در حمله ی گروه های مسلح به یک ساختمان دولتی در دمشق، "سر لشگر داوود راجحه" وزیر دفاع، و "آصف شوکت" جانشین وزیر دفاع و رئیس سازمان امنیت سوریه و داماد ِ بشار اسد، کشته شدند.
وقنی این خبر رو شنیدم،به این فک کردم که یه نفر چقدر میتونه خودخواه و مقام پرست باشه...! روی تمام حاکمین دولت های دیگه سفید شده تا وقتی همچین فردی روزهای سوریه رو سیاه کرده...
*من این خبر رو یه طور دیگه شنیدم،اینکه حمله انتحاری بوده از طرف یکی از محافظینشون،و خب خیلی واسم جالب توجه بود.
چی بگم البته من با نظرت موافق نیستم این مساله مستقیما مساله ی امنیت ملی ماست هرچند ما نتونستیم درست مدیریت کنیم
بعد از اینکه کامنت اولمو گذاشتم،نظرتو گوش کردم(یعنی منتظر دانلودش بودم)... چه حس ترسی انداخت توو دلم اون صدای آژیر ممتد،اون معنا و مفهوم وضعیت قرمز... من هیچ وقت این آژیر و صداها رو توو دوران بچگیم نشنیدم،اما همیشه سایه ی سرخ وضعیت اضطرار رو در تمام دوران دیدم...
آره خب بنظرم شما باید متولد ۶۷ اینا باشید و قطعا یادتون نیست اما مایی که اوون اواخر جنگ رو یادمونه این صدا بشدت آشناست برای مایی که مجبور بودیم توو تهرانُ شیشه هامون رو بصورت ضربدری چسب پهن که در اثر انفجارُ خرد نشهُ این صدا کاملن آشناست برای مایی که بخاطر بمباران مجبور شدیم تهران رو ترک کنیم این صدا آشناست
اما این خاطرات شیشه های ضربدری و رفتن به خارج از شهر رو از خونواده ام شنیدم...
امنیت ملی و ضعف در مدیریت،توو این قضیه خیلی مسئله ی مهم و حساسی هستش ...این پستای بالاتر از خبر تو،دقیقا کامنتای بالاتر از خطر میطلبه و یه مفسر کار دُرس...
(آیکون دختری که همیشه میخواد حرفی واسه زدن داشته باشه) D:
اتفاقا کامنت های شما هم دست کمی از یکپست باحال و تووپ نداره (آیکونه نگاه زیر چشمیه یه پسر به دختره) ... پ.ن: راستی رویا باور میکنی من تا الان بیدار موندم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! بقوله بلادونا باس برم بخوابم که از ساعت خوابم گذشته...بلادونا گفتم یهو هینجوری دلتنگش شدم...
باور می کنم حسین.منم همیشه تا 1-1.30 بیدارم،صبحم 6.30 برپا دارم... :(( بعد از صبح های زوود و مدرسه،حالا ام سر کاار...
belladona
پنجشنبه 29 تیرماه سال 1391 ساعت 01:11 ق.ظ
پس من چی که همیشه دلتنگت میشم؟(آیکون جلب توجه همون پسره توسط یه دختره دیگه!) حسین اینا که گفتی یعنی اوضاع خطریه؟ من می رسم دفاع کنم؟ درس و دانشگاه چی میشه؟
بعضی چیزا که از خبر گزاریها پخش میشه بیشتر یه کد بین المللی بین سیاستمدارها ست تا یه خبر. برای همین به مقداری توضیح میدن که هدف خودش متوجه بشه نه بیشتر. ساختمان دولتی، دمشق و کشته شدن وزیر دفاع و معاونش که فامیل نزدیک اسد هست کللید واژه اند این نشان دهنده اوضاع بحرانی سوریه، وضع خراب ضد اطلاعات این کشور و میزان نفوذ محور عربی - غربی در ارگانهای حساس امنیتی سوریه است. به طور خلاصه بخوام عرض کنم: به گا رفتیم
وقنی این خبر رو شنیدم،به این فک کردم که یه نفر چقدر میتونه خودخواه و مقام پرست باشه...! روی تمام حاکمین دولت های دیگه سفید شده تا وقتی همچین فردی روزهای سوریه رو سیاه کرده...
*من این خبر رو یه طور دیگه شنیدم،اینکه حمله انتحاری بوده از طرف یکی از محافظینشون،و خب خیلی واسم جالب توجه بود.
