بعد از مدت ها به فیس بووk سر زدم و خب مطابق انتظار در این همه مدت غیبت، چیزی جز چندتا شر و لایک و عکس و غیره و ذالک از دست نداده ام.

اما فیس بووk با همه مزخرف بوودن و یکنواختی و روتین کننده بودن و خلاقیت کشی اش یک مزیت دارد و آن اینکه آدم گاهی به آنجا سر می زند و در پستوی ذهنی اش به دنبال آدمهایی میگردد که منحنی زندگی اش با آنها در یک جاهایی تلاقی داشته و حالا به تاریخ پیوسته اند. من امشب چندتا اسم از این سیاهه را سرچ کردم و دوستانی را یافتم. هیچ نشانی از خودم نگذاشتم. نخواستم بر هم زننده ی این سکوت حاکم فی مابین باشم.

عکس دوستان را دیدم. همه و همه حالت شادی به خود گرفته بوودند. آنجا آدم ها پلان های شاد خود را به اشتراک می گذارند. اما علی القاعده بایستی مسایلی هم داشته باشند. غم ها و غصه هایی که برای خودشان نگه میدارند و در سینه مدفون میکنند.

می شود ارتباط را با یک اس ام اس، با یک حالت چطور است، با یک تلفن در روز تعطیل، با یک دعوت به کافی شاپ با یک فضای مجازی محدود تر و قابل پیگیری تر، جوری برقرار کرد، که با این همه شر و لایک و عزیزم و قربونت برم و تو همه کس منی، باز هم آدم احساس تنهایی خفه کننده مزخرف بی شرف، گریبانش را نگیرد.


نظرات 9 + ارسال نظر
طراوت دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 ب.ظ

آره خب

به قول دوستم: فیسبوک یه خاله زنک کامله!! همش همه قوربون صدقه ی هم میرن و عکسای درست شده با فتوشاپشونو میذارن و خوشحالن که عکس مکثاشون لایک شه!
با همه این احوال من دوستش می دارم البته عضو فعالی نیستم ولی به قول تو هر ازگاهی میرم ببینم کی به کیه؟!

یاسی سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:32 ب.ظ

خوشحال شدم که چیزی و از دست ندادم.من هیچ وقت وارد این فضا نشدم .البته هر جا دوستان هستن حتمن صمیمانست اما خیلی حس خوبی به این فضا ندارم.

belladona چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ق.ظ

آی گفتی قیچی جون منم این جوش(اتمسفرش!) رو دوست ندارم و چند ساله که نمیرم ولی جدیدا بدم نمیاد که به اسم خودم برم واسه اینکه رفقا اکثرا اونجا به روزن و در حالیکه خیلی اهل این مراوداتی که گفتی نیستن ینی شاید دیگه کسی وقت و فرصتشو نداره می دونی!

موبیوس کبیر چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:05 ب.ظ http://drstrangelove.persianblog.ir

برای من که فیس بوک یه جیز مسخره بازیه که کیرم چار تا چیز خنده تار توش گیر بیارم. مطالب جدی هم البته داره اما من دوس دارم از خنده دارها استفاده کنم.
در باره عکسای شاد و زندگی سخت هم حق با توئه. به قولی مردم از آنچه دوربرتان می بینید از شما دور تر، از انچه در فیس بوک می بینید بدبخت تر و از آنچه در گوگل پلاس می بینید شادترند!
در مورد زنگ تو روز تعطیل و این حرفا هم بکپ بابا پتو یخ کرد. هر وقت حسشو داشتی نرینی به قرار مردم بعد حرف بزن

فاطمه چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:36 ب.ظ

به هرحال اهداف آدمها برای بودن در دنیای مجازی متفاوت هست و همه تقرببن برای متعادل کردنه رفتارهاشون و ارضاء شدن بعضی نیازها از اینجا استفاده می کنن.

من که کلن نسبت به دنیای مجازی احساس خوبی ندارم واینو مطمئنم که موندن بچه ها اینجا ،دور هم ،و اینکه بچه ها اینجا پیگیر احوالات هم دیگه هستن اینه که ارتباطها از مرحله ی مجازی بودن گذشته ودوستان، دوستان حقیقی هستن.برای من که جز این نیست...

موبیوس کبیر چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:04 ب.ظ http://drstrangelove.persianblog.ir

البته این لینک به بحث هیچ ربطی نداره اما کاش همه خانومها کمی بهش فک کنند.

http://1neveshteh.blogfa.com/post-178.aspx

رویا چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:47 ب.ظ

خیلی این موضع گیری های منفی رو راجع به فیص بووک، یا هر شبکه ی اجتماعی دیگه و فضای مجازی رو متوجه نمی شم...به قول فاطی، هر کس بنا به نیاز و کاربردی که انتظار داره وارد این فضاها میشه و اصولا هم نباید خیلی قائده ی خاصی داشته، یا دنبال چیز خیلی مهمی باشیم،که حالا در نبودش آه و افسوس بخوریم،این نگرشه ماست،که حتی یه چووب خشک رو شبیه یه آدمک میکنه یا یه تیکه ذغال...
بحثم اصلا دفاع ازین شبکه یا امثالهم نیست...نظرم اینه که خب ما با توجه به خواسته هامون جلو بریم و در جهت ارتقای خودمون و اهدافمون در این مجااز حرکت کنیم و اگر نیازی به بعضی از صفحات و فضا ها نداریم ،برچسب بی مصرفی رو هم خرج نکنیم...
اینکه ما چطور ازین مکان و عیضا فیص بووک استفاده می کنیم ،دقیقا مشابه همون رفتاری هستش که در فضای واقع هم داریم(اتفاقا خیلی هم شفااف تر)) باور نمی کنین...!؟
یه نگاه بندااز به همون فردی که عکسش فتوشااپه...(این فرد اگه یحتمل دختر باشه،لوازم آرایش جز لاینفک زندگیشه و اگه پسر لاجرم می تونه کمبود اعتماد به نفس رو یدک بکشه)...
فردی که فقط به منظور لایک کردن و دیدن و اَدد کردن دختران آنچناانی و اینچناانی وارد صقحه میشه،اگه در عالم واقع فردی سر به زیر باشه،در پس ذهنش به دنبال موقعیتی ست برای شناگری...و و و که بسیار و بی شمار اند...
بیایم ما الگویی باشیم واسه نگاه دیگران...

زیاده عرضی نیست...

رویا چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:49 ب.ظ

به ممدوسین:

چقدر لینکی که گذاشتی خووب بود، چه حرفای نویی بود ... خوشمان آمد از طرز بیانش... مرسی برای قرار دادن لینک

belladona چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ

سلام حسین آقا من کلی واسه پست جدیدت کف بر شدم و کامنت گذاشتم ولی انگار نیومد واست چون ییهو گف رمز وده! منم که رمز نداشتم ما اصلا این حرفا رو نداشتیم ما همه حرفامون مث روز روشن و مث آب شفاف و مث آسمون ساده بود!!! رمز بینمون نبود راز نگفته نداشتیم ولی نمی دونم چرا دست بی رحم روزگار همه ی این شاخه های بارور از احساس ما رو چید نمی دونم کی چشم دیدن اینهمه پاکی و صداقت رو نداشت...خلاصه بیا رمزو بده

سلام عزیزم پیام سرشار از لطفت رسید و ممنون بی نهایت سپاس
رمز دار بودن پست ارتباطی به محرم و نامحرم بودن دوستان نداره بلکه ضرایب امنیتی رو بالا میبره چون دوست ندارم کسی با سرچ اسمم به اینجا برسه یا با سرچ ااوون کلید واژه ها به اسم من چون یوخده و شایدم یوخده بیشتر از یوخده، بحث های حفاظتی داره که باس رعایت بشه. اینجام که معلوم خیلیا میان و میرن هر روز ولی از خودشون اسم و رد و نشونی نمی دن.
وگرنه که این چیزا چیزا از ارادت ما به شما و بقیه دوستای گلمون کم نمیکنه عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد