یک آدمی رو تصور کنید که 10 سال پیش با مدرک دیپلم وارد یک اداره شده و اونجا به عنوان نگهبان، مشغول بکار میشه. بعد از مدتی این آدم یک مدرک دیپلم میاره و ارائه میده و خودش اقرار میکنه اوون مدرک دیپلمی که باهاش مشغول بکار شده بوده، قلابی بووده و این یکی اصله... همین قضیه باعث میشه بخاطر دروغی که گفته بوود، تا مرز اخراج پیش بره...اما با پادرمیونی دیگران و بخاطر اینکه نون زن و بچش بریده نشه و از این حرفا، دوباره برمیگرده سره کار.
بعد از مدتی ایشون به قسمت انتظامات منتقل میشه و کارش این میشه که بگرده توو کارخونه و به دیگران راجع به مسائل مختلف گیر بده. اینقدر این آدم عقده ای بووده که همش توو سوراخ سنبه های اداره سرک میکشیده که نکنه یکی سره کار صبحونه بخوره و یا کسی سیگار بکشه و ... و اگر موردی مشاهده کنه، از کاه کوه بسازه.
همین آدم یه لیسانس کشککی از دانشگاهِ پف یوز پدران میگیره و قلابش رو به هر سمتی پرتاب میکنه تا پست بگیره...تو هیروبیری و قحط الرجال اداره ما، این آدم با این پیشینه، شد مدیر انتظامات...دیگه خدا رو بنده نبود و نیست. یعنی امکان نداره کارت بهش بیافته و سنگ اندازی نکنه
مدیر انتظامات زیر مجموعه ی مدیریت بازرسی هست...پستِ مدیریت بازرسی الان در اداره ما خالیه و این نکبت داره هر چیز قابل مالشی رو میماله تا به اوون پست برسه. ظاهرن بطور موقت به عنوان مدیر بازرسی هم منصوب شده.
امروز رونوشته یک نامه ای رو توی کارتابلم دیدم که گفتم شاید بد نباشه اینجا منتشر کنم تا شما به عمق پدیده ی مایه خالی در ادارجات پی ببرید و اینکه چقدر هم این کار جواب میده.
همون جوور که گفتم، این آقای مدیر انتظامات، مخ رئیس رو میزنه که با حفظ سمت، مدیریت بازرسی رو هم بتونه به عهده بگیره.... اما چون این قضیه و این موافقت رئیس بصورت شفاهی بووده و حکمی در کار نیست، لذا این آدم برای اینکه به این قضیه وجه قانونی ببخشه و خودش رو بین پرسنل به عنوان مدیر بازرسی جا بندازه، یک نامه برای رئیس مینویسه به این شکل:
از: مدیریت انتظامات
به: مدیریت محترم صنایع
سلام علیکم
با احترام، به استحضار میرساند، حسب الامر آن مقام محترم ماموریت مدیریت بازرسی نیز توسط اینجانب انجام گیرد. لذا خواهشمند است در صورت صلاحدید دستور فرمایید کلیه مکاتبات مربوط به این حوضه نیز از معاونت / مدیریت های صنایع به این مدیریت منعکس تا اقدام لازم صورت پذیرد.
منوط به اوامر عالیست.!!!!
و من ا... التوفیق
مدیر انتظامات
خداییش از صبح 10 بار این نامه رو خوندم و هر بار فحش های جدیدی نثارش کردم. اولا این که کلا جمله بندی هاش در حد عشایر هست. بعدشم این که واقعا دهن خودشو سرویس کرده با این دستمال بازی. خداییش آدم یه بار خودشو کوچیک میکنه دیگه. همون به استحضار میرساند کافیه. این یه بار سلام کرده. یه بار به استحضار رسونده، یه بار حسب الامر گفته، باز گفته مقام محترم، یه بار خواهش کرده، یه بار صلاحدید خواسته و دوباره درخواست دستور کرده....حالا همه اینا رو نوشته بازم آخر نامه گفته منوط به اوامر عالیست.
ای توو رووحت که اینهمه خودتو کووچیک کردی. اِی توو بدنت... اِی توو اندامِ بعضی از اقوام نزدیکت...آخه لامصب آدم واسه خدا هم خودشو اینقدر کووچیک نمیکنه.
قصه پیشرفت و ارتقا توو ادارجات دقیقا همینه...هرچقدر چاپلوس تر و متملق تر باشی، بیشتر رشد میکنی و هرچی بخوای خودت باشی و الکی واسه دیگران خم و راس نشی، کلات پس معرکه هست.
حالا آدم یه جاهایی پاچه خواری یکیو میکنه که می ارزه... اما این احمق پاچه خواریه رئیسی رو کرده که به نظر من بزرگترین ناقل ویروس مادر قح به بازی در دنیاست بیشرف. آدمی که صبح تا شب میشینه نقشه میکشه که چطوری میتونه حال بچه ها رو بگیره.
مَخلَص کلام اینکه گه به این مم لکت...
پ.ن:
+حتما متوجه شدین که ایشون حوزه رو هم اشتباهی، حوضه نوشته بوود .
+ضمنا رئیس زیر نامه پاراف کرد که موافقت میشود.
همه جا همینه
مملکت گاو پرور همین میشه دیگه
یه مشت یابو بشن رییس و مدیر
حیف از مدیرای خوب ما که میتونستن چوپونای خوب و مهربونی بشن
حیف
هعی چی بگ والا
اگه ادمای مناسب سر پستای کلیدی بودن الان اوضاع مملک ما این نبود که
جاهای دولتی این اذیتارو خیلی داره
تو خصوصی اشم هستا ولی اینجا میگی خو ماله باباشه بزار بچه یابوشو بشونه سره فلان پست !
ولی تو جاهای دولتی ادم دلش میخواد بزنه دهن مهنشونو صاف کنه
مفت خورای بی خاصیت!
تو اصلا چرا اونجا کار میکنی ! با استعفا بده بیا! اعصابتو از سر راه اوردی !
همه جا همین گُه..
از وقتی ریشا رو کوتاه کردم سه چهار بار از طریق نما.یند.گی ولـ.ی. فـ.قیه مورد تذکر قرار گرفتم. برای همین به طرف گفتم باشه من دیگه رشامو نمی زنم که به اندازه سیبیلم بشه!!!!
امروز صبح رئیسم منو کشیده کنار میگه موضوع سیبیلات تا دفتر نمایندگی کل تو قـ.رارگـ.اه کشیده شده و اگه کوتاه نکنی رو تمدید قراردادتأثیر میذاره. اولش مردم از خند اما بعد فکری شدم...
خلاصه که یه مش آدم بیکار نشستن تو جایی که همه دغدغه ها ساخت و تولید و نصب و رسیدن آمار استخراج گاز به اندازه رقیب عرب اونور خلیجه، دارن سیبیل یه مهندسو تو یه شرکت تو پارس جنوبی اینقدر بزرگ می کنن که تو نمایـ.ند.گی کل قـ.رار.گـ.اه براش جلسه بگیرن!!!
دیگه چه انتظاری داری؟
اینه مملکت ما...
اما برای اونایی که سرپا دستشویی میرن و بی طهارت و بی وضو میان تو اول صف نماز وایمیستن تقدیر نامه صادر میکنن.
فَاعتَبِروا یا اُولیِ الاَبصار...
وای اینا همش حرفه دل من بود به خدا...
وقتی سرانه این دیار خر باشند همین است دیگر جانه برادر و غمناک تر از آن اینکه،متاسفانه:
ثبت است بر جریده عالم دوام خرررررر
اعصابم خورده
میخوام یه جوری بیام از شرکت بیرون که کاملا دستشون تو پوس گردو بمونه !
دنبال کار میگردم و تا اطلاع ثانوی اعصاب ندارم !
هار هار هار! می بینم که کل دوستان شاکی هستند. اینجانب مراتب همدردی را با شما دوست عزیز به استحضار می رساند و خاطر نشان می سازد که اگه واسه من این جریان اتفاق افتاده بود الان اصاب مصاب نداشتم.
لازم به یادآوری است که اگر مرا مسئولیتی تپل بود حداقل از خجالت خودم در میومدم و این مرتیکه های هیز مرده شوری یزید صفت آشغال گه رو به میزان اپسیلون به سزای اعمال پلیدشون می رسوندم.
با تشکر
مبینم همه تو یه فاز هستیم
دیشب یه خبر بهم رسید کلی ناراحت شدم تا۲ بیدار بودم امروزم نرفتم سر کار غیبت کردم . فردا صبم ،یعنی منتظرم گوووه خوری کنن اگه کم آوردن یه کاری میکنم رو سرشون بیشتر بخورن سیر شن
هرچه دریده تر،گستاخ تر،بی حیاتر،دورو تر باشی انگار روزگارت بهتره اینجااااا
اووووووووووو چه خبره اینجا
آخ جون چقدر امروز فحش جدید یاد گرفتم!
بچه ها خیلی باحالین همتون.
دمتون آتیش.
ایشالا زودتر این مشکلات رفع شه
دم شما هم سیگاری و گراس
بالایی من بیده ام
میبینم که ریده شده تو اعصاب همه...
همه اعصابا به صورت همفازی سگیه....
ای ول ای ول به اعصاب
در این مملکت مسائل حاشیه ای مهم تره تا اصل قضیه این وضعیت هم جزء فرهنگ ماست همین واقعیتی که ماها باهاش درگیر هستیم برا درست شدننش زمان زیادی لازمه....بله
جای من خالی بوده مثل اینکه.
ای تو روحشون هیییییی.
1 استاد داشتیم تو دانشگاه تو فاز ایران نبود اولاش کم کم همون بلایی که سر ممدوسین اوردن سر اونم اوردن بعد اونم لج کرد همه رو 3 تیغ زد بعدم با شیشه دلستر سر کلاس ادای مستارو در میاورد در کلاسم باز میذاشت انتظامات خر کیف بشه .کلا ادم باحالی بود.
بیاین بگید اعصابا ارومه یا نه برای همه دیازپام بیارم؟ ایکون یه بخوری
الان آروم شدیم تو اومدی
میبینم بخور از خودم متصاعد کردم نیومده همه اروم شدن ...
مشخصات مکتب(فرهنگ) ایرانی
- در مکتب ایرانی دیدن موی سر زنهای خارجی و بیگانه از تلویزیون حلال است ولی زنهای هموطن و خودی حرام!
- در مکتب ایرانی سرود ملی مقدسه، ولی دیدن آلت موسیقی که سرود با آن نواخته شده حرامه!
- در مکتب ایرانی، هنری مثل موسیقی و رقص حرام است ولی افیونی مثل تریاک حلال!
- در مکتب ایرانی کشورهای مسیحی و یهودی خداپرست، دشمن و کافرند، ولی کشورهای کوبا و روسیه و چین کمونیست، برادرند!
- در مکتب ایرانی خنده و رنگهای شاد جلفه، ولی گریه و رنگ سیاه متانت!
- در مکتب ایرانی، روزهایی که مردم دنیا تعطیلند ما کار میکنیم و روزهایی که مردم دنیا کار میکنند ما تعطیلیم!
- در مکتب ایرانی صورت نامرتب و لباس و ظاهر دلگیر کننده داشتن، ارزشه، ولی صورت اصلاح شده و زیبایی و خوش تیپی ضد ارزش!
- در مکتب ایرانی فقر و پابرهنگی فضیلته، ولی رفاه و ثروت رذیلت!
- در مکتب ایرانی هر کجا که بخواهیم خصوصی سازی بکنیم و از مردم پول بگیریم و نفع داشته باشیم، اسمش رو میگذاریم غیر انتفاعی!
- در مکتب ایرانی اسم بانکداری رو میگذارن بدون ربا ولی بالاترین رباها رو از مردم میگیرن!
- مکتب ایرانی چیز جدیدی نیست ، از همان زمانهای قدیم، پدرانمون اسم کچل رو میگذاشتن زلفعلی!
- در مکاتب دیگه، مُبلغهای دینی روابط جنسی رو برای خودشون حرام میدونن ولی برای بقیه مردم حلال، اما در مکتب ایرانی روابط جنسی برای مُبلغ دینی حلاله اون هم چند تا چند تا، ولی برای بقیه مردم حرام!
- در مکتب ایرانی کثیفترین گناه دنیا (دروغ) عادیه ولی دست دادن دختر و پسر غیر عادی!
- در مکتب ایرانی قبل از اینکه خبر مهمی رو پخش کنن، اول تکذیبش میکنن!
- در مکتب ایرانی مهم این نیست که در داخل، چقدر فساد غوغا میکند، مهم این است که ظواهر مکتب در جامعه رو حفظ کنیم، و مهم اینست که کشورهای دوست، در خارج در مورد ما چه فکرمیکنند! چون اگر ظواهر رو حفظ نکنیم نمیتونیم ادعای رهبری مکاتب جهان رو داشته باشیم!
- در مکتب ایرانی دختری که دنبال همسر مناسب میگرده، و در موقعیتی هست که به زیباییش نیاز داره، حق نداره موهای صورت و کرک سبیلش رو قبل از ازدواج برداره!
- در مکتب ایرانی توی مراسمها (عروسی، مهمانی یا مذهبی)، خانمها خودشون رو به شدت آرایش میکنن، ولی نه برای مردها بلکه برای خانمهای دیگر! (اشتباه نکنین، اونها همجنسباز نیستن!)
- در مکتب ایرانی مشابه سایر مکاتب، خدا به نفع این مکتب مصادره شده، جمله مشترک همه مکاتب اینه:
خدا با ماست، نه با 200 تا دین و مذهب و فرقه دیگر موجود در جهان!
کی گفته؟!
بابام!
- در مکتب ایرانی فاحشه خونه ها رو با افتخار جمع کردیم ولی نمیدونیم چرا برای زنمون از محل کار تا منزل صد تا بوق میزنن؟! نکنه بعضی وقتها غیرت زیاد بی غیرتی میاره؟! ولش کن ظواهر جامعه مهمتره!
- در مکتب ایرانی پلیس مخصوص مجرمان رانندگی (مجرمانی که جان انسانها را تهدید میکنند)، اسلحه ندارد، ولی پلیس مخصوص کنترل پوشش موی سر و جدایی دختر از پسر، اسلحه دارد، چون این برای ظواهر جامعه خطرناکتر است!
- در مکتب ایرانی رمز بالا رفتن از هرم قدرت، حفظ ظواهر هست، نه صداقت. برای همینه که فقط ریاکارها میتونن از اون بالا برن!
- مکتب ایرانی بالاترین آمار صدقه جهت دفع بلا در دنیا رو داره، ولی نمیدونم چرا هم فقر غوغا میکنه و هم آمار تصادفات و تلفات جاده های ایران ده برابر میانگین جهانیه؟!
- در مکتب ایرانی همه میگن علم بهتر از ثروته، ولی در عمل همه دنبال ثروتند نه علم!
- اون قدیما، چند نفر اومدند و بتها رو شکستند و گفتند خدا را بپرستید، ولی بعد از مرگشون، در مکتب ایرانی، ما قبر خود اونها رو بت کردیم و پرستیدیم! میگن خدا از رگ گردن به ما نزدیکتره، شاید ما، بین خودمون و رگ گردنمون نیاز به یک نفر واسطه داریم! حتماً همینطوره!
- در مکتب ایرانی جمعه ها عاشقانه منتظر آمدن کسی هستیم که اگه بیاد، اولین کسانی که ازش اُردنگی میخورن خودمونیم!
- در مکتب ایرانی، یک انسان برای ارضای نیازهای اولیه و ابتدایی خودش، باید جلوی مرگ معلق وارو بزنه و حتی از مطرح کردنشان هم خجالت بکشه!
- در مکتب ایرانی اسم خرافه رو میگذارن فرهنگ، و اسم فرهنگ رو میگذارن ابتذال!
- کی میگه استدلالهای تمثیلی ضعیفترین نوع استدلاله؟ ما پایه های استوار بنای عظیم مکتب ایرانی خودمان را بر روی همین تمثیلها و شعرها و شعارها بنا نهاده ایم، مثلاً:
اگر برهنگی تمدن است، پس حیوانات متمدن ترند! و یا
اگر غیرت از ایمان است، پس خروسها مؤمن ترند! و یا ...
- در مکتب ایرانی نزدیک شدن دختر و پسر به همدیگر جهت شناخت، قبل از ازدواج، عیب است ولی جدا شدنشان با دو تا بچه بعد از ازدواج عیب نیست!
آیا هنوز هم فکر نمی کنید مکتب ایرانی یک مکتب جدید و مستقل از سایر مکاتب است؟!
سکوووووووووووووووووووتــــــــــــــــــــــــــــــــــــ و تـــــــــــــــــــــــــــــاســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــف
متاسفم که باید یگم که اینها مگسانند به دور شیرینی.شعر زیبایی از شهریار خونده بودم حیف شد که یادم نمیاد در وصف این کوچکان بود.ولی سعی میکنم به خاطر بیارم و براتون بنویسم.
شرم اوره که در هر اداره دولتی ببینی کسانی سمت دارن که لایق بی سمتی هم نیستن....با تمام آروم بودنم پوزخندی که به رییس حراست در موقع استخدامم زدم و ....یادم نمیره.