آقای هوانشناس


من نمی دونم قبل از اینکه این  اصغر کُپَک بیاد تلویزیون، هوای ِ کدوم گاوداری رو پیش بینی می کرده اما هرچی که هست از نظر این آقا هیچ چیز حتی بارش برف در وسط تابستون "دور از ذهن نیست".


نمی خوام در مورد پیش بینی های اینا حرف بزنم چون همه میدونن که همش غلط غلوط از آب در میاد و برای سرپوش گذاشتن بر بی سوادی و لمس بودن ِ خودشون، برای یک شهر طیف گسترده ای از آب و هوا از غبار محلی تا رگبار و رعد و برق و بارش های پراکنده و... رو پیش بینی می کنن بلکه یکیش درست از آب در بیاد.


اما دلبری های اصغری رو نمیشه نادیده گرفت. ماشالا بچم خوش برو روو، خوش برخورد، اجتماعی، با کلاس، خوش لباس... تازه این بشر اونجوری که من فهمیدم عاشق خانوماست و کلی حال میکنه از ل..اس زدن با اخبار گوهای خانوم که اونا هم خووب چشم و ابرو میان لامصبا...


اوون اوایلی که این بشر اومده بوود تلویزیون یادمه اوومد به روش خودش و با کلی ناز و کرشمه شبیه این دختر لوس های دم ِ بخت، هواشناسیش رو پرزنت کرد. بعد که حیاتی ادامه خبرها رو داشت می گفت، صداهای شدیدی از پشت صحنه میومد که گمونم گارگردان  با کابل برقی چیزی داشت اینو سیاه میکرد...اما چی شد که این سبک لووس و نُنُر الان جا افتاده و دیگه کسی جلوشو نمیگیره، خدا میدونه....


خلاصه که متاسفانه یا خوشبختانه این یارو توو بلک لیستِ منه و از اونجایی که بشدت دچار حس مازوخیستی هستم، تمام پیش بینی هاش رو هم میشینم مو به مو نگاه میکنم، شاید به امید اوون روزی که دو نفر آدم سیبیل کلفت با روپوش سفیدی که به تن کردن از دو سمت ِتصویر وارد قاب تلویزیون بشن و بغلش کنن و ببرنش بیرون و همیجوری بگن : "آره عزیزم آره تو هواشناسی هم بلدی تو اصن دکترای هواشناسی داری. حالا قرصاتو بخور بریم تیمارستان دلِ بچه ها واسط یه ذره شده بریم عزیزم بریم که الهی مامانت اوون لپاتو بخوره..."

نظرات 56 + ارسال نظر
belladona یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:12 ب.ظ

حسوووووووووووووووووود
اتفاقا من اینو خیلی دوست دارم هار هار هار
خیلی خندیدم با این پستت مخصوصا که مازوخیستی و می شینی همشو نگاه می کنی ای جوووونم
راستی الان اومدم تو بلاگ اسکای می خواستم برم مدیدیت وبلاگ که تو لیست به روز شده ها دیدمت و خعلی ذوق کردم

حسین یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:13 ب.ظ

سلام بلادونا
من ایندفعه از دستم در رفت اوون تیک رو ور نداشتم

حسین یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ب.ظ

و البته متوجه شدم که از هوم پیج بلاگ اسکای اومدی اینوری و کلی خندیدم از دست تو..بچه مگه درس نداری؟
..
ضمنا تو واقعن از این خوشت میاد؟
بلا دونا تو واقعا از این یابو خوشت میاد؟
تو چشای من نیگا کن چطو دلت میاد با من اینکارو کنی

رویا یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:18 ب.ظ http://nal-abad.blogsky.com/

عجببببب...
همین چند دقیقه ی پیش تو خونه بحثش بود.
خیلی پستت با حال بود، یه بار گفته بود من دبیر بودم سابق بر این، وقتی به این فکر میکنی هم چی شخص شخیصی معلم باشه چی میشه ه ه ه... یعنی اون بچه ها چی یاد گرفتن،همه بر پایه احتمالات 0%

