سخت بود :))
فک کن با زبون روزه پاشدم زولبیا پختم :)))
ماه رمضون و دوس دارم ؛ شاید چون خودم مهربونتر میشم ؛و یا این که همه ادما سعی میکنن مراقب هم باشن ؛ احترام بزارن؛ همه ادما
پر انرژی مثبتن ؛ خعلی خوبه :)
اولین افطارو یادت بودم دکی ؛ ایشالا همیشه خوش باشی ، هم برا خودت هم برا خانومت دعا کردم :)
ولی من در حالت کلی ماه رمضون اخلاقم عین سگ میشه. یعنی دوست دارم هر روز قبل افطار بزنم یکیو له و لورده کنم. هاهاها ممنون که یادم بودی عزیزم . ایشالا تو هم خوشبخت تر بشی
دیروز رفتم سر کلاس، بچه ها قول گرفته بودن ازم که برای عروسی خواهرم بستنی بدم به همه. من هم به تعداد بچه ها بستنی رو گرفتم و بردم. بچه ها هم همچین زدن به بدن که انگار نه انگار مارمضونی هست روزه ای هست. غیر از خودم فقط یکی ار بچه ها روزه بود
منم دوستم توو شرکت توگا مشغوله . اونم می گفت کلن یه نفر روزه هست. گفت منم روزه ام اما گاهی فقط آب می خورم و سیگار میکشم. . پ.ن: الان می مردی کلمه ی بستنی رو ماه رمضونی بکار نمی بردی؟ می دونی تا افطار چقدر مونده؟!
من کلن اگه گشنه بشم کم حرف میشم! میترسم همون یه مثقال انرژیمم بره ولی امان از روزی که به بدلیل کمبود چای سردرد بشم! مدلم میشه اینو بعد این و در نهایت این
ولی خب زیاد پاچه نمیگیرم
کلن مردم روزه نمیگیرن! اعتقادا کم رنگ شده و اصلا عجیب نیست بنظرم!
میگم این عکسه که گذاشتی بنظرم آشناست! قبلن تو یه پست گذاشته بودی؛ نه؟!
وای خیلی شیرینه خرید عروسی این دو سه روز گذشته هر شب با عروس میرفتم خرید عروسی کنه!!
مامانم میگفت از تو سرسفیدتر کسی نیست بره؟! خو دوست داشت با هم بریم! خیلی هم خوش گذشت :)
وای طراوت اتفاقن می خواستم همینو بگم یعنی کامنت گذاشتم که ببین چی شده که منم از این آیکونای جلف استفاده می کنم اما بعد از تایپ سرمو بالا کردم دیدم یادم رفته فونت رو فارسی کنم و یه چیزه اجق وجق دراومده. لذا دیگه بی خیال شدم و رفتم الان اومدم که دیدم تو اینو نوشتی آره دقیقن. البته من کلن من باب مزاح اوون کامنتو گذاشتم عزیز می دونی که (آیکونه پاک کردن آثار جرم)
در مورد عکسم باید بگم اولین باریه که اینو شر می کنم اما شاید مشابه این قبلن اینجا دیده شده.
شما تصور کنید یکی که کلن حس و حال خرید لباس برای خودشو نداره یهویی توو موقعیتی قرار میگیره که باس بره 100 تا لباس زنونه ببینه و هی نظر بده که نه عزیزم این خوب نیست، آره آره این خوبه و فلان و بیسار ...
در حالی که ته دلش هیچ تفاوت فاحشی بین لباسا مشاهده نکنه.
خداییش موندم این چه لباساییه که زنا می پوشن. هم از بالا کوتاهه هم از پایین. یعنی میمیرن این خیاطا یکم بلند تر و پهن تر بگیرن؟! بابا لعنتیو گشاد و بلند بگیرین دیگه
...
ضمنن برخی از این مانکن ها هم به چشم ناموس خدایی خیلی کارشون درسته ها. یعنی آدم می خواد ویترینو بشکنه بره توو کارشون لامصبای بی شرف رو.
یه لیوان بزرگ آب طالبی با چنتا قالب یخ که تووش غوطه ورند
به به.
یه ماهی تابه سوسیس تخم مرغ با سس تند به انضمام خیار شور و گوجه حلقه حلقه شده و یک نوشابه ی خانواده ی کانادا درای سیاه با یه ظرف پر یخ
ممنون طراوت جان.خونه ی جدید حس وحال خوبی داره وقتی خونه ی خودت باشه احساس میکنی بزرگ شدی.میگم حسین چه ماه رمضونه پرخیر وبرکتی بوداا نه؟در ضمن سلام گرم وصمیمیه بنده رو به همراه یک ماچ محکم وآبدار به فاطمه خانومه گل وگلاب برسونید
ندا عزیزم اولین دیدار مهمه یه عمر تو ذهنش میمونه...امشبو یه کم متین و باادب باشیم دیگه سری بعد از چهره ی پلیدمون پرده برداری میکنیم....یاسی بیا امشب بریم آب هویج بستنی بزنیم...راستی همساده جون مضه رضووی خدا ایی ساعت کاریتونه کمتر کنید ما شومو ر(به کسر ر) در عالم همسادگی بیشتر ملاقات کنیم
چی میگید شماها هنوز فامیل نشده رفتید سر یخچال؟ برید بشینید یه گوشه اینقد شلوغ نکنید بینم دِهه خانوم ریفیق من میاد اینجا زبون روزه ای سر درد میگره بابا. شلوغ نکنید مؤدب و ساکت بشینید هر وقت دعوت شدید بیاین. (آیکون مبصر کلاس)
سلام به همه ی دوستای گل و گلابم ایشالا نماز روزه ها قبول ب َ ب َ یتی
...
ما امشبم رفتیم به نیت حلقه خریدن اما از شانس بیضاتیکمون باز هم طلا فروشی ها بسته بودن. خلاصه فقط یه پیراهن ورداشتیم واسه من. نمی دونم این حلقه خریدن ما هم پروژه ای شده ها . البته مامان بحثه حسنی و مکتب و جمعه رو هم مطرح کرد ه به نظرم همچین بی ربطم نمی گفت.
الان دارم چرت می زنم و بستنی می خورم و اینا رو تایپ می کنم. همسر عزیزمم اومد اینجا و اتفاقن به وبلاگم سر زدیم و کامنتهای تبریک شما رو خوند و خیلی هم تشکر کرد اما اصلن فرصت نشد چیزی بنویسم و بنویسیم.
راستشو بخواین ما مثلن نامزدیم اما نتونستیم سیم ثانیه با هم تنها باشیم و عشقولانه بسازیم . متین کلن ولمون نمی کرد و همش می گفت این زنه منه. کلن داستان داریم ما.
حسین یکی دیگه از کشفیاتم اینه که از وقتی دوماد شدی علاوه بر اینکه از آیکونای عجیب استفاده میکنی؛ ساعت ۱۲:۳۳ دقیقه ی شب هم کامنت میذاری!! اینا علامت های عاشق شدنه پسسسسر! تو تا این موقع بیدار بودی!!!!!
سلام مارو به ایشون برسون و بگو قابل نداره خواااهر! وظیفه است. ازین آیکونا هم تقدیمشون کن()البته از طرف ما :)
سلااااام ویژه و مخصوص به حاج حسین و حاج خاانوم محترمه و مکرمه...
خووبین؟
مثه اینکه من آخرین نفری هستم که در جریاان قررارر گرفتم، امااا خیلیی خوش حاال شدم . منم به سهم خودم تبریک میگم... ایشالا سالیان سال کنار همدیگه شاد و خرسند زندگی کنین.
خیلی واسم لذت بخشه که خبر ازدواج دوستام رو میشنوم، تقریبا دو هفته پیش، یکی از دوستام عقد کرد، بعد ماه رمضون یکی دیگه از دوستام عروس میشه، و امروزم که خبر دومادی حاج حسین خوشحالم کرد. عااالیه... عاالی.
مبارررررکه (آیکونه دست و جیغ و هووورااا،مثه مولودی همسایه ی بغل دستیتون، با هموون آرزوها و دعااهای خووب خووب... ایشااالااااا)
ممنون رویای زیبا ایشالا همه ی آرزوهای ریز و درشتت برآورده بشه
من اصولا فقط وقتی مطمئنم حرف میزنم... (آیکونه تاکیید موکد)
شوما خودتی، اصلی،اورجینالی، و این خودش یعنی خیلی تکی و یه دونه ای... فاطمه خاانوم یکی از بهترین تصمیمای زندگیشون رو انجاام داده.
و مطمئنم که واسه تو هم به همین شکله.
بی نهاایت خوش حاالم واست... از ته قلبم واستون آرزووی بخت خووش و سعادت فرراوون رو دااارم.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سخت بود :))
فک کن با زبون روزه پاشدم زولبیا پختم :)))
ماه رمضون و دوس دارم ؛ شاید چون خودم مهربونتر میشم ؛و یا این که همه ادما سعی میکنن مراقب هم باشن ؛ احترام بزارن؛ همه ادما
پر انرژی مثبتن ؛ خعلی خوبه :)
اولین افطارو یادت بودم دکی ؛ ایشالا همیشه خوش باشی ، هم برا خودت هم برا خانومت دعا کردم :)
ولی من در حالت کلی ماه رمضون اخلاقم عین سگ میشه. یعنی دوست دارم هر روز قبل افطار بزنم یکیو له و لورده کنم. هاهاها
ممنون که یادم بودی عزیزم . ایشالا تو هم خوشبخت تر بشی
امروز خیلی خوب بود.من اصن گرسنه م نشد،احساس تشنگی هم نداشتم ...شااد هم بوودم .همکارام میگفتن ماشالا اصن بهت نمیاد روزه ای....
منم نه گشنم شد و نه تشنه اما به شدت خواب آلو بودم. همش چرت می زدم
برا منم دعا کن ندا و توهم قیچی جوون برا من دعا کن لطفا...
حتمن
فاطی جونم میشه من تورو یادم بره عاخه ؟:-*
عزیزمی، محتاجیم به دعا:)
روز اول رمضان خیلی خوب بود! منم در کمال تعجب اصلا گرسنه و تشنه نشدم! رقیه میگفت حالا هی بگو خودتو چشم بزناااا
فکر کن!
برای منم دعا کنید دوستای گل
دعا که چشم حتمن. ولی فک کنم تو هم ماه رمضونی بد اخلاق بشیا طراوت. یعنی اینجوری بهت میاد
دیروز رفتم سر کلاس، بچه ها قول گرفته بودن ازم که برای عروسی خواهرم بستنی بدم به همه. من هم به تعداد بچه ها بستنی رو گرفتم و بردم. بچه ها هم همچین زدن به بدن که انگار نه انگار مارمضونی هست روزه ای هست. غیر از خودم فقط یکی ار بچه ها روزه بود
منم دوستم توو شرکت توگا مشغوله . اونم می گفت کلن یه نفر روزه هست. گفت منم روزه ام اما گاهی فقط آب می خورم و سیگار میکشم.
.
پ.ن:
الان می مردی کلمه ی بستنی رو ماه رمضونی بکار نمی بردی؟ می دونی تا افطار چقدر مونده؟!
روزه همگی قبول باشه.منم گرسنم نمیشه اما چون سرما خوردم خیلی میخوابم.
من کلن اگه گشنه بشم کم حرف میشم! میترسم همون یه مثقال انرژیمم بره
و بعد این
و در نهایت این
ولی امان از روزی که به بدلیل کمبود چای سردرد بشم! مدلم میشه این
ولی خب زیاد پاچه نمیگیرم
کلن مردم روزه نمیگیرن! اعتقادا کم رنگ شده و اصلا عجیب نیست بنظرم!
حالا داشته باشین که من با این حال و روز باس عصری قبل افطار برم حلقه بخرم. یعنی اگه طول بکشه هر لحظه ممکنه قاطی کنم.
حسین صبور باش ، تو مرد روزای سختی :)))
با حوصله بگرد پیدا کن :)))
اصن بهت نمیاد تو عصبانی بشی:))
میگم این عکسه که گذاشتی بنظرم آشناست!
قبلن تو یه پست گذاشته بودی؛ نه؟!
وای خیلی شیرینه خرید عروسی
این دو سه روز گذشته هر شب با عروس میرفتم خرید عروسی کنه!!
مامانم میگفت از تو سرسفیدتر کسی نیست بره؟!
خو دوست داشت با هم بریم! خیلی هم خوش گذشت :)
ما قبلخ افطار رفتیم لباس نومزدیو خریدیم. بعد ِ افطار رفتیم دنبال حلقه که همه جا بسته بوود. فک کن.
حسین تو که ازین آیکونا نمیذاشتی هیچوخ پسرررر!! =))
ببین متاهلی چه میکند با ادم :))
دل نازکِ دل نازک
فردا قبل افطار برو :))
وای طراوت اتفاقن می خواستم همینو بگم یعنی کامنت گذاشتم که ببین چی شده که منم از این آیکونای جلف استفاده می کنم اما بعد از تایپ سرمو بالا کردم دیدم یادم رفته فونت رو فارسی کنم و یه چیزه اجق وجق دراومده. لذا دیگه بی خیال شدم و رفتم الان اومدم که دیدم تو اینو نوشتی آره دقیقن. البته من کلن من باب مزاح اوون کامنتو گذاشتم عزیز می دونی که (آیکونه پاک کردن آثار جرم)
در مورد عکسم باید بگم اولین باریه که اینو شر می کنم اما شاید مشابه این قبلن اینجا دیده شده.
آره ندا فردا قرار شد قبل افطار بریم و بعدش بیایم اینجا حونمون افطاری شاید یه سرم زدیم دوتایی به وبلاگ.
شما تصور کنید یکی که کلن حس و حال خرید لباس برای خودشو نداره یهویی توو موقعیتی قرار میگیره که باس بره 100 تا لباس زنونه ببینه و هی نظر بده که نه عزیزم این خوب نیست، آره آره این خوبه و فلان و بیسار ...
در حالی که ته دلش هیچ تفاوت فاحشی بین لباسا مشاهده نکنه.
خداییش موندم این چه لباساییه که زنا می پوشن. هم از بالا کوتاهه هم از پایین. یعنی میمیرن این خیاطا یکم بلند تر و پهن تر بگیرن؟! بابا لعنتیو گشاد و بلند بگیرین دیگه
...
ضمنن برخی از این مانکن ها هم به چشم ناموس خدایی خیلی کارشون درسته ها. یعنی آدم می خواد ویترینو بشکنه بره توو کارشون لامصبای بی شرف رو.
خب پس درست گفتم!
میگم هنوز هیچی نشده غیرت نشون میدی؟!
اذیت نکنی اون دختر ماهو! گفته باشم! بزار هر مدلی دوست داره لباس بپوشه خو! گشاد بلند چیه دیگه؟ ووووع
من رفتم تو تیم عروس
روزه داران ارجمند:
خواهشمند است یه لیوان بزرگ هویج بستنی تصور بفرماید...
