حسین راس میگی؟ خدایی خیلی باحالن اینا! به خدابچه های خنگ و نفهم (دور از جون ما!) رو هم درگیر بازیهای خودشون می کنن اینا.والله من نوعی که دستم به جایی بند نیست گاهی وقتا از یک بعد یه واقعیت همچین سواستفاده می کنم وای به حال کسی که دستشم تو کاره. بعد حداد لابد سوسک شد طفلی نه؟
نه اتفاقن اصلن از روو نمی رفت داشت پرروویی میکرد میگفت مگه شما روشنفکرا تاریخ رو قبل از انقلاب چطوری نقل می کردین. شمام به نفع خودتون حرف می زذیذ. شما چرا از اسرAیل هیچی ننوشتید؟ از این حرفا. بی خیال برو لالا خواب نمونی. منم رفتم شب خوش.
ایشالا همه سالم باشین و دل همتوون خوش ،ما رو هم دعا کنید..... این بیت از حافظ رو هم تقدیم میکنم به همه دوستان گلم: من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم صدبار توبه کردم و دیگر نمی کنم باغ بهشت وسایه طوبی و قصر حور با خاک کوی دوست برابر نمی کنم
نه بابا صدا چیه. الان این منم که بقیه رو هی صدا می کنم. خونه طبقهی 5 هست. آسانسور هم هنوو راه نیافتاده. دیگه خودت حسابشو کن. واسه اساس های بزرگ قرار کارگر بگیریم. اما کتاب ها . میز و تلویزیون و ظبط و ظرف و ظروف، همه رو بسته بندی کردیم. سر جمع حدود 30 تا بسته ی 50 کیلویی شده. امروو همشو بردیم. الان دارم میمیرم از خسته گی. اوه اوه. الانم محسن (پسرخالم) میاد اینجا. فردا امتحان فیزیک داره باس یکم باش کار کنم. من برم .
الان که صفحه ات باز بود، رفتم توو وبلاگ فاطمه ، نمی دونم دقیقا چرا تا همین لحظه چرا آهنگ وبلاگ احرا نمی شد، بعد توو همین لحظه که داشتم گلای نرگش وبلاگ خوشگله فاطی رو میدیدم یهو این آهنک پلی شد و من خیلی دوسش داشتم ودارم واون گلای توو گلدون، گلای کاغذی و زیر بااروون...
* به طراوت سلاام و شب بخیر
* به بلادونا ...آره نم دونم اون موقع چرا همچی بودش اون چار خط نوشته انگار خط میداد به زندگیمون مثلن...
* به حسین آقا و دوستان خووبم ...شب همگی خووش و اولین شب زمستونی تون مبارک.
شبت خوش رویا جان.
شب تو هم خوش بلادونا. سفر هم بی خطر.
حسین راس میگی؟ خدایی خیلی باحالن اینا! به خدابچه های خنگ و نفهم (دور از جون ما!) رو هم درگیر بازیهای خودشون می کنن اینا.والله من نوعی که دستم به جایی بند نیست گاهی وقتا از یک بعد یه واقعیت همچین سواستفاده می کنم وای به حال کسی که دستشم تو کاره. بعد حداد لابد سوسک شد طفلی نه؟
نه اتفاقن اصلن از روو نمی رفت داشت پرروویی میکرد میگفت مگه شما روشنفکرا تاریخ رو قبل از انقلاب چطوری نقل می کردین. شمام به نفع خودتون حرف می زذیذ. شما چرا از اسرAیل هیچی ننوشتید؟
از این حرفا.
بی خیال برو لالا خواب نمونی. منم رفتم شب خوش.
حالت خوبه حسین؟ شب یلدایی داری از چی صحبت می کنی؟
حالم خوبه
از همونایی که نوشتم حرف زدم.
چه بساطی بوده و من لالا کردم.آخه دیشب سرما خوردم اول زمستونی.....
خدا شفا بده.
خوب حسین جان یه فالم واسه من میگرفتی..(آِکونه حسوده سرما خورده)
ایشالا سال دیگه اگه زنده بودم.
من دیشب تا صبح بیدار بودم اما از فرط دل گرفتگی...شب یلداتون خوش گذشت؟؟
جای شما خالی خووب بوود. یعنی بد نبود. یعنی معمولی بوود.
اااااآآآآای ملت ساله آینده خواهشن یه تنوعی یه بساطی چیزی،بابا یه زنی،شوهری، دکتر مکترایی ، ،کاری،باری،حالی
ایشالا همه سالم باشین و دل همتوون خوش ،ما رو هم دعا کنید.....
این بیت از حافظ رو هم تقدیم میکنم به همه دوستان گلم:
من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم
صدبار توبه کردم و دیگر نمی کنم
باغ بهشت وسایه طوبی و قصر حور
با خاک کوی دوست برابر نمی کنم
سلام فاطی مخلصیم چطوری عزیز خووبی
اگه بدونی اینجا اسباب کشی داریم شدید. داغون
له شدم جوونه تو
الهی!حتمن بازم بس که صدات میزنن کلافه ای
نه بابا صدا چیه. الان این منم که بقیه رو هی صدا می کنم. خونه طبقهی 5 هست. آسانسور هم هنوو راه نیافتاده. دیگه خودت حسابشو کن. واسه اساس های بزرگ قرار کارگر بگیریم. اما کتاب ها . میز و تلویزیون و ظبط و ظرف و ظروف، همه رو بسته بندی کردیم. سر جمع حدود 30 تا بسته ی 50 کیلویی شده. امروو همشو بردیم. الان دارم میمیرم از خسته گی.
اوه اوه. الانم محسن (پسرخالم) میاد اینجا. فردا امتحان فیزیک داره باس یکم باش کار کنم. من برم .
فاطی تو خوبی؟ کوروش بچه ها همه خوبن؟
اهواز راحتی؟ با شرایط انطباق پیدا کردی؟
الان که صفحه ات باز بود، رفتم توو وبلاگ فاطمه ، نمی دونم دقیقا چرا تا همین لحظه چرا آهنگ وبلاگ احرا نمی شد، بعد توو همین لحظه که داشتم گلای نرگش وبلاگ خوشگله فاطی رو میدیدم یهو این آهنک پلی شد و من خیلی دوسش داشتم ودارم واون گلای توو گلدون، گلای کاغذی و زیر بااروون...
اثاث کشی و کلا نقل مکان کردن واقعا انرژی زیادی از آدم میگیره... 5 طبقه بی آسانسور، سی تا کارتن 50 کیلویی...( خدا قوت اخوی )
خوبم ممنون.کوروش و بچه هام خوبن.شهر اهواز برا من خیلی جذابیت داره بر خلاف تعاریفی که شنیده بودم از این شهر،واقعن قشنگه با مردمی بسیار خونگرم و صمیمی.
قربونت فاطی جون.خوشحالم که اهواز برات جذابه.آخه دختر به این گلی هر جا بره صمیمیت میبره.
حسین خسته نباشی....خدا قوت
همه ی وبلاگایی که من دوستشون دارم ، کامنتدونیشون چت رومه


خُچ به حالتون این همه با هم خوشین
اثاث کشی تموم نشد ؟ حوصلم سر رفت ...هیچکس آپ نکرده این چندروز