حسین یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:19 ب.ظ

سلام رویا
آره اتفاقن دیدم اوون مصاحبش رو
شایدم دبیر رقصی چیزی بوده بچم
آخه ماشالا خوب قرو افاده میاد

رویا یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:23 ب.ظ

سلامم

حالا این تصورم داشته باش که این آقووو اووستاد باشه، وااای از اون دخترای کلاااس

حسین یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:28 ب.ظ

رویا
حالا من به این اوشکول کاری ندارم... اصن این خووب یا بد یا هرچی
ولی اگه کلی بخوام بگم من کلا از این سازمان هواشناسی (کذاشناسی بدم میاد)..یعنی متنفرم
الان اینو جلو خونواده بگم بازم همه میرن منبر که تو هیچیت مثه آدمیزاد نیست و از این حرفا...
ولی خداییش نیگا که میکنی تمام پیشبینیهاشون چپ
اندر قیچی (بر وزن دو لبه ی قیچی)...
بعدشم کشوری مثه ایران که هواش یا آفتابیه یا آفتابیه و یا آفتابی، کلن این همه خدم و هشم برا چی میخواد؟
فوقش اگه لازم باشه آدم میره توو یاهوو 2 سوت کل پیش بینی های هوا رو میخونه دیگه
والا
(آیکونه معترضین با پرچم سرخ مارکسیستی به دست)

حسین یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:32 ب.ظ

ضمنا ما بریم شام بخوریم
شاممونم قرمه سبزیه پری روزه که از نهار پیش پریروز باقی مونده...
آدم که پول درآوردن رو به مسافرت با خونواده ترجیح میده باید به کپه خونه و غذای مونده کوفت کنه
والا بخدا

belladona یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:40 ب.ظ

حسین واسه چی ازش بدم بیاد وقتی خوش قر و اداست و خوش تیپه و زبون داره؟
صرفا واسه اذیت کردن تو بود نگران نباش من به احساسات منفورانه تو از اون خیانت نمی کنم
من چهارشنبه امتحان دارم و خااااک بر سر اونایی که واسه ترم ۴ ارشد درس و تئوری میذارن! دعای سبزتان را دریغ مفرمایید که سخت محتاجیم
قورمه سبزی هفت شب مونده شرف داره به مخمنق(mokhmonogh) یعنی تخم مرغ به زبان بچه همسایه ی صحرا اینا

نون الف یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ب.ظ http://lore.blogsky.com

من اصن این آقاهه رو نمیشناسم

belladona یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:46 ب.ظ

سلام ندا جون خوبی جیگر؟ خیلی خوشحال شدم کامنتت رو دیدم عزیزم این هرازگاهی میاد اخبار هواشناسی رو میگه خیلی هم قر و قمیش داره کارشو خوب بلده(چشمک ضایع)

نون الف یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://lore.blogsky.com

سلام بلادونا جونم ، تو خوبی ؟

منم خوبم

رویا یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ب.ظ

حسین ، منم در کل با این نظرت موافقم،

آخه سازمان هوووواع شناسیه چی؟!!! پیشِ بینیِ کی؟!!!

یکی از آشنایان دورمان در همین سازمان مشغوولن، با لیسانس ریاضی ی ی...می گم چیکار میکنید اونجا، میگه جدول حل میکنیم ، حرف میزنیم،جایی بارندگی باشه،یکی رو میفرستیم تو تشتی که به ش میگن ایست گاااه آب بارون رو اندازه گیری میکنه، ما اعلام میکنیم... خیعععلیی سخته ه ...میدونی ی که...

اِاِاِ قرمه سبزی که خوبه، تازه مونده ش خیلی ام مزه داره ه ه.
ما هم بر حسب اتفاق قرمه سبزی داشتیم،واا عجبااا

طراوت دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:36 ق.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com


دهه
کی راجع به این عزیز دل برادر بد میگه؟!
بیا جلو بینم!
من خیلی دوسش دارم!
آدم خوبیه خب! پ نه؛ مث اون یارو گوینده ی اخبار باشه که از اول تا اخر یه دستش از آرنج خم شده رو میز و یه خودکارم تو دستشه و خلاصه تریپ میاد ناجور. این بیچاره خودشه؛ بدون ادا و اطوار
خوبه که!

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 ق.ظ

به ندا:
سلام شبت بخیر..خوبی ندا؟...خوشحالم که هستی


به بلادونا:
آفرین حالا شدی دختره خوب . ما به حمایت های شما همیشه احتیاج داریم...در مورد درس و امتحانات هم باید بگم اوون کامنت قبلیم در جهت این بوود که تو بلاخره یه چی از درس و دانشگاه گفته باشی آخه میدونم سختته از اونا نگی...
اما جدا از شوخی ایشالا که این اخراش رو هم تموم کنی بره پی کارش راحت شی از شرشون...ما هم دعا میکنیم هر چند خودم خیلی به مستجاب شدن دعاهام اطمینان ندارم


به رویا:
بله بله ... اوون فامیل دورتون دقیقا درست گفته و قضیه چرت زدن و الافی و بیکاری، فصل مشترک بین تمام ادارجات دولتی (از جمله اداره ما) هست
قرمه سبزی هم نوش جان ... ما هم به زور دوغ و نوشابه و اینا یه جورایی فروش دادیم پایین

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:39 ق.ظ

به طراوت:
آره خیلی خوبه خیلی باحاله
فقط مغازش بد جاییه

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:51 ق.ظ

حسین خیلی ...یواسه چی سر به سر من میذاری یعنی چی واسه من سخته از درس حرف نزنم خیلی ...ی
جای اون سه نقطه هر چی دوست داری بزار منم هر چی دوست داشتم گذاشتم(مجدد آیکون چشمک ضایع)
من کشته مرده ی این پت و متم با این آهنگشون

طراوت دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:30 ق.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

بلی تو هنوز بیدار بووووووذی؟!

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:58 ق.ظ

آآآآآآآآره طراوت جونم تو هم که بیداریبرو بیگیر بخواب ننه! من رفتم اتاق آز که با مط و فم قهوه ی تلخ جدید رو ببینم خوب نبود مث قبلنا بعدش چند تا فیلم دیگه رو در عرض نیم ساعت! دیدیم و الان دیگه میرم که بخوابمبله!

طراوت دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:59 ق.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

تقدیم به همه ی شما.
عااااااااااااشقشم؛ عزیزززززززم
http://s3.picofile.com/file/7411794729/image032.jpg

ممدوسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:56 ق.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

من اتفاقاً سبک اجراشو قبول دارم. البته اینکه چرا غلط از آب درمیاد یه بحث دیگه است. اما نحوه اجرا به نظر من باید همینطور باشه
بقیه هم باس یاد بگیرن در ضمن من با پدر و مادرت موافقم

فاطمه دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:30 ق.ظ

وااااااااااااااااای که من چقد از این جانور بدم میاد مخصوصا وقتی اون لنگ و پاچه رو پهن میکنه وسط و شروع به هذیان گویی میکنه هووووووووووووق.

نمیدونم اینو دیدین ولی یه بار قشنگ پهن کرد اون وسط نشست

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:42 ق.ظ

بچه بیا بگو ببینم نتیجه کنکورت چی شد؟(اسمایلی استرس و ناخن جویدن)

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:57 ق.ظ

حسین معرفی شدی واسه مصاحبه یانه؟ می بینم که بازم نبوغ جدید از سنجش سر زده و ملت رو گذاشته سر کار! اصلا می دونی چیه؟ اینجا ایران است کلکسیون سیستمهای اداری پکیده

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:39 ب.ظ

سلام بلادونای جان...پیشانی بلند و غیره و ذالک...
والا من نمیدونم تعریف کرده بودم یا نه ولی اوون زمانی که برای ادیت کردن انتخاب رشته گذاشته بودن رفتم و در آخرین لحضات تمام شهرستان ها رو مطابق معمول حذف کردم و فقط مون تهران اونم سه تا دانشگاه از جمله دانشگاه محل تحصیل خودم و خب آدمی که با رتبه ی نه چندان مطلوب، اینهمه هم ناز و ادا داره و سوسول بازی در میاره، حقشه که مجاز به مصاحبه نشه
ولی خداییش ادامه تحصیل اصلن واسم اولویت نیست...فعلا پوول بهتره...چون من تقریبا سه جا کار میکنم و نمیتونم برم یه شهر دیگه اصلن جور در نمیاد.

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:45 ب.ظ

حالا یه چیزی بگم بخندی بلادونا
الان اتفاقا مامان زنگ زد پرسید چیکار کردی واقعیتو گفتم و اینکه شهرستان ها رو حذفیده بودم...شروع کرد به غرغر
بعد از یک در دیگه وارد شدم گفتم ببین مادر من من الان سه ساله میرم سر کار...الان برم دکتری بخونم که چی بشه؟ که برم حق التدریس ساعتی 7 تومن تف کنن کف ِ دستم؟
الان که توو این کار دوم ساعتی 13 میگیرم تازه لزوما نباید اونجا باشم..خوبه دیگه آدم درس میخونه که پوول در بیاره
...نه؟؟؟؟؟؟؟
مادرم کاملن قانع شد و گفت آره راس میگیا پسرم من به تو افتخار میکنم...ولی متاسفانه گیرش از ادامه تحصیل به یه سمت دیگه ای منحرف شد ..به همون سمتی که مادرا به پسراشون گیر میدن
و این شد که تقریبا یک ساعتی روو مخ من کار کرد
خلاصه که ای جوان ها مملکت بروید شهرستان و ادامه تحصیل دهید تا از گیر دادنهای خانواده در امان باشید.

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:46 ب.ظ

راستی این نبوغ جدید سنجش چیه بلادونا؟

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:14 ب.ظ

مادرم کاملن قانع شد و گفت آره راس میگیا پسرم من به تو افتخار میکنم...
واقعا که شما پسرا تو سفسطه استادین
ولی خدایی راست میگی تو مملکت ما چو افتاده که همه باید برن یه مدرک بگیرن واسه چی؟! واسه هیچی!والله!
نبوغ جدید سنجش در نوع خودش بی نظیره و البته تکراری:
http://phdtest.ir/1391/03/%d9%81%d9%87%d8%b1%d8%b3%d8%aa-%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-%d8%b4%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1%db%8c-91-%d8%a7%d8%b9%d9%84/

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:17 ب.ظ

بلادونا خیلی لینکت باحال بوود کلی خندیدم
بچه تو اینا رو از کجا میابی هان

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 ب.ظ

حالا یه چیز باحال تر
ما کلن توو تمام ایران میتونستیم 39 رشته انتخاب کنیم یعنی 39 رشته، تمام انتخاب های ما بوود و در هر صورت حدود 11 تا از انتخاب هامون سفید میموند چون جایی نبود که بزنیم
من یکی از دوستام تو مرحله ی تکمیل ظرفیت قبولش کردن یعنی رتبش خیلی داغونه تقریبا آخرینت نفره
هفته پیش یه اطلاعیه اومد که این اسامیه جدید هم بیان انتخاب رشته کن..
و این به معنی این بوود که حداقل شانس مصاحبه کردن دارن
حالا رتبه های به مراتب کمتر از اونا هم پذیرفته نشدن
lمن موندم که حالا چرا این بندگان خدا رو که خودشونم اصلن امیدی نداشتن، حول کردین که بیاین انتخاب رشته کنید شوما هم شانس دارین
خداییش مریضن با جوونای مردم بازی میکنن

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:25 ب.ظ

ضمنا در خط آخر کامنت قبل، منظورم بازی با احساسات جوون ها بوود نه جاهای دیگشون
(آیکونه "رفع شبهات دینی")