چی بگم
البته من با نظرت موافق نیستم
این مساله مستقیما مساله ی امنیت ملی ماست
هرچند ما نتونستیم درست مدیریت کنیم
بعد از اینکه کامنت اولمو گذاشتم،نظرتو گوش کردم(یعنی منتظر دانلودش بودم)...
چه حس ترسی انداخت توو دلم اون صدای آژیر ممتد،اون معنا و مفهوم وضعیت قرمز...
من هیچ وقت این آژیر و صداها رو توو دوران بچگیم نشنیدم،اما همیشه سایه ی سرخ وضعیت اضطرار رو در تمام دوران دیدم...
آره خب بنظرم شما باید متولد ۶۷ اینا باشید
و قطعا یادتون نیست
اما مایی که اوون اواخر جنگ رو یادمونه این صدا بشدت آشناست
برای مایی که مجبور بودیم توو تهرانُ شیشه هامون رو بصورت ضربدری چسب پهن که در اثر انفجارُ خرد نشهُ این صدا کاملن آشناست
برای مایی که بخاطر بمباران مجبور شدیم تهران رو ترک کنیم این صدا آشناست
من هم نظر خاصی ندارم عزیزم .
من هم از شما ممنونم گلم
آره من دقیقا متولد 67 ام،درست بعد از آتش بس.
اما این خاطرات شیشه های ضربدری و رفتن به خارج از شهر رو از خونواده ام شنیدم...
امنیت ملی و ضعف در مدیریت،توو این قضیه خیلی مسئله ی مهم و حساسی هستش ...این پستای بالاتر از خبر تو،دقیقا کامنتای بالاتر از خطر میطلبه و یه مفسر کار دُرس...
(آیکون دختری که همیشه میخواد حرفی واسه زدن داشته باشه) D:
اتفاقا کامنت های شما هم دست کمی از یکپست باحال و تووپ نداره
(آیکونه نگاه زیر چشمیه یه پسر به دختره)
...
پ.ن:
راستی رویا باور میکنی من تا الان بیدار موندم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
بقوله بلادونا باس برم بخوابم که از ساعت خوابم گذشته...بلادونا گفتم یهو هینجوری دلتنگش شدم...
شووما لطفتتون نسبت بنده زیادده...مرسی حسین.
باور می کنم حسین.منم همیشه تا 1-1.30 بیدارم،صبحم 6.30 برپا دارم...
:((
بعد از صبح های زوود و مدرسه،حالا ام سر کاار...
پس من چی که همیشه دلتنگت میشم؟(آیکون جلب توجه همون پسره توسط یه دختره دیگه!)
حسین اینا که گفتی یعنی اوضاع خطریه؟ من می رسم دفاع کنم؟ درس و دانشگاه چی میشه؟
بلادونا جوون سلاام. شبت بخیر. :))
سلام رویای عزیز خوبی گلم؟ شب تو هم به خیر
بعضی چیزا که از خبر گزاریها پخش میشه بیشتر یه کد بین المللی بین سیاستمدارها ست تا یه خبر. برای همین به مقداری توضیح میدن که هدف خودش متوجه بشه نه بیشتر.
ساختمان دولتی، دمشق و کشته شدن وزیر دفاع و معاونش که فامیل نزدیک اسد هست کللید واژه اند
این نشان دهنده اوضاع بحرانی سوریه، وضع خراب ضد اطلاعات این کشور و میزان نفوذ محور عربی - غربی در ارگانهای حساس امنیتی سوریه است.
به طور خلاصه بخوام عرض کنم:
به گا رفتیم
سلام سلام صد تا سلام...

فکرشو کنید بعد از این همه بیام اینجا بعد از این پستا،خین و خین ریزی،کُشت و کشتار
آخی چه شرایطی چه وحشتناک،جنگ و درگیریه دیگه همیشه بوده و هست .امان از این انسان.....
وقتی حسین یه پست میذاره که یه نموره بوی سیاست و از این حرفا داره من منتظر میشم تا کامنت محمد حسین رو بخونم خیلی باحاله همیشه
اینم ۱۴ تا
بللی تو چطو همیشه به کامنت شماره 14میرسی؟ خیلی خوش شانسی دختر و خیلی بامزه میشه این کامنتات.
خدایا بفرمااااااااااااااااا
کی میشه که بشه!!