خوب ... متشکرم
حسین لباس زنونه اگه بلند و گشاد باشه که لباس زنونه نیس:))
به به منتظر عروسمون هستیم :) قدمش سر چشمون :)
منو دریابید لطفن.هم اکنون در خانه جدید به سر میبرم.و خیلی هم خسته. در این گرمای وا نفسا ...خدا نصیب هیچ بنی بشری نکنه
وای منم حوصله ی این خریدا رو نداشتم بعد گفتم من همه چی دارم هیچی نمیخوام .همه گفتن چه عروس ماهی.کلن هیچیم مثه آدم نبود
میگم ممدوسین مگه تو آزار داری بچه نکن اینکارا رو با دل ملت روزه دار...الان...ناهار یه قرمه سبزیه تند و چرب و چیلی ... واااای
وای این هویج بستنی و قرمه سبزیه کُُُُُُشت منو
فاطی خونه ی نو مبارک بااانو. ایشالله براتون پشت سر هم خیر و خوبی بباره.
منزل نو مبارک به سلامتی فااوطی جان
یه لیوان بزرگ آب طالبی با چنتا قالب یخ که تووش غوطه ورند
به به.
یه ماهی تابه سوسیس تخم مرغ با سس تند به انضمام خیار شور و گوجه حلقه حلقه شده و یک نوشابه ی خانواده ی کانادا درای سیاه با یه ظرف پر یخ
مبارکه :)
ممنون طراوت جان.خونه ی جدید حس وحال خوبی داره وقتی خونه ی خودت باشه احساس میکنی بزرگ شدی.میگم حسین چه ماه رمضونه پرخیر وبرکتی بوداا نه؟در ضمن سلام گرم وصمیمیه بنده رو به همراه یک ماچ محکم وآبدار به فاطمه خانومه گل وگلاب برسونید
همه روزه دار آآآ
:)))
فاطی جونم خونه نو مبارک :-*
سلامت باشی ندا جون.بچه ها عروس خانوم امشب میاد اینجا ها همه چی مرتبه؟...ووووی چقد کامنت گذاشتن با گوشی سخته ها
ایشالا همیشه خبر خوش بشنویم.چه غذاهای خوشمزه و چه دسرای خنکی اینجا هست.
فاطی دیگه عروسمون شده ، رودربایستی نداریم باهاش، میاد دور همی میشینیم قاطی همه این ریخت و پاشا :)))
ندا عزیزم اولین دیدار مهمه یه عمر تو ذهنش میمونه...امشبو یه کم متین و باادب باشیم دیگه سری بعد از چهره ی پلیدمون پرده برداری میکنیم....یاسی بیا امشب بریم آب هویج بستنی بزنیم...راستی همساده جون مضه رضووی خدا ایی ساعت کاریتونه کمتر کنید ما شومو ر(به کسر ر) در عالم همسادگی بیشتر ملاقات کنیم
چشششششششششششششششششششم فاطی جون.شوما جون بخواه ای ساعت کاریو که چیزی نیس عزیزوم.به شرطی که یه کاری نکنیم که آقو کوروش شاکی بشه کاکو.
الان من حسودیم شد :(
یاسی و فاطی همسایه ان ، همش همو میبینن :(
پ من همش کی رو برم ببینم :(
منم همسایه میخوام :(
عایا لازمه بگم من الان دارم هویج بستنی میخورم ؟:))
چی میگید شماها هنوز فامیل نشده رفتید سر یخچال؟ برید بشینید یه گوشه اینقد شلوغ نکنید بینم دِهه
خانوم ریفیق من میاد اینجا زبون روزه ای سر درد میگره بابا. شلوغ نکنید مؤدب و ساکت بشینید هر وقت دعوت شدید بیاین. (آیکون مبصر کلاس)
ندا تروخدا! این چیزا لازم نیست دخترجان! شهید شدم وللهِ!
میگم چقدر خرید عروس دوماد طول کشیده نه؟
بابا نمیان دلتون خوشه؛ آخه مگه میشه دوماد؛ اولین باری که عروس رفته خونش بیاردش دو تایی بشینن پای کامپیونر و وبلاگ تماشا کنن؟!
محاله جانم! محاله
:)) طراوت شاید بیان :)) بزار امیدوار باشیم :))
سلام به همه ی دوستای گل و گلابم ایشالا نماز روزه ها قبول ب َ ب َ یتی
...
ما امشبم رفتیم به نیت حلقه خریدن اما از شانس بیضاتیکمون باز هم طلا فروشی ها بسته بودن. خلاصه فقط یه پیراهن ورداشتیم واسه من. نمی دونم این حلقه خریدن ما هم پروژه ای شده ها . البته مامان بحثه حسنی و مکتب و جمعه رو هم مطرح کرد ه به نظرم همچین بی ربطم نمی گفت.
الان دارم چرت می زنم و بستنی می خورم و اینا رو تایپ می کنم. همسر عزیزمم اومد اینجا و اتفاقن به وبلاگم سر زدیم و کامنتهای تبریک شما رو خوند و خیلی هم تشکر کرد اما اصلن فرصت نشد چیزی بنویسم و بنویسیم.
راستشو بخواین ما مثلن نامزدیم اما نتونستیم سیم ثانیه با هم تنها باشیم و عشقولانه بسازیم . متین کلن ولمون نمی کرد و همش می گفت این زنه منه. کلن داستان داریم ما.
حسین یکی دیگه از کشفیاتم اینه که از وقتی دوماد شدی علاوه بر اینکه از آیکونای عجیب استفاده میکنی؛ ساعت ۱۲:۳۳ دقیقه ی شب هم کامنت میذاری!!
)البته از طرف ما :)
اینا علامت های عاشق شدنه پسسسسر!
تو تا این موقع بیدار بودی!!!!!
سلام مارو به ایشون برسون و بگو قابل نداره خواااهر! وظیفه است. ازین آیکونا هم تقدیمشون کن(
حسین بعد عمری یه عروس پیدا کردی حالا متین میخواد بپیچونش :))
نه عاقا از موضع خودت کوتانیا :)))
از طرف ما عروس خانومه محترمو ببوس:)
سلااااام ویژه و مخصوص به حاج حسین و حاج خاانوم محترمه و مکرمه...
خووبین؟
مثه اینکه من آخرین نفری هستم که در جریاان قررارر گرفتم، امااا خیلیی خوش حاال شدم . منم به سهم خودم تبریک میگم... ایشالا سالیان سال کنار همدیگه شاد و خرسند زندگی کنین.
خیلی واسم لذت بخشه که خبر ازدواج دوستام رو میشنوم، تقریبا دو هفته پیش، یکی از دوستام عقد کرد، بعد ماه رمضون یکی دیگه از دوستام عروس میشه، و امروزم که خبر دومادی حاج حسین خوشحالم کرد. عااالیه... عاالی.
مبارررررکه (آیکونه دست و جیغ و هووورااا،مثه مولودی همسایه ی بغل دستیتون، با هموون آرزوها و دعااهای خووب خووب... ایشااالااااا)
ممنون رویای زیبا ایشالا همه ی آرزوهای ریز و درشتت برآورده بشه
یه تبریک خیلی خاااص و اسااسی هم واسه عرووس خاانوم نازنینمون... این حاج حسین یه دونست، هوااشو خیلی داشته بااش... ماه پسره... خوشبخت باشی خاانوم گل.
رویا مطمئنی اینایی که گفتی منم؟ نه بابا من کلی آخال و ناخالصی دارم قربونت (آیکونه تشکیک)
من اصولا فقط وقتی مطمئنم حرف میزنم... (آیکونه تاکیید موکد)
شوما خودتی، اصلی،اورجینالی، و این خودش یعنی خیلی تکی و یه دونه ای... فاطمه خاانوم یکی از بهترین تصمیمای زندگیشون رو انجاام داده.
و مطمئنم که واسه تو هم به همین شکله.
بی نهاایت خوش حاالم واست... از ته قلبم واستون آرزووی بخت خووش و سعادت فرراوون رو دااارم.