مردی که نمی خوابد (روزنوشت)

در حالی که با تصمیم ناپخته و احمقانه ی اداره، یک هفته ای هست که مجبوریم نیم ساعت زودتر از خواب بیدار شده و سره کار برویم، همین الان یعنی ساعت یازده و خورده ای ِ شب، صدای درق و دورق طبل و دوهل، بی خوابم کرده. قبلنا خسته که بودم، در هر شرایطی خوابم می برد. بعدن به صدا حساسیت پیدا کردم و الان نور هم باعث بی خوابی ام می شود. با این روند شاید یک روزی آمدم و اینجا برایتان نوشتم که ایهاالناس، دیگر با قرص خواب آور هم نمی توانم شب ها آرام سر به بالین بگذارم
نظرات 14 + ارسال نظر
هان؟ سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:21 ق.ظ

با لالایی هم یه تستی بزن..

طراوت سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:28 ق.ظ

چون استرس زندگی بیشتر شده.
قبلنا نگران نبودی، مسئولیتت کمتر بوده و...
اما الان میدونی که اگه مثلا نیم ساعت نتونی بخوابی، دیــــــگه نمیتونی جبرانش کنی! و کل وقت خوابت همون تایمیه که داری.
البته همه ازین استراسا دارن، زیاد نگران نباش

رویا سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:43 ب.ظ

حسین تو که نبااس بنالی دیگه حااجی...!!!

شوما اتفاقا الان باید راحت تر بخوابی...درسته مسئولیتت بیشتر شده اما خب به همون اندازه هم مهر و انگیزه به زندگی تون اضافه شده ، که باعث میشه آرامش بیشتری رو داشته باشی .

این استرس و افکار مزاحم رو از خودت دور کن، و موقع خواب جز به امید و آرزوهای خووب و نیک به هیچ چی دیگه فک نکن.

امید که خوووب به خوااب بروی...

فاطمه چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:00 ب.ظ

دقیقا همینطوریه ها منم قبلنا اینقد زود در هر شرایطی خوابم میبرد که تعجب می کردن ملت ولی الان نه، بعضی مواقع البته به سختی خوابم میبره گاهی هم اصن خوابم نمیبره . دیگه باید بی خیالش باشی...

فاطمه چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:05 ب.ظ

یادته وقتی میومدم تهران باید قرص می خوردم تا خوابم ببره؟
یادش بخیر...

طراوت چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:08 ب.ظ

فاطمه جونم آخه قرص خوردن چه یاد بخیری داره ماااادر؟!
بهتر که گدشت اون دوران! نیست؟

قیچی چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:06 ب.ظ

طراوت تو چه ساده ای
این فاطی همین الانم خواب توو مشتشه. پخ کنی یهو خوابش میگیره
من میشناسم اینو...

قیچی چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:07 ب.ظ

البته حقم داره چون کارش شیفتیه و خسته میشه.

قیچی چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:08 ب.ظ

اما اوون موقعی که مجرد بوود توو خونه بوود و سر کار نمی رفتم دم به دقیقه می خوابید. لذا کامنت قبل اصلاح میشه و حق نداره

طراوت چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:24 ب.ظ

واقعن؟! یعنی این فاطی که ما یه عمـــــره میشناسیم اینقدر خواب آلود بوده و نمیدونستیم؟!
پس حرف قرص و این چیزا بود چرا؟ هان؟ فاطی؟ با پخ میخوابی؟ راستی؟

ممدوسین پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:18 ب.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

من که کلا اهل دسته مسته و سرصدا و این جلافتا نیستم. رفتم هیأت خوزستانیها رو پیدا کردم سنج و دمام و بوق تو خود مسجد اونم 5 دقیقه. بعد هم عزاداری بوشهری. اهنگران و کویتی پور هم آمدن به مداحی وسط حلقه های متحدالمرکز عزادارا. خلاصه رفتم تو حال و هوای خلیج...
خلیج عزیز...
ای بابا...

mino جمعه 24 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 04:29 ب.ظ http://mino-lovely.blogfa.com

جان بردار این مشکلا چند وقت دیگه که بری خونه خودت حل میشه
من برعکس بقیه میگم اونقد که باید مشغولیت نداری
وقتی رفتی خونه خودت تا بیایی فکر کنی سیب زمینی ندارین،گوش کیلویی چنده،چقد مونده به اجاره خونه،مهمون فردا میاد چقد خرید دارین و .... خوابت برده
علی الحساب
رو شمردن گوسفند یه امتحانی بزن

belladona جمعه 24 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:56 ب.ظ

سلام حسین آقا و دوستان خوبین خوشین
هی ی ی ی قیچیآآآآآآخی سخن از زبآن ما می گویی مستحضرید که قبلنا به من میگین سلطان خواب و الان باید بگم روی ال پاپیون تو اینسومنیا رو سفید کردم هی ی ی ی
امضا یک بلادونای از کف رفته
ببخشید اون ال پاچینو هستش نمی تونم با گوشی مصالحش کنم:-B

belladona جمعه 24 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:58 ب.ظ

اصلاحش:مصالحش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد