یکی از بازی های زیبا و فاخر که از قدیم الایام بین دوستداران ادبیات ایرانی رایج بوده، مشاعره هست. می خوام هر کی میاد اینجا، با آخرین حرف شعر نفر قبل، یک بیت شعر بگه.
*********************
اشعاری که انتخاب می کنیدسعی کنید حتمن زیبا و فاخر باشه تا اینجا به یادگار بمونه و دایره محفوظات شعری بقیه دوستانتون هم گسترش پیدا کنه...

برای شروع، شعری زیبا از محمد علی بهمنی انتخاب کردم که در ادامه ی مطلب میتونید مشاهده کنید.
با همه بی سر و سامانیم
باز به دنبال پریشانیم
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه توفانی ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطش سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا که بگیری و بمیرانی ام
خوب ترین حادثه می دانمت
خوب ترین حادثه می دانی ام
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سال هاست
تشنه یک صحبت طولانی ام
ها... به کجا می کشی ام خوب من؟
ها ... نکشانی به پشیمانی ام
میم...
تو گوگلی نیستی گوگولی هستی
ن فاطی
نی حریف هرکه از یاری برید
پردههایش پردههای ما درید
فک کن
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم
جرس فریاد می داردکه بر بندید محملها
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
م برا خودم:
می کشم ناخن بلندم را روی سنگی که سنگ قبر من است
در سرم ذره ذره می پوسند استخوانهای دوست داشتنی
ی بیا
بار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
م ممدوسین
مومن خوش نیت نیکو نهاد
خوب خیالی به سرت اوفتاد
دختر پاکیزه به صد فن بگیر
مشتی حسن زود برو زن بگیر
حسن در اینجا استعاره از ممدوسین هست
ببخشید اولش یار بودا نه بار
الف فاطی:
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف و معما نه تو خوانی و نه من
من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می
زاهدان معذور داریدم که اینم مذهبیست
باید با نون میگفتی
نووووون
همونی که همه دنبالشیم
خب من برم لالا
دوستان شب همگی خوش و خوشحالم که بودین و استفاده کردیم از اشعار زیباتون و باشد که مورد پسند همگان افتد ... شب همگی خوش. تکبیر
ت نداشتیم دومیشو خودم بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
تا مرا عشقذتو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین منست
دوباره لطفا ت ت ت
حسین پدرسوخته چرا حاشیه درس می کنی این وسط
12 شد؟ بچه ها بوس به همه من برم جیش بزنم و لالا
شب شوما بهه خیر
می بینم که حسین خان که قیچی شد با اجازتون ماهم بریم چرت سر شب.شب همگی طلایی
قبلی من بودم بای بای
تا عهد تو در بستم،عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
میگویم و بعد از من گویند به دورانها
چه بازیه با حالی کاش بودم دیشب...
وای چقد کامنتا با حال بود . روحووووم شاااد شد
حسین من دیشب محموله رو ارسال کردم! رسید؟
فک کنم نرسید!! حالا دوباره میفرستم.
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم ثمرقند و بخارا را
الف بده
سلام مهستی خانووم خوش اومدین
اندر دل بی وفا غم و ماتم باد.
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد.
******
از حسین به طراوت:
محموله رسید حاجی. یه چنتا از بچه ها رو بفرست جلو می خواییم تانک شکار کنیم.
تمام.
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
در وفا کس نیست تمام استاد
پس وفا از بی وفا می آموزم