عاشقتم..........خدا حافظ

این 

پست 

سمیرا

من رو یاد

اینننن آهنگ

سلن دیوون میندازه

..............................

I Love You.........Good Bye



------------------

هرچی زوور بزنی که راجع به یه مسائلی نظرت مثبت تر باشه .... نمیشه دیگه مگه زووره؟

اینقد خسته و داغوونم که حوصله هیچیو ندارم و اصلا حال حرف زدن ندارم

فقط می خوام با تمام وجوووود بگم: باید شاشید تووو این مملکت مزخرف و قوانین مزخرفترش....

شاید فردا تعریف کردم...


و اما امروز...

توو دنیای حقیقی اگر دوستت بخواد یه مدتی ازت دوور باشه، سخته ها... ولی بلاخره میشه یه جورایی ازش خبری گرفت...اما توو فضای مجازی، قضیه خیلی متفاوته... دوستایی پیدا میکنی که میتونی فارغ از همه قیل و قال های دنیا و قواعد دست و پا گیر زندگی روزمره، باهاشوون خوش باشی، فکر کنی، گریه کنی، توو احساساتت شریکشون کنی و براشون مونس و همراه باشی، یکدفعه میبینی که طرف حالا به هر دلیلی دیگه نمیتونه ادامه بده..
ادامه نمیده و میره... میره به جایی که اصلا بهش دسترسی نداری... با کسی که تا همین چند روز پیش کلی خاطره مشترک داشتی... حالا یه ارتباط ساده هم نداری و طرف میره تووو ناکجا آباد مجازی...
اینجای قضیه واقعا غمگینه... خیلی...
اگه سرتون رو بچرخونید یه چند درجه ای به سمت راست، ... توو لیست دوستان من، وبلاگ هایی که بروز نمیشن زیادن...وبلاگ هایی که حذف شدن... وبلاگ هایی که سال به سال آپ نمیشن...

1- امشب دوست دارم یاد کنم از یکی از همین آدمهای مجازی، از صاحب وبلاگ گل شمعدونی... از دختری که به قول خودش همیشه میخندید... اما حالا اثری ازش نیست... اگه 1000 تا کامنت هم بذاری توو وبلاگش، دیگه کسی نیست که بخواد تایید کنه... اونی که باید نظرات رو تایید کنه، الان توو آسموناست... اون بالاها... پیش خدا... و شایدم هنوز داره میخنده.... ماهم برات گریه میکنیم عزیز... بی اوون که بدونیم چرا...

2- امشب تولد مینا هست... نویسنده کم کار وبلاگ سخن سوخته.... احتمالا اصلا نمیاد اینجا رو بخونه... مگه این که گذرش بیافته و یه سری هم به ما بزنه... مینا تولدت مبارک.... امیدوارم به همه آرزوهات برسی که احتمالا الان نزدیک ترین آرزوت قبولی در امتحان ارشد هست.

3- خوشحالم که بعد از مدت ها محمد وبلاگش رو آپ کرد و امیدوارم دوباره غیبش نزنه...

4- امروز بهترین خبر برای من این بوود که ممدوسین عزیز که همونن محمد حسین باشه، به اینجا سر زده... اولین دوست حقیقی من توو فضای مجازی که رفاقتمون 10 ساله و به روایتی 20 ساله هست... ممدوسین رو اگه بخوای توصیف کنی، واقعا واژه کم میاری، ... نمیدونم چی باید بهش گفت.... فیلسوف... طنزپرداز... عکاس...لمپن....اراذل...مهندس...نمی دونم والا .. فقط میدونم که این پسر شدیدا جیگر منه و من یکی اگه الان موقعیت ازدواج داشتم حتما به خواستگاریش می رفتم.... صاحب وبلاگ قلم ریزهاست که خوب چون زبونش رو نتونسته کنترل کنه اونجا رو آقا فیلی اومده تر زده رووش... امیدوارم هرچه سریع تر یه وبلاگ جدید راه بندازه تا بتونیم همچنان بخونیمش....... 

5- و در آخر هم برای یاسی عزیز دعا میکنیم که همیشه به اینجا لطف داشته... دعا میکنیم که هرچه سریعنر کسالتش برطرف شه و چشماش بتونه دنیا رو به هموون زیبایی گذشته ببینه...