1- یک قانون مسخره ای اومده اداره ی ما که فقط بعضی ها حق استفاده از اینترنت رو دارند. یعنی از معاونتی که من در آن مشغولم فقط پنج نفر از مجموع سی نفر، یوزر پسورد داشته و می تونن از اینترنت اداره استفاده کنن که یکی از این پنج نفر هم بنده هستم. البته این خیلی جای خوشحالی نداره چون چپ و راست یکی از این همکاران بالای سرم عَلَم می شن که یه دقیقه بیا این پسوردتو وارد کن فلان کار رو داریم، مسکن مهر ثبت نام کنیم، سابقه ی بیمه را بررسی کنیم، سهام عدالت را چک کنیم، اِل کنیم، بل کنیم، کوفت کنیم، زهر مار کنیم. و من از یه طرف باید توقعاتشون رو توو عالم همکاری برآورده کنم و از یه طرف مواظب باشم جایی سایتی نرن که برای من دردسر بشه. خلاصه که این یوزرپسوردمون این روزها شده شبیه جNده ی محل.....همه می خوان.
2- از بین این نامزدهای ان.تخاباتی، این آقای غ.رضی اصلن توو خواب و رویا هم تصور نمی کرد صلاحیتش احراز بشه. اینجور که شنیدم حتی ستادی هم برای تبلیغات تدارک ندیده بوود. و این شد که حالا وقتی میبینه از لُب لُب خارج شده، توهم به سرش میزنه و میگه من 55 میلیون رای دارم....دیشب آخر شب حوالی 12، اتفاقی زدم کانال پنج دیدم رفته توو یکی از این مسجدهای بالای شهر داره واسه هف هشتا پیر مرد صحبت میکنه. میگفت: "ببینید، این مشکل تورم الان صد ساله که توو این کشور وجود داره. بیاید یا علی بگیم یه بارم شده اینو حلش کنیم ...."
3- کلن توله س سگه افغانی بشاشه به این مملکت...
خیلی باحالی حسین. اصلن تک!
احصاب محصابم که یوخده!
۱- ببین سعی کن هنرٍ نه گفتن رو استفاده کنی و یوزر پس رو هی واسه ملت خرج نکنی...
باقیه اش حله. مشکلی نیس
فدای شما
نه گفتن رو خووب بلدم اما بلاخره باید گاهی هم کار ملتو راه انداخت
1- با طروات موافقم هنر نع گفتن
2- ببخشید ولی ریدن با این تایید صلاحیتاشون :|
3- حتی پی پی کنه
حتی با دمپایی خیس فیشت فیشت کنه
شما خودشو ناراحت نکن
ناراحت نیستم
ک.ون لق ِ همممممشششووووون ن ن............
چه تعلیقی...
ببین ریفییق اسم رأس هرم رو از کامنت بالایی آب بکش یه موقع برات مشکل ساز نشه.
رأس هرمو که ختنه کنی هم کامنت من درست میشه هم اوضای مملکت
فعلن که هرم رو از سمت گشادش بهمون فرو کردن
دوستان مطمئن هستن که از اینجا خانواده رد نمیشه؟!!!
دوستان اینجا غالبن مجردن و با جنبه ...
دهن سرویس قراربود کامنتمو ویرایش کنی نه که کلا پاکش کنی بره
از دست تو...
توو بلاگ اسکای نمیشه ادیت کرد. مجبور شدم کامنتت رو پاک کنم تا خودمو از صفحه ی روزگار پاک نکردن
بعضی جاها نه گفتن به کار نمیاد یعنی جایگاهی نداره اینجاست که هنر پیچاندن ارجح است که جنابعالی در این زمینه استاد می باشید...
در مورد بند 2 و3 هم باید بگم من هرچی فک میکم که چطور به این تکلیف شرعی جامعه ی عمل بپوشانم فکرم به جایی نمی رسه ترجیح میدم برم جهندم...
این مملکت هم عقب و جلوش یکی شده ،اینقد جرخوردگی هاش عمیق هست که هیچ امید بهبودی نیست...
عزیزم تو بشینی خونه تکلیف از دوشت برداشته میشه
عقب و جلو یعنی دقیقن کجا و کجا؟
مثه اون مردک که رو منبر میگفت:دعا کنید مشکل اقتصادی و تورم از این کشور رفع بشه،دعاکنید،دعاکنید....
تو خودتو ناراحت نکن فاطی جانم
من میگم این مملکت و کلن شوهرش بدیم همه یه نفس راحتی بکشیم.
مملکت خانووم سروگوشش میجنبه یاسی جون

فکر کنم خودش زودتر شوور کنه بره!
قیچی فرزندم خودت خووب میدونی که چقد مجهولات ذهنیه تو برای من مهمه درنتیجه سعی میکنم خووب متوجه هت کنم:
عقب این مملکت دقیقن یعنی جایی که آلتی به ماننده مسکن مهر توووووووش فرو میره .وجلوی این مملکت دقیقن یعنی جایی که سهام عدالت درش فروو میره .البته علت جر خوردگی این دو مکان ناشی از رفت و آمد آلتهای عدیده ی دیگر نیز می باشد.....
ممنونم جوابم رو گرفتم...
چقد اینجا خوبه ،هیشکی بی جواب نمی مونه
این طور که فاطی میگه مملکت «اِفضا» شده رفته با این آلات عدیده. راس هم میگه البته.
آق شاهین میفرمان:
ما ... بُهت خشتک شدن و درد پارگی
ما... چشم بستن خفه شدن به سادگی
ما...وارثان درد مشترک