیر شرمنده ی روی گلت .
این نمودار منو یاد نمودار بارنی میندازه .
با توجه به اون نمودار من این برداشت رو از این دیاگرام دارم که تمام موقعیت های زندگیمون رو از نقطه نظر فاکتورهای مختلف مورد بررسی قرار بدیم .
ما باید از راس این نمودار یک خط رسم کنیم و نمودارو به دو زاویه ی ۴۵ درجه تقسیم کنیم . المان مورد بررسی اگر روی خط قرار گرفت دارای شرایط خوب مثبت میباشد . و هر چه بر روی خط از راس دورتر شه شرایطش بهتر هم میشه

ســــــــــــــــــــــــــــــــــــلام.
احوال شما
خوبی حاج آقا...خیلی مخلصیم مشتاق دیدار
بلاخاره تموم شد امتحانات هان؟
آقا برداشتتون هم جالب بود...البته من کامل متوجه نشدم

ممدوسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

حسن آخر کار خودت جوابو بده ببینیم نظر کی نزدیکتره

ایشالا

ممدوسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:33 ب.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

پدر سوخته lkjhmbx kjghf این حرفا چیه میزینی به من؟ بابا من تو عسلویه بعید اللطیف (یعنی از لطافت! به دور) هستم تو چته؟

حسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ب.ظ http://gheychee.blogsky.com

تو عین اللطیفی
یعنی خود لطافتی
الان توو عسلویه صدای قیژ قیژ تخت های دوستات در غم نبودنت در اومده
(ارجاع میشود به فیلم مالنا)

belladona سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:41 ب.ظ

آقا ما اومدیم. خوب هستید خوش هستید؟ نمودارتون خیلی جالبه خیلی! دستتون درد نکنه خودتون کشیدینش؟

حسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ب.ظ

سلام استاد
بله خودمان کشیدیم
با اجازتون
امتحانات تمام شد به سلامتی؟

belladona سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:44 ب.ظ

سلام فول پروفسور
ماشالله به این خلاقیت به به و چه چه!
نه تموم نشدن. دیگه اصلا من می ترسم راجع به درس و دانشگاه حرف بزنم آخه رو نرو شماست! می دونی!

حسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:48 ب.ظ

والا ما غلط و ایضا بیجا کنیم که ادعای پروفسوری داشته باشیم.
ضمنا این خلاقیت نبود خانووم
این فقط طرح یه مساله بوود که توو ذهنه بچه ها بمونه
در مورد درس و دانشگاه و قپی های ناتمام خانوم ها در این ضمینه هم باید بگم استثناعاتی هم وجود داره که شما هم جزوشون هستید ( آیکون ماس مالی کردن حرف های گذشته)

belladona سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:50 ب.ظ

اختیار دارین نزنین این حرفا رو هر کی ندونه ما که می دونیم شما چه نخبه ای هستین
حضرت والا این نمودارتون خیلی سخته واسه ما! نمی شد حالا یه محور x و y داشته باشه ویه منحنی فوقش سیگموئیدی باشه یا حداقل اون جدولش دیگه محور x و y نداشته باشه. خلاصه الان من مخم ... طفلک حق داره خو!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:57 ب.ظ

ممنون که من رو نخبه خطاب کردی
البته منظورت از نخبه رو خوب می دونم
نخبه یعنی (مخفف):
نفهم ترین
خنگ ترین
ببو ترین
هالوترین آدم روی زمین
.
.
نمودار کلن یه نموداره با همون ایکس و ایگرگ
که با افزایش و کاهش این دو متغییر، توو مناطق مختلف میافتی
یعنی اگه توانمندی زیاد بشه و جذابیت کم باشه، میری تو منطقه گاو شیرده که البته خیلی خوبه چون با نرخ جدید کیلو 610 تومن، یحتمل خیلی درآمد خوبی کسب کرده و مایحتاج و ملزومات زندگی رو ابتیاع می نماید

حسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ب.ظ

اوون بالایی من بودم.

belladona سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:06 ب.ظ

وااااااااای دستت درد نکنه چه تفسیر قشنگی ارائه دادی اونخ من میگم نخبه ای به خودت شک می کنی و با بدبینی به تعاریف من نگاه می کنی.بعد اون ستاره یعنی اگه به یک نسبت محور x و y رو طی کنی با افزایش توانمدی جذابیت میره بالا و با افزایش جذابیت هم توانمندی میره بالا!(نخند همینقد بیشتر بلت نیس)

حسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ب.ظ

نه ببین
X و Y از هم مستقل هستند یعنی رابطه ای با هم ندارند که مثالا با افزایش یکی، اونیکی هم الزامن افزایش پیدا کنه
.
اینجا منظور اینه که
اگه هم توانمندی زیاد باشه هم جذابیت، میافتی توو منطقه ستاره
اگه توانمندی زیاد باشه و جذابیت کم باشه، میافتی توو منطقه گاو شیر ده
و قص علی هذا ( اه اه یاد این یارو رادان افتادم رئیس پلیس حالم بد شد)

belladona سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:17 ب.ظ

خوب گرفتم چرا می زنی حالا! دستت درد نکنه به این قضیه توانمندی و جذابیت فکر می کنم شاید گرهی از کلافی گشود.
از مصاحبت باهاتون فیض بردم شبتون خوش( در ضمن غلط املایی زیاد داری مث ضمینه و استثناعات)

حسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:24 ب.ظ http://gheychee.blogsky.com

دلایل غلط املایی هام کاملن معلومه
الان واسه فاطمه یه کامنت گذاشتم ... شاید اوون بفهمه و البته ممدوسین هم همینطور.
.
میگم شما خوب غلط املایی میگیریا..ولی اندکی با دیلی (Delay) یعنی بعد از پنج تا کامنت
موفق باشی
ممنون که سر زدی
بازم اینورا بیا
آپم
(آیکونه حرف های تهوع آور)

یک پیر سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

با عرض تشکر بسیار از طراوت عزیز و ممدوسین گرامی به خاطر دلگرمی که به من دادن ...
حسین خان ولی باور کن باور کن حسین امر محال محال نیست...
بعدشم اختیار دارین ما سوادمون قد نمیده ببشخید...
و دم بلادونا گرم که خوب میتونه ازت حرف بکشه ...

حسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ب.ظ

میبینم که بازم تو امدی مهتاب
البته بنده هم بعد از این که
زحنه را دیدم
نظرم به زمت ژما برگشد
و از اینگه ملت را خوژحال گردین از ژما ممنونم

ندا سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ http://lore.blogsky.com

چه با مزه

خیلی جالب بود

حسین سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ب.ظ

بسم الله
ندا تو از کجا یهو ظاهر شدی
بابا در بزن بچه
سرمون لخته خوب
.
ملاحظه ما رو نمیکنی ملاحظه این مهتاب رو کن که پیر و مراد ماست

ممدوسین چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 ق.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

حسین چت شده؟ قیژ قیژ تخت و سر لخت و... فلان و lkjdf,n ها و...
خوب زن بگیر داداش. پاسخ بده به نیازی که شعله هاش حتی از خودتم بلندتره....

حسین چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:45 ق.ظ http://gheychee.blogsky.com

نه مثه این که تو از چیزای بلند بیشتر خوشت میاد
اینو از کامنتات میشه فهمید که از 5 تا، 6تاش به بلندی یک چیزی داری اشاره میکنی
ابعاد فقط بلندی نیست...عرض ...ضخامت و .... هم جزو ابعاده...که تو احتمالا فقط بلندی رو با گوشت و پوست و ...ن خودن حس کردی


حسین چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:47 ق.ظ

دوستان حتما در پست های بعدی راجع به این نمودار بیشتر توضیح میدم

یک پیر چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ق.ظ http://arshadane.persianblog.ir

اسمم رو خودمه مهتاب دیگه..شب به شب به همتون سر میزنم که با خیال راحت بخوابید...

ندا جون شمام همینجوری یههو بیا ولی از این شکلک استفاده نکن صاحب خونه حشاشه...

ثریا پنج‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ

مدیریت دانش؟ یعنی از اطلاعاتی که داریم بر اساس نیازمون اطلاعات با معنا استخراج کنیم.....این چیزا تو درس سیستم اطلاعات مدیریت بودکه دودیدگاه در موردش وجود داره یکی اینکه اول داده بوده بعد اطلاعات بعد دانش اون یکی میگه اول داده بعد اطلاعات بعد دانشکلاس درس شدحالا فکر کنم ببینم چه ربطی میتونه داشته باشه بعدا میام مینویسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد