یاسی
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:08 ب.ظ
اینجا شیراز است صدای صداقت و پاکیه نابه فاطی: این یاسی در صورت شیفت من وکیل است سخن بگوید و چنانچه سخن نامربوط از جانب من شنیدین از من نیست چون تمام حرفای من از اوج مهربانی و لطافت است.
یاسی
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:09 ب.ظ
یک پیر
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:13 ب.ظ
سلام ندایی خوبی؟ کوجا بودی تا الان اخه؟ به یاسی بعدش به فاطمه برسه : خدایا خدایا ما شما رو داریم حتی تو دور دست ترین نقطه ایران .هیچکی نیاد جلو من فاطمه رو دارم برید کنار
یاسی
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:14 ب.ظ
شاید جون صداش رویایه
یک پیر
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:15 ب.ظ
میخوای برات بفرستم؟فکر کنم همزمان با 1 نفر دیگه داری دانلود میکنی 1 دقیقه صبر کن
یک پیر
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:22 ب.ظ
میدونم تو تک تک دانلود کردی .ولی وقتی 1 نفر دیگه با تو داره 1 فایل رو دانلود میکنه شاید اینجوری بشه شایدم سَروَر خانوم (سِروِر ) قاطی کرده. هویی اقوو پاشو ای سیمو گیر برفته زیر پات ما میخوایم صوحبت کنیما... ذوق کردم که ندا من طاقت تعریف ندارم .تکذیب کنید بابا .خدا نکنه .موسیقی هم کار زیبایی از بیژن مرتضوی بود.
belladona
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ
سلام همگی خیلی صداتون قشنگ بود حال کردم و راستشو بخواین حسودیم شد که چرا من قاطی شما نبودم. صدا و حرفای فاطمه و مهتاب و ممدوسین و الهام و مانی و همه و همه خیلی قشنگ بود با شنیدن صداتون واقعا لبخند اومد رو لبام. ولی یکیتون اشکمو در آورد ازش نمی گذرم: آآه سلام شبتون به خیر من حسین هستم صدای منو از تهران می شنوید واقعیتش اینه که تهران اینروزها هم خیلی شلوغه و هم ترافیکش سنگیه و هم خیلی سرده... اصلا فکر نمی کردم سرزبونی حرف بزنی پسر خیلی محشر بود خیلی. بذار یه اعتراف بکنم: من اصلا نمی تونم اینجا خودم نباشم یعنی دلم می خواد که اینجا خودم حرف بزنه. من اصلا آدمی نیستم که بخوام تو جمع اونم یه فضای مجازی صاف و پوست کنده حرف دلمو بزنم؛ واسه همین خیلی وقتا ترجیح دادم اینجا هیچی نگم تا پته م نریزه رو آب و ملت به خباثتم پی نبرن خدایی احساس خوبی بهم دادین امشب. خیلی محشری صاب وبلاگ
یک پیر
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:40 ب.ظ
الان میفرستم . نه دیگه مگه نمیبینی من هنوز اینجام؟اگر داده بود که ازش تعریف نمیکردم اینجا هم نبودم
یک پیر
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:44 ب.ظ
هوراااااااااااااااااااا بلادونا خوش اومدی که... خباثت از اسمت معلومه دقیقا اصلا و ابدا فکر نمیکردم حسین اینجوری بحرفه .ایکون کسی که بچه ها 1 حرفی رو میگن من یاد نکات می افتم . تو هم بفرست بلادونا ما میخوایم ...ایکون زدن پا بر زمین و گریه
belladona
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:54 ب.ظ
فدای همگی خیلی باحالین. حسین آقا شما نابغه ای واقعا با این کارای قشنگت. والله ما اسممون رو گذاشتیم نابغه نکنه از کائنات یه ذره نبوغشم به ما برسه وگرنه که قبلش هپلی بود اسممونکم سعادتی بود که صدای من نیومد کنار صدای گرم و زیبای شما. آخه ترسیدم بازم از صدا پی به خباثتم ببرینمنم سال خوبی رو براتون آرزو می کنم و ایشالله که سالی پر از مهربونی و آرامش و البته پیشرفت در انتظار همه باشه(با تقدیم یه کامیون گل مریم)
یک پیر
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 ساعت 11:54 ب.ظ
ااا ای بابا .چجوریه مگه؟ بلادونا از فرط خستگی خوابش برده احیانا وظایف حسین قبل از اتمام سال : 1.دادن ادرس منزل یک پیر دیر به نام ممدوسین 2.تهیه عیدی برای هر کدام از ما به مبلغ 50 هزار تومان 3. بعدا ابلاغ میشه یاسی نظرت راجع به بقیه نگفتیا
ممنون بلادونای عزیز ضمنا من لازم میدونم این شب یک یادی هم کنم از طراوت دوست داشتنی که ظاهرن وصال اهل منزل بهش حسابی چسبیده و سر نمی زنه. اما اگه گذرش به اینجا و این پست افتاد بدونه که ما یادش بودیم و هستیم و همپنین الباقیه خوابگاه نشین ها ... یادی هم کنیم از محمد و مهدی، دانشجوهای ساکن اصفهان
اخه نمیگی مشکلت چیه که حسین داره به کاراش میرسه .یاسی داره با فاطمه صحبت میکنه.بلادونا در حالت خواب رفتن 1 لحظه بیدار میشه کامنت میذاره باز میخوابه ندا داره میکوبه تو سر سیستمش. منم جغد زل زدم به صفحه هی هی اف پنج میزنم.فکر میکنم چطوری ای صداها انقدر میتونند حس توی خودشون داشته باشند. ایا اینگونه است؟مساله این است
r man alan umadma :(
اینجا شیراز است صدای صداقت و پاکیه نابه فاطی:
این یاسی در صورت شیفت من وکیل است سخن بگوید و چنانچه سخن نامربوط از جانب من شنیدین از من نیست چون تمام حرفای من از اوج مهربانی و لطافت است.
خوش اومدی ندا جون.
salam
چرا صدای فاطمه رو نمیتونم بشنوم ؟:(
سلام ندایی خوبی؟ کوجا بودی تا الان اخه؟

به یاسی بعدش به فاطمه برسه : خدایا خدایا
ما شما رو داریم حتی تو دور دست ترین نقطه ایران .هیچکی نیاد جلو من فاطمه رو دارم برید کنار
شاید جون صداش رویایه
میخوای برات بفرستم؟فکر کنم همزمان با 1 نفر دیگه داری دانلود میکنی 1 دقیقه صبر کن
عاشقتونم
چقد حسه خوبی داره دارم صداتونو گوش میدم
حسیــــــــــــن ای قیچی الدوله بزرگ قرار عیدی بدی یا نه؟
نه مهتاب جونی
من تک تک دانلود کردم
برا فاطمه رو نمیتونم بشنوم :(
ما هر چی میخوایم 1 تماس بگیریم با فاطی جون یکی پاشو گذاشته رو سیم .ولی باز هم تلاش میکنیم خبر موثقی از ایشون به سمع و نظرتان برسانیم
مهتاب دوست دارم
فدای صدات بشم با این موسیقی خوشگلت
مهتاب بیا بغلم
خیلی به دلم نشست
میدونم تو تک تک دانلود کردی .ولی وقتی 1 نفر دیگه با تو داره 1 فایل رو دانلود میکنه شاید اینجوری بشه شایدم سَروَر خانوم (سِروِر ) قاطی کرده.
هویی اقوو پاشو ای سیمو گیر برفته زیر پات ما میخوایم صوحبت کنیما...
ذوق کردم که ندا من طاقت تعریف ندارم .تکذیب کنید بابا .خدا نکنه .موسیقی هم کار زیبایی از بیژن مرتضوی بود.
الان گرفتم :
دی
دوباره زدم دانلود شه :)
چقد یاسی ناز حرف میزنه
فاطی راست گفتی.این حسین هم احساسه هم منطق.
من نمیتونم صدای فاطمه رو بشنوم :(
هر چی دانلود میکنم فایلش مشکل داره :(
اره موافقم ولی اخم هم هست .خیلی اخم خدایی ...