[ بدون نام ] دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:29 ب.ظ

تو الان این لینکو خوندی؟ هیچ احساس نداری نسبت به این قضیه؟
البت کنکور دکترای ما مال وزارت بهداشته و کاری به علوم و سنجش نداره ولی بلایی که سر ما اومده واسه کنکور و بعد کنکورخیلی خیلی بدتر از این حرفاست می دونی چی شده؟ دانشجویان پزشکی سال ۴ با معدل بالای ۱۵ می تونن بدون کنکور بشینن سر کلاس پی اچ دی علوم پایه(رشته هایی مث آناتومی فیزیولوژی ژنتیک هماتولوژی تغذیه میکروبیولوژی ...) تازه بورس هیئت علمی هم میشن از همون اول!!!!! تصور کن من خودمو بکشم آیا قبول بشم آیا نشم بعدشم که قبول بشم به چه امیدی؟کرسی ها که همه پر میشه با نورچشمی های معدل بالای ۱۵!!!!! می دونم که باورت نمیشه و میگی حتما یه شرطی هستش واسه این خوشبختی ۲۲ ساله های هیئت علمی!! ولی نه هیچ تبصره و شرطی وجود نداره! حالا این قانون در وزارت بهداشت گندیده ۲ ساله که تصویب شده ولی صداشو در نیاوردن چرااااا؟ چون مخالفت میشده باهاش و نمی ذاشتن به اجرا برسه ولی وقتی به مرحله اجرا رسید دیگه کاریش نمیشه کرد الان شیراز اجرا کرده مشهدم مصره که کاسه لیسی بزرگان رو بکنه و الی آخر

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:32 ب.ظ

بلادونا اوون لینکی که فرستادی خیلی کامتاش سوژه هست
داره میخونم و میخندم به حال این جوونای گوگولی مگولی که هنوز بزرگ نشدن و توو فضای کنکور کارشناسی هستن
کامنت شماره 10 خیلی باحاله
همونیه که من گفتم

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:34 ب.ظ

من امیدوارم این سیستم زودتر از اونی که من فکرشو می کنم بترکه بره رو هوا الهی آآآآآمین
ناهار چی دارین امروز؟ من قراره عدس پلو درست کنمهر چند زیاد دوست ندارم ولی خوب وقتی هم نمی گیره می تونم به درسام برسم

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:39 ب.ظ

ای پسره ی فلان فلان شده داری میخندی بهشون؟ اونا دارن جزجز می زنن تو بهشون می خندی؟آآآی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید...

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:48 ب.ظ

من باس مرغ درست کنم نهار
البته شایدم زنگ زدم از بیرون یه چی بیارن
علی کبابیه قرومدنگ که نمرده
واسه همین روزاس دیگه
...
میگم بلادونا بیا یه وبلاگ مشترک بزنیم هی راجع به درس و دانشگاه و اینا حرف بزنیم خیلی خوبه ها
تازه همشم سعی کنیم از اصطلاحات تخصصی و ترجیحا انگلیسی استفاده کنیم؟
پایه ای؟
(آیکونه "بلادونا در حال پرتاب لنگه کفش")
...آقا ول کن این حرفا رو درس چیه...دکتری چه صیغه ایه
برو ببین به سر عشق چی اومد ... معنویت چی شد
(آیکونه هامون)

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:05 ب.ظ

الهی بگم خدا چیکارت کنه بلادونا
ببین منو از نهار انداختی خودت رفتی بخور بخور
...
من هنوز دارم این کامنت ها رو میخونم و ریسه میرم
جالبه یه سری از دختر پسرای هم رشته وسط دعوا دارن آمار میدن و میگیرن
....
اوون حساب دودوتا جارتا هم معرکه بوود 2*2=4

طراوت دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:09 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

سلاااااااااااااااااااامٌ علیک
چه خبره اینجی یره؟ (آیکون طری مشدی!)
بلی اون معدل باید بالای ۱۶ باشه! بیچاره ها باید اینقدر زحمت بکشن بشن بالای ۱۶ تا بتونن بیان دکتری بخونن و هیئت علمی شن؛ اونوخ تو فقط کافیه یک سال بخونی؛ یکم جون بدی؛ یکمم اعصاب مصاب بترکونی؛ و یکمم کچل بشی؛ حالا شاید یکمم چاق(یا لاغر)؛ و احتمالا پوستت چروک و آویزون شه؛ و به همین راحتی بری دکتری بخونی و شاااااااایدم هیئت علمی بشی! برو حالشو ببر این قدر غر نزن دختر!

اپیذود دوم: حسین گوش دادی ببینی دخترم چی میگه؟ از علی کبابی میگی چرا؟ صحبت از پزشک سالاری کشوره! هی ی ی

اپیذود سوم: من امروز برای اولین بار کلم پلو درست کردم! فاطمه یادم داده. خییییییییییلی خوشمزس

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:10 ب.ظ

کامنت سعید:
خرداد ۲۸, ۱۳۹۱ در ۹:۳۰ ب.ظ
منم با ۲۹ سال سن تو خونه نیشستم و دارم درس میخونم، به خدا همه دارن بهم میخندن که پسره خرس گنده الان مگه وقته درس خوندن تو هستش، اندازه تو الان یه خونواده با ۵ تا بچه رو راه میبرند، به خدا فقط میخوام از این کشور برم هرجوری شده، بازم خوش به حال دخترا که ۲ سال سربازی ندارند.
........................
........................

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:14 ب.ظ

ببخشیدا ببخشیدا ولی ولی من متاسفانه باید یه چیزو بگم بی رودربایستی
تا زمانی که تحصیل کرده های مملکت ما اینان که براحتی با یه موج میشه هرکاری توو این مملکت انجام داد .
یعنی ما اینقدر هنوز پرتیم که اگه لازم باشه ایندفعه میایم 40 میلیون به اح.حم.ینژاد رای میدیم

طراوت دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:17 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

کوتا بیا حسین
بنده گاااان خدا؛ بذار کامنتشونو بذارن؛ چیکارشون دادی! مگه تفریح دیگه ای هم هس؟!

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:18 ب.ظ

کاش یه ذره هم بابت به گ....ا رفتن چندهزار میلیارد از پوول این مملکت بلد بودیم اعتراض خود جووش کنیم

حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:20 ب.ظ

ولش کن بابا اصن به من چه
همش من باید ساز مخالف بزنم؟
هرکی هرجور میخواد باشه

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:28 ب.ظ

آره والله با ما چه بزار گند بزنن بره
حالا دیگه میری سفارش کباب میدی؟عررررررررر
طراوت تو کلم پلو درس کردی؟ عرررررررررررررررر
حسین جوش نزن تو رو خدا به فکر خودت نیستی به فکر اون طفل معصوم باشمی خوای وبلاگ مشترک بزنیم واسه درس؟ ببین همینه که هست می خوای بخواه نمی خوای هم بخواه

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:30 ب.ظ

طراوت جون اون معدل ۱۶ مال ۲ سال علوم پایه شونه در کل باید بشه ۱۵ که هر خل مادرزادی با این امتحانای تستی جفنگ میشه ۱۵ والله!

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:31 ب.ظ

حسین تو هنوز داری کامنت می خونی؟

طراوت دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:34 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

بلادونا حالا از کجا میدونی اون طفل معصومه بلا؟ شاید طفل مریم بود! شایدم طفل...مثلا سارا! نه؟!

فاطیما دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:02 ب.ظ http://dokhis.blogfa.com

وووووووااااااااااااااااااای ی ی ی!دمت گرم!

آی هِیت هیم!تووو!

فاطمه دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:11 ب.ظ

تو این مملکت تنها چیزی که برا کسی مهم نیست علمه
درصد خیلی خیلی خیلی کمی از افراد ادامه تحصیل میدن برا افزایش اطلاعات علمیشون اونم یه بلایی به سرشون میاد همچین کونشون پاره میشه با گیر ویرای الکی که ول میکنن از این مملکت میرن....
اکثرا ادامه تحصیل شده چاره ای برای بیکاری،بی شوهری ارائه پز و چس و فیس، ارائه مدرک برا حقوق بیشتر همین چیزا دیگه...

اون روز تو بخش یه گله اکسترن ریخته بودن یعنی گووووه هم حالیشون نبود همچین آقای دکتر،خانوم دکتر همدیگه رو صدا میزدن . دلم براشون سوخت و بیشتر برا مردم......

belladona دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:32 ب.ظ

فاطمه از طرف من یه لنگه کفش بزن تو سر همون خاک بر سرا که اصلننننننننننننننن چشم دیدنشونو ندارم. البت اکسترنا هنوز بچه ن ترجیحا بزن تو سر رزیدنتا و اون متخصصای بی مغز!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد