اول نوشت: اسپیکرها روشن............
میدونم منتظرید ...زیاد وقتتون رو نمیگیرم...فقط یه چند تا نکته کوتاه:
1) از همه دوستان گلم بی نهایت ممنون ... واقعا شما میتونستید به راحتی بی خیال شین و شرکت نکنید ولی لطف کردین و منت به سر من گذاشتید و شاید هم یه کوچولو اعتماد کردین....واقعا ممنون...دست همتون رو میبوسم.
2) از اوون دوست عزیزی که عکس چشم هاش رو فرستاد و بعد پیام داد که پشیمون شده و نمیخواد شرکت کنه هم ممنونم...من عکس چشمهاتون رو نگذاشتم...ولی بدونید چشمهاتون خیلی قشنگ بوود.
3) سعی کنید راجع به چشم ها و نگاه ها و حرف ها نظر بدید.
4) اوون کسایی رو که میشناسید، همون اول لوو ندین تا بقیه هم بتونن حدس بزنن.
5) از بعضی دوستان که بیشتر عکس فرستاده بودن، دو عکس گذاشتم.
.
بی نهایت ممنون........
این شما و این هم چشم ها در ادامه مطلب....
چشم شماره1)
چشمهای متین:
دایی بلام میکی موس میذالی؟؟؟؟/
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره2)
چشمهای فاطمه:
سلام..خوبی ..مرسی ممنون..امروز شیفتم اصلا خووب نبود...راستی چرا بچه ها نیستن دلم برا مهتاب و بلاودنا تنگ شده...اینجا یکم دلگیر شده ...نه؟..از یاسی چه خبر...
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره 3)
چشمهای سمیرا:
ای لعنت به این روزگار...خسته ام خسته میخوام فقط خودم باشم...میخوام استراحت کنم.
ترجیح میدم چشمم به خیلیا نیافته
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره 4)
چشمهای محمد حسین:
سلام جوون چطوری..ببن از من میشنوی باید به دنیا اینجوری نیگا کنی..همچین حقیرش کنی
یه چشمی...انگار رئیس داره به کارمندش نیگا میکنه...اصلن ریز ببینیش
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره 5)
چشمهای ندا:
کجایین پس، چرا هیشکی نیست...بیان همش با هم باشیم
بیاین تنها نباشیم...مهربون باشیم...
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره 6)
چشمهای یاسی:
نمی دونم که دیگه میشه بهت اطمینان کرد یا نه...شک دارم
خودت باعث این شک و تردید شدی
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره 7)
چشمهای محمدرضا:
ایول خیلی باحال بوود.......خب...آقا برنامه چیه
من تا 8 بیشتر نیستم...میخواین کجا بریم؟
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره 8)
چشمهای مهتاب:
آدم باید زرنگ باشه..نباید خودشو کاملا روو کنه...همیشه محافظه کار بوودن رو ترجیح میدم.
اصولا بهترین دوست خونواده آدمه
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره 9)
چشمهای حسین:
دوست دارم بیشتر بشنوم .. اونم با دقت...ضمنا همینجوری حرفتو قبول نمیکنما...حتی اگه آیه قرآن باشه..باید اول رووش فکر کنم...
---------------------------------------------------------------------------------
چشم شماره 10)
چشمهای طراوت:
دوست دارم ببینم...دوست دارم با دقت زل بزنم و ببینم ....
اصلا تا چیزیو به عینه نبینم باور نمیکنم.
متین
چه انرژی داره یاسی خانوم؟
مرسی حسین خان داشتم کم کم نا امید میشدم...
ایشالا همیشـــــــه سلامت باشه ...بیاد خونتون داییشو اذیت کنه..
مهتاب یاسیو مگه شناختیییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میگم مهتاب
با توجه به روحیات توو
اصلا برام عجیب نیست که از چشمهای شماره 1خوشت بیاد
نداکجایی تو
هان.....بیا بابا طاقت دوریت رو نداریم
یاسی خانوم رو احتمال میدم بین 6 و 10 ...
بهله 1 نمونه اشو داریم باید از اون پرسید چقدر دوستش دارم. .. میخواد منو بده عمو پورنگ ..بد بختی نیست؟
یاسی خانوم شما کوجی؟
حسین شعر طنزت کو ؟ بزار ببینیم...
ندا با عشق وارد میشود
دلم الان اب انار میخاد
ندا جان تعارف نکنیا
بگوو هرچی میخوای
.
ولی کاش میشد توو این مهمونی پذیرایی هم داشتیما
بخدا اینو بی تعارف میگم
من کووچیک شمام مهتاب جون
مهتاب جان ا باید ۲ باشی ؟
اختیار داری عزیزم ... به قولی ما شاهیم و شما تاج سر ما...
اره والا ...هی گفتم مشخص کنید من شله بیارم استقبال نکردید دیگه...
ولی هر برنامه ای قشنگیه خاص خودشو داره...
من هنوز مشغول هضم این جمله ندا هستم:
"من آب انار میخوام"
خوب میخواد دیگه بده بهش...بلدی یا من بیام درست کنم ؟

یاسی جون نه 2 که رفت بخوابه ... عروس اینده هستند ایشون...
ایکون کسی که دلش طاقت نیاورده...
آره بابا مهتاب شماره 2 هست دیگه
کلی هم آرایش کرده
معلوم نیست گریه میکنه یا می خنده
عزیزم ۲ که ماهه ماه
به مهتاب:
عزیز دلم اگه نمیدونستی بدن..اونی که مثلا بره بخوابه الان داره با یاسی حرف میزنه
کلا خیلی نامرده ما رو میپیچونه
مهتاب جون شما باید۳ یش ۸ باشی
ندا جان جوون من تعارف نکن ما نمی خوریم آب انار..شما یه نفس برو بالا سلامتی جمع...
پاتیل پاتیل شو
حسین اون داره می اندیشه .. تو اندیشه که نمیخندن یا گریه نمیکنند که ...
موافقم که ماهه...
راست میگی؟منو حلال کن حسین داشتم فکر میکردم داره با تو میحرفه
الان آیکونه حسودی باید میذاشتی حسین جون
بله بله حسادت هم داره والا
یاسی خانوم راست میگه دیگه... حسودی نکن...
ندا بیا و با حژور با اقتدار خودت مشت محکمی بر روی میز حسودان باش.. نقطه
چشم های شماره 10 از این دخمل موش موشی هاست
قبول دارین؟
البته من همچنان انتخاب اولم
3 هست
دوستان عزیز
ما 5 شنبه ها تعطیلیم
و اصطلاحا چهر شنبه خوشگله رو سپری کردیم
حالا شوما خوابتون میاد برین لالا
مهتاب جون من امشب کلا موافقم
ما این فاطیو زدیم پشت قباله یاسی
الانم که داشت از توو تعریف میکرد
ما که بخیل نیستیم
(آیکونه بخیل)
آخه هنوزم دلم آب انار میخواد
اونی که رفت بخوابه فاطمه بود
عروس اینده هم همون بود
پس داماد کیه ؟؟
خوب شد گفتی حسین جان.منم برم لالا که صبح سر کارم.۱کمی هم جا بزاریم واسه اونایی که نیستن و فردا میان..شب همگی بخیر
اوهوم
(آیکونه داماد)
شبت به خیر یاسی خانوم
ندا داماد و رمز موفقیت فاطمه جون سکرته...بعدا در همین بلاگ اعلام خواهد شد...مگه نه حسین خان؟
سرعت نتم وحشتناک پایینه !
یه ساعت طول میکشه تا رفرش شه !
مزهتازاب خازانووزووم
سوزوتیزی نزدزه
به به ...به سلامتی...
الهام جون بیا ببین بالاخره تونستیــــــــــــــم یکی رو بفرستیم خونه بخت ...
من که الکی شهرو چراغون ندیدم که..
به ندا:
عب نداره..در عوض فرصت داری تا بیشتر آب انار بخوری
ااااااااااا
فک کردم الهام اوومده
از دست توو مهتاب
راستی الهام نتونست شرکت کنه گرفتار بوود
کاش اوونم بوود
الهام ببین چقد بهت گفتم نیومدی که
حداقل عکس مانی رو می گذاشتی
چزه سوزوتیزی دازه دز مزه؟
دیگه اگه خنگم بودم میفهمیدم
آخ جون
چقد خوشحالیدم
من شیرینی میخوام
ااا من فکر کردم 6 الهام خانومه ...اره ایکاش بود
جدی چرا نیومد؟چرا عکس مانی رو نداد خوب؟با اون صدا دوست داشتم ببینمش..
میگما با این احتساب تو چقدر دایی شدی خوش به حالت ...
مال منم همینه ندا جون...10 بار رفرش میکنم ...
ندا با آب انار بده شیرینی
مهتاب نصفش غلط بوود بچه
پ.ن:
دوستان وقتی فاطی ازدواج کرد هممون با یه اتوبوس میریم عروسیش
خودتونو آماده کنید
فک کنم نزدیکه
:D
داماد که خسیس نیس حسین ؟هممون دعوتیم ؟
ندا میشه این آیکون رو بی خیال شییی
(مهتاب نخند بچه)
بابا من بلد نیستم ... از 10 سالگی سعی کردم نشده حالا میخواد امشب بشه؟نمیشه اقا...
ای بابا مردم مردای قدیم...
پس اون اقا داماد چیکارست؟با بنزم بیاد ما راضیم...
کیه حسین؟ دق مرگ شدم ...رمز موفقیت رو هم بگید لفا...
اینو
از مدل لبو لوچش حرصم میگیره
جدیدا کلی خبر خوب دارم میشنوم تو نت
اول مازیار و فئقه
بعدم فاطمه و داماد
خیلی خوبه که تین روزا ادم عشق واقعی رو انقد از نزذیک ببینه
سلام بر صفحه چهارم