توجه به گل گفتن ممدوسین دارید؟
ندا عاشق تیکه انداختنت شدم.لره رو خوب اومدی
فدات شم ندا جون خودت نازی
میلت بگو برات بفرستم ندا
hiss6702@yahoo.com
ئثقژ ئشافشذ تعدئش :-*
مرسی مهتاب جونم :دی
فدات مهتای جونی :دی 100 تومن تورو داد ؟
سلام
همگی خیلی صداتون قشنگ بود حال کردم و راستشو بخواین حسودیم شد که چرا من قاطی شما نبودم. صدا و حرفای فاطمه و مهتاب و ممدوسین و الهام و مانی و همه و همه خیلی قشنگ بود با شنیدن صداتون واقعا لبخند اومد رو لبام. ولی یکیتون اشکمو در آورد ازش نمی گذرم:
آآه سلام شبتون به خیر من حسین هستم صدای منو از تهران می شنوید واقعیتش اینه که تهران اینروزها هم خیلی شلوغه و هم ترافیکش سنگیه و هم خیلی سرده... اصلا فکر نمی کردم سرزبونی حرف بزنی پسر خیلی محشر بود خیلی. بذار یه اعتراف بکنم: من اصلا نمی تونم اینجا خودم نباشم یعنی دلم می خواد که اینجا خودم حرف بزنه. من اصلا آدمی نیستم که بخوام تو جمع اونم یه فضای مجازی صاف و پوست کنده حرف دلمو بزنم؛ واسه همین خیلی وقتا ترجیح دادم اینجا هیچی نگم تا پته م نریزه رو آب و ملت به خباثتم پی نبرن
خدایی احساس خوبی بهم دادین امشب. خیلی محشری صاب وبلاگ
الان میفرستم .
نه دیگه مگه نمیبینی من هنوز اینجام؟اگر داده بود که ازش تعریف نمیکردم اینجا هم نبودم
بهبه یکی از نابغه ها قدم رنجه فرموئن :دی
سلام دوست جون
واقعا جای صدات خالیه دوستم
سلام عرض شد خانوووم
ما همین نفسمون به دید و بازدیدهای گاه و بی گاه شما گرمه
مهتاب میبینی بلادونا اومده
بعد از مدت ها
خدایی قبل عید باید ازش بگیریم:دی
هوراااااااااااااااااااا بلادونا خوش اومدی که...
خباثت از اسمت معلومه
دقیقا اصلا و ابدا فکر نمیکردم حسین اینجوری بحرفه .ایکون کسی که بچه ها 1 حرفی رو میگن من یاد نکات می افتم .
تو هم بفرست بلادونا ما میخوایم ...ایکون زدن پا بر زمین و گریه
مرسی مهتاب جونم به دستم رسید :-*
بهله بلادونا اومده چی چی اورده؟ نخود و کیش میش ...البته اینا بیشتر هندونه بود...
حسین 2 تاشو بشکن بخوریم ببینیم شیرینه یا نه
کوجا بریم بگیریم .؟؟
:دی
خواهش میکنم عزیزم کاری نکردم.ایکون کسی که با فایل مردم کلاس گذاشته
نمیدونم :دی
حسین ادرس خونه ممدوسین و بده :دی میخوام برم پول مهتاب و بگیرم :))
فدای همگی خیلی باحالین. حسین آقا شما نابغه ای واقعا با این کارای قشنگت. والله ما اسممون رو گذاشتیم نابغه نکنه از کائنات یه ذره نبوغشم به ما برسه وگرنه که قبلش هپلی بود اسممون
کم سعادتی بود که صدای من نیومد کنار صدای گرم و زیبای شما. آخه ترسیدم بازم از صدا پی به خباثتم ببرین
منم سال خوبی رو براتون آرزو می کنم و ایشالله که سالی پر از مهربونی و آرامش و البته پیشرفت در انتظار همه باشه(با تقدیم یه کامیون گل مریم)
ااا ای بابا .چجوریه مگه؟
بلادونا از فرط خستگی خوابش برده احیانا