دریا خندید در دور دست...
دندان هایش کف و لب هایش آسمان...
تو چه می فروشی دختر ِغمگین ِسینه عریان ؟
"من آب دریاها را می فروشم ، آقا"
پسر سیاه ، قاتی ِخونِت چی داری ؟
"آب دریا ها را دارم ، آقا"
این اشکای شور از کجا می آیند، مادر ؟
"آب دریا ها را من گریه می کنم ، آقا"
دل من و این تلخی ِبی نهایت،... سرچشمه اش کجاست ؟ آب دریاها سخت تلخ است، آقا.
دریا خندید در دور دست... دندان هایش کف و لب هایش آسمان...............
دانلود
خیلی هم زیبا
ممنونم
چقد دوسش دارم
من از اولشم میدونستم همه چی زیر سر این دریا ست
دل تا دریایی نباشد تلخ نمیشود
ودل دریایی برای تلخ شدن درد میخواهد
و هردلی این درد را نمیفهمد ،حس نمیکند
این صدای شاملوووو خیلی با حاله
باید لب خلیج با آب تلخش باشی تا حس کنی این تلخی بینهاینت یعنی چی
آب دریاها سخت تلخ است
که نگندد
راستی حسین کاش یک شعر دیگه رو هم میذاشتی:
-«کی به باد شو میکنه؟»
-«دختر تمامی هوسها»
-«باد به او چشم روشنی چی میده؟»
-« یه دسته کارت و گردبادهای طلایی»
-«اون به باد چی میده؟»
-«دلک کوچک بی شیله پیله اش رو»
-«اسم دخترک چیه؟»
-«این دیگه از اسراره»
پنجره مدرسه پرده ای از ستاره ها داره
--
این کامنت صرفا جهت گرفتن فاز این پست و دوپا پریدن وسط احساسات حسین بود
با تچکر
ندا هستم
2 ساله از تهران :)
درود....