روشنتر از ستاره

اسپیکرها روشن...





(بلادونا)

هر چی فکر می کنم نمی دونم چطوری شروع کنم کلمه کم آوردم در حالیکه تمام کلمات هم از توصیف تو عاجزن. فقط می دونم واسه کسی که عشق رو تجربه کرده تو خدای عشقی؛ کسی که منتهای آرزوش احساس خوب معشوقشه حتی اگه معشوقش عاشق رو نادیده بگیره. ای عزیزم! ای مهربونم! ای مادر همه خوبیها! من فقط واسه روز مادر نمی تونم قدردان عشق تو باشم واسه من هر روز خدا روز توست. مگه می شه من باشم و سایه ی مهربونت بالای سر من نباشه. منو می بخشی قبل از اینکه ازت عذر بخوام و  واسم دعا می کنی قبل از طلب آرزوم از خدا. مادر من٬ تویی که نفست تبرکه و وجودت واسم مثل صبح نوروز روشن و انرژی بخشه٬ هر روزت مبارک. خدا رو شکر که تو رو دارم






-------------------------------------------





(مهتاب)

مامانی ، مامانی دوست داشتنی، عشق من

روزت مبارک

تو یک مامان خاص و ویژه ای  مثل یک مهمون VIP  برای خدا روی زمینی که تنها خودش قدر وجودت رو میدونه.

وقتی که به خاطر دخترت از همه چیز گذشتی کسی درکت نکرد و ملامت پشت ملامت بود که نثارت شد.

وقتی تمام زندگیتو به پاش ریختی باز هم کسی معنی عشقت رو نفهمید .

اما میخوام بگم همیشه یکی تو دنیا هست که قدر دوست داشتن تو رو میدونه و عشق تو رو درک میکنه.

میخوام بگم اگر کمم و نادون و کوچیک ،اگر کاری از دستم بر نمیاد ،اگر لایق دختر بودن تو نیستم اما به وجود تو افتخار میکنم .

قلبت رو دوست دارم .مهرت توی وجودمه و تمام لحظه زندگیم به فکرتم .

خواهش میکنم تا همیشه برای من بمون.

دوست دارم دخترت ململ








(فاطمه)
تو خونه وقتی مامان نیست خونه سوت  و کوره. وجودش،حضورش نعمته. مامانه من نمونه س یه عاشق واقعی،به جرات میتونم بگم یه انسان کامل.
تقدیم به مادرم:
نماز می گذارم به شکرانه حضورت.
ضریح طلایی پیشانی ات را میبوسم شاید به حرمت قداست منحنی های حک شده از عشق بر پیشانیت حاجت روا شوم.
دخیل دستان خسته ات حلالم کن.......
نه فقط یک روز خاص که هر روز و هر لحظه روز توست.
عاشق بودنت مبارک،انسان بودنت مبارک،خوشا به حال خوشت،روزت مبارک......




-------------------------------------------





(ندا)

-سلام مامانی 

-سلام دختر کوچولوی خودم ( بوس  و بغل ) چه خبرا ؟

-مامانی میدونی چن روز دیگه روزته ؟ کادو چی میحوای بگیریم برا ت ؟
- هیچی فقط سلامتیتون 
- هیچی که نمیشه 
- میشه !
-مامانی ؟
- جانم ؟
- روزت مبارک :-*
( بوس و بغله محکم )
--
دیالوگا 100% واقعی






-------------------------------------------





(ممدوسین)

مادران ربة النوع عشق، برکت و باروری اند.
مادرم! الحق که خانه زیر پای تو بهشت است. از هرکجای دنیا که باشم دلتنگ تو و بهشت زیر پایت هستم.








(یاسی)

ااگر تمام زیباییهای دنیا تقدیم تو شوند و دریای کلمات قشنگ در حضور ساحل مهربانت گرد هم آیند باز هم شرمسارند برای سرودن

غزل مادر.... 

ای رفیق ترین رفیقِ روزهایِ دلتنگیِ من  و ای مأواترین مأوای من بعد از خدا روی زمینِ سردِ بی مأوا؛ آغوشت ،نفست و صدای آرامبخش قلب بزرگت تمام دلگرمیِ دل کوچک من است.چگونه قدردانی کنم بی ریاترین عشقی که به من دادی.چگونه خدا را سپاس گویم برای داشتن چنین موهبت بزرگی..  تمام سالها و ماهها و ثانیه ها باید به مادر بودنت ، به یکرنگ بودنت  به غمخوار بودنت به صبر و شکیباییه بی نهایتت و به تمام تب و تاب محبتهای شبانه و فداکاریهای بی دریغ ات تیریک گفت.به راستی که مادر سزاوارترین نام برای توست.
خدایابه رحمانیتت وبه بخشند گیت ،  حفظ کن مادران مهربان را از همه سختیها و کینه های زمان  و شرمسارمان نکن در برابر چشمان آسمانیشان...الهی آمین
مادر قشنگ و مهربانم روزت مبارک .این دختر تقصیر کار تو با تمام وجود دستهایت  را میبویت و میبوست که تمام عمرمحتاج گرمای این دستهاست.
دخترت ...






