گمانم به هم خوردن ِ چیدمان میز کار و تغییر ارتفاع صندلی و جهت ِمانیتور و ایضن پر شدنه کارتابل از نامه های جهت ِ آگاهی و جهت اقدام و جهت پی گیری همه و همه از مختصات ِ چند روز متوالی سرکار نرفتن در اداره جات ایرانی می باشد. انگار همه چی به نبود ِ آدم عادت می کند. دارم به این فکر می کنم که وقتی با یک غیبت چند روزه، نبودنِ آدم عادی می شود، آنوقت با مرگ یک انسان آیا آبی از آب ِ این دنیا تکان خواهد خورد یا نه؟!
بودن یا نبودن آدم هاا به خیلیی مسائل ربط داره...
این مسئله ی عاادی شدن بعد از نبودن رو من زیاد به ش فکر کردم و عیضا" تجربه کردم...
گاهی نبود تو یا یه فرد، همه ی زندگی تو دگر گون می کنه...گاهی هم مثله اینه که نه خانی اومده و نه خاانی رفته... دوباره خورشید از مشرق طلوع می کنه و توو مغرب غروب،توو حین و بینم همه سر کار و زندگی خودشون هستن و سرگرم امور روز مره...
*گاهی وقتاا حضور کاریزماتیک بعضیا چنان نمود داره و رخنه می کنه در ذهن ،که واقعا نبودشون واسه چند روز هم ملاال آور و جاای خاالی شون پیداا...
*گاهی هم حضور ساکت و بی هیااهوی افراد،می تونه لحظه های نبودنشون رو آسون تر کنه واسه اطرافیان،نه سری،نه صدایی،و نه سایه ای که از نبودش بعدا" دل گیر بشن...
ولی واقعیتیه،که اکثر افراد و جوامع به زندگی رو به روالشون بر می گردن،حالاا با کمی شدت و ضعف در وجود و میزان وابستگی...احساس می کنم ،بخشی از ادامه ی حیات و بقا،یعنی فراموشی بعد از خااموشی... البت نا به چاار.
خو اگه من کامنت بزارم میشه 2 منزلی در دوردستی هست بی شک هر مسافر را...
اونوقت معنیش به هم میخوره :|
ولی من مجبورم کامنت بزارم
آبی از آب دنیا تکون نمیخوره ، باور کن ! شاید فقط دل یکی دوتا از اطرافیان برات تنگ شه ، اما بقیه همچین زندگی میکنن که انگار هیچ وقت تو زندگیشون نبودی !
دیدم که میگم !
بالایی من بودم :)))
جهت خنده در یک وبلاگ دیگر اسم رو تغییر داده بودم ولی گویا مونده روم خخخخخخخخخخخخخخ
الان آره
بعد مرگ اصولا نه
از دل برود هر آنکه از دیده برفت ..... و این از همون واقعیتهای تلخِِ .باید بپذیریم و بهش زیاد فکر نکیم چون کاری از دستمون بر نمیاد.
شاید با نبودنت دنیای ِ یک نفر را آب ببرد..تنها یک نفر...یک نفر ِ خیلی خااص.....
بعید می دونم