اگر یه کاری داشتیم واسه خودمون، دیگه لازم نبود این روزای سال، چشم زرد کنیم به دست آقایون و هر رووز با گردن کج انتظار چندرغازی که میخوان پرت کنن جلومون رو بکشیم.
اگر یه چند صد کیلومتری اونورتر از این مرزها بدنیا اومده بودیم، الان دغدغه خیلی چیزها رو نداشتیم و شاید حداقل آزادتر زندگی میکردیم.
اگه بال داشتیم، اگه پرنده بودیم، میتونستیم با هم باشیم و هر شب یه جا دور هم جمع شیم و تا صبح با هم بگیم و بخندیم.
اگه یه جایی بودیم که از کنار خونمون یه رود خونه رد میشد، می تونستیم شب رو با صدای شر شر آب بخوابیم.
اگه ماه بودیم، اقلکن ماهی یک بار، میتونستیم چشممون رو به همه بدیها ببندیم و ناپدید شیم.
اگه همسری داشتیم، میتونستیم سر روی سینش بگذاریم و به صدای قلبش گووش بدیم...
همه اینا ممکن بوود...فقط به شرطی که یه جُو شانس داشتیم...
+ لینک دانلود آهنگ
+ اطلاعات مربوط به بازی وبلاگی، اینجا
+++ اگر خواننده اینجا هستید، اینو حتما بخونید...من حسابی غافلگیر شدم و شرمنده. و تشکر میکنم از ندای عزیز. شما چی؟
فرهاده ؟؟
عاشقشم :)
چر ا من اینو نشنیده بود م تا حالا ؟
سلام به دختره خونه
یکی یدونه عزیز دردونه
چراغ این خونه
آبجی کوچیکه
خب دیگه اینا قدیمیه.....منم خیلی وقت پیش گووش داده بودم.شاید 15 سال پیش..که دیروز با ممدوسین دوباره شنیدیمش و من امروز دانلودش کردم.
I have a headache this days
اولا:
تو خیلی لوسی
ثانیا:
سردردت از بی خوابیه امشبو زود بخواب
ثالثا:
بازم لوسی
من 15 سال پیش چن سالم بوده یعنی ؟:دی
همون که فاطمه جونم میگه
الهی امیدوارم سر دردت زودی خوب شه
سلام
خوبی یا بهتری؟ شانس هم موافقم ... اصلا کلا شانسم واسه ما نیست... به دریا بریمم دریا خشک میشه ...
اگر به شانس ما باشد چند کیلومتر اونورتر تو افغانستان میافتادیم ...پرنده بودیم با تیرکمون میزدنمون رودخونه کنار خونه طغیان میکرد اگر ماه میشدیم هیچ ابری نبود حتی 1 خسوف کوچیک ...
همسر هم بد ادا و غر غرو در میومد ...کلا ای پیشونی ای پیشونی ای پیشونی منو کوجا میشونی ...
اگر قرص میخوری مفنامیک و استامینفن با هم بخور برای کلا خوب میشی ایشالا
سلام به همه.خیلی آهنگ جالبیه با اینکه از بی شانسی حرف میزنه اما خیلی شاده
حالا ما باید کجا میرفتیمممم
ولی آخر شب کلی به این شانس خندیدیم
آخ حسین جون فاطی راست میگه باید زود بخوابی تا سردردت خوب بشه.
بد شانسی دیروز من خیلی باحال بود.1 ساعت ونیم تو صف پارکینگ بودیم تا نوبت ورود ما به پارکینگ کذایی شد اونوقت 1 پلیس اومد درب اونجارو بست گفت:خانم بفرما برو جلو به دلیل ترافیک دیگه هیچ ماشینی وارد نمیشه
سلام صب به خیر :دی
دیشب تولد داداشی رضام بود :دی کلی شلوغ کردم :دی
آخرش یادم نیست چه جوری ساکتم کردن
سِلام، خویی لرهَ؟
ای نَدا چه با معرفت بیَ. هَنی اسم مارِم نهاده دمین بلاگت. اَی معرفتتهِ نازِم دختِر. سقَه سرِت بام رفیق
کامنت مهتاب و ممدوسین خیلی باحال بود
منم تشکر کردم از ندای عزیز. باقیه چی؟!
کلی خجالت کشیدم
ممدوسین قسمت آخرش و دوبله کن
هی مخاطب خاص ،
این روزها هوس دلتنگی دارم
اماده ای دلتنگ تو شوم ؟
چه طوری مهتاب جونم؟
؟
خوبم تو چطوری ندا جونی؟
حسین سرت خوب شد؟؟؟
مرسی مهتابم خوبم
حسین نیستس که
بقیه ام نیستن
من و تو تنها خونه ایم
بیا یه کم آتیش بسوزونیم که یاد بگین دیکه منو ت رو تنها نزارن تو خونه
گوناه داره خوب...بلاگش خصوصی میشه ..تازه سرش درد موکونه ... بیا بریم بلاگ خودمون ...ایکون یه بچه اینهون فرشته ...
چشم
ندا اینجوری نگو چشم ... شبیه این عروس خانوما شدی که بله میگن با این ایکونه ...
کی میشه خوده عروس خانمه بشم
اگه پول داشتیم همه ی اینارو باهم داشتیم .
که البته لازمه ی این امر همون شانسه دوباره .
من هم با ندا موافقم . صمیمیت خیلی قشنگی رو میشه اینجا دید .
من هم به نوبه ی خودم ازت ممنونم ندا جان .