-------------------------------------------





(حسین)
برای من تو همان فرشته ی سفید پوش در هوای مه آلودِ رویاهای سبزم هستی که از زیبایی صورتت چیزی نمیتوانم ببینم جز همان نور سفید رنگی که بر روی صحنه ی سیاه تئاتر زندگی ام افتاده ... و منی که تک خوانِ سرودِ عاشقی ات هستم زیر این نور سفید و می رقصم از مستانه ی این خوبیه نامحدود در محدوده ی آغوشت.

لمس بریل دستانت رنگ میزند بر کور رنگی های ناگزیر... از دریچه چشمان تو می توان جهان را آنطور که باید، دید...می شود در پیچ و خم گیسوان تو، راه راست را یافت و از راستی و صداقتت، گردنه ها و مخاطرات خم اندر خم و پیچ اندر پیچ زندگی را به سلامت از سر گذراند.

میخواهم با تمام وجودم، با تمام حسم، بودنت را پاس بدارم و بگویم:

روزت مبارک...

ما(چشم به)در






-------------------------------------------





(طراوت)


 فایل صوتی






-------------------------------------------


-------------------------------------------


نظرات 175 + ارسال نظر
طراوت جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:05 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

نمیدونین چقدر من تبریک روز زن داشتم
یکی نیس بگه بابا؛ خب روز دختر که هس! من که نه مامانم نه همسر آخه!

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ب.ظ

خوب مامنه آینده که هستی طراوت گلم

طراوت جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

مامان آینده؟ از کجا معلوم خو؟!

ولی خدایی طفلک این آقایون!

یک پیر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

4 نداست اعتراف پیش از مورد داشت.
طراوت خوبه که برای من بعد از ان سال تازه فهمیدن از بچه فنقلی بودن در اومدم .یاد شادونه میفتم تو پاورچین براش عروسک میخرید.

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ب.ظ

وبلاگ رو ریفرش کنید
اسمها رو گذاشتم

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ

مهتاب خیلی مامانه مهربونی هسته(آیکونه بغل)

ممدوسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ب.ظ http://qalamrizha.blgspot.se

حسین به باباش رفته
هیچیش شبیه مامانش نیست نمیشه حدس زد...
ایکون کوچه علی چپ

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ

اتفاقا من دقیقا شبیه مامان هستم
جزئی عینه مامان هستم ولی کلی شکل بابام
ولی سمیه عین باباست

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ

عزیزن همشون به خدا نمیدونم چی بگم که مادر زیباترین وازه ی دنیاست.دوستوووون دارم مامانای مهربون

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ

البته من از مامان خوشگل ترم
(آیکونه اعتماد به نفس کاذب)

یک پیر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

یاسی من بچه امو لوس میکنم .زیادی دیگه نابودم.
الهی بگردم همه مامانا.
اتفاقا مامان حسین شبیه خودشه .

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ

مامان یاسی شکل خاله منه

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ

وای مامانه فاطی خیلی ماهه....فاطی جون کجایی دلم واست ۱ ذره شده

belladona جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ب.ظ

قویبونت مهتاب جون معلومه قدرت حل المسائلت تپل مپله
حسین چه بلایی سر یات اومده

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ

حسین حون ژس حتما به خالت تبریک ویزه بگو عزیزم.روزش مبارک

ندا جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ http://lore.blogsky.com

اقا ما اومدیم :دی

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ب.ظ

بلی بلا سر کی اومده؟
کی چی کجا؟

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:17 ب.ظ

محمد حسین مامانت مثل فرشته هاست توی این عکس.مامان حسین جونم معلومه چقدر بزرگواره ...

ممدوسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ب.ظ http://qalamrizha.blgspot.se

اگه مامان حسین شبیه خودش بود مطمئناً تا الان ازدواج نکرده بود.
خدا وکیلی حسین این ریختیه؟ من چند ساع چیش هم پیشش بودم
اگه این شکلی بود ستاره هالیوود میشد

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ب.ظ

آخه تو من از وجوه دیگه ای نگاه میکنی

ممدوسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ http://qalamrizha.blgspot.se

ممنونم یاسی جان
نظر لطفته.

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ

خداییش حسین جون شبیه مامانتی.همه میگن من هم شبیه ماامانم هستم.چه لذتی میبریم هر دو مون

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ب.ظ

آره یاسی تو که با مامانت موو نمیزنی

ممدوسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ب.ظ http://qalamrizha.blgspot.se

از وجوه تو کارت پستال دارم نیگا میکنم!!!

یک پیر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

اتفاقا ته چهره همه مامانا به بچه هاشون میاد البته اونایی که دیدم.
منم از تو سطل ماست گرفتن نمیدونم به کی رفتم .
مرسی حسین کار خیلی خوشگلی بود .یه بوس محکم طلبت

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ب.ظ

بله بله از فرط علاقته

[ بدون نام ] جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ب.ظ

قربون مامانای همتون که اینقده جیگرن وای حدسایی که می زدم ۷۰ درصدش درست بود
حسین واسه هیشکی بلا پیش نیاد منظورم اون یات بود یاااات

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ب.ظ

خب دوستان من باس برم بخوابم با اجازه بلادونا خانوم
البته باید یه چند تا نکته رو بگم

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ب.ظ

جای منم بوس کن مهتاب جون آخه من خیلی دورم .

ممدوسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ب.ظ http://qalamrizha.blgspot.se

اگه بابای حسینو میدیدین اینو نمی گفتین
مثل سیبی هستن که از مقطع افقی نصف کرده باشن
حسین به باباش رفته از هر نظر

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ

مرسی از حضورتون
امشب ایین گوگل کروم دهن مارو سرویس کرد
اینقدر تخیلی بوود که من مجبوور شدم ذلت استفاده از اینترنت اکسپلورر رو به خودم بقبولونم

یک پیر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

اخی الهی .
چشم حتما
کسی دیگه ای نمیخواد من به جاش حسین رو بوس بغل کنم؟
ابشن هم داریما بوس گاز ماچ بخل ...

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ب.ظ

خوب ۱ احتما هست که مامان و بابای حسین شبیه هم باشن

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ

تو هم اگه بیای خونه ما مامانو ببینی شاید نظرت عوض شه
.
ولی من عاشق بابام هستم و آرزوم اینه که شکلش باشم

یک پیر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

روز پدر نزدیکه ممدوسین بابای حسین رو هم میبینیم ایشالا بعدش نظر میدیم.
حسین اونلی فایر فاکس.این چیزا چیه سوسولیه.

طراوت جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com


خیلی جالبه! همه شبیه ماماناتونین.
بچه ها شبه همگی خوش. خوابای شکلاتی ببینین

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ

مرسی مهتاب جونم.حالا که زحمتش افتاد گردنت لطفا خودتم جای من بوس کن.فداااااات

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:30 ب.ظ

مهتاب من بعدا خدمتتان میرسم
.
آهان مساله دوم اینه که
امشب و دقیقا در حس این پست و حال و هوای موزیک میم مثل مادر
یک عدد سوسک گنده به قد یک لنگه دمپایی از زیر میز گذشت و تمامی تلاش های من در شکارش بی نتیجه ماند و خدا حسابی گذاشت توو کاسمون.
و حالا احتمالا در موقع خواب از روی صورتم رد میشه
خلاصه که خیلی کنترل کردم اینجا نیومدم یه چارتا فحش خار مادر به زمین و زمان بدم

ندا جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:30 ب.ظ http://lore.blogsky.com

اقا من بحث و گم کردم : (

belladona جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:31 ب.ظ

جووووون خودت(آیکون برکه وقتی شاکی میشه)من که می دونم تا همین الانم که بیداری همزمان با کامنت گذاشتن مسواکتم زدی و کفشاتو واسه فردا واکس زدی و ... مهتاب از طرف من یه تیپای رمانتیک نثارش کن همچین که نتونه از جاش بلند شه

یک پیر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:32 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

یاسی یاسی نگین الماسی .
بله بله حسین ما نیز طلبتان را صاف مینماییم :))
اااا رفتم بازار سوسک پلاستیکی میفروختن اخه این چیه چندشششش

یاسی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:32 ب.ظ

حسین جون شاید سوسکه مامان بوده ۱ وقت چیزی نگب بهشاااا

یک پیر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

ندا کوجا بودی؟هااا دمت گرم بلی همینه .
همه اینارو نوشتم دقیق انجام میدم

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ

بلی جان
ضمنا من عادت ندارم کتونیم رو واکس بزنم
الانم جای شما خالی دارم ناخن میگیرم
ممنون بابت تیپ پایتان
از همینجا با یه دنیا عشق
کتانی ام را بصورت چرخشی به سمتتان پرتاب میکنم

belladona جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ

نکته ت سوسک بود؟ مرسی واقعا
وااای چطوری می تونی با یه سوسک تو یه اتاق بخوابی؟ الهی بگردم خوب قسمت تو هم همین بود امشب(آِیکون یه آدم با نمک!) دوستای گلم شب همگی خوش

ممدوسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ب.ظ http://qalamrizha.blgspot.se


حسین قیافت دیدنیه الان
سوسکه تا از پایین تخت بخواد به صورتت برسه صبح شده بلند میشی. راحت بخواب

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:36 ب.ظ

بله بله ما مجرد ها که مجبوریم در نبود یار،
متکا را شبها بغل بزنیم
الانه سوسک هم برایمان غنیمتی است
شبت خوش و مرسی که بوودی مثله همیشه

ندا جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:37 ب.ظ http://lore.blogsky.com

داشتم وبلاگمو آپ میکردم خو :(

حسین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:38 ب.ظ

ممدوسین اگه این سوسک رو گرفتم قول میدم بندازم تو تمبانت

یک پیر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:38 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

صبح بگیرید ناخنتون رو عمرتون بلند میشه.
برید میخوام درو پنجره هارو ببندم کلون بزنم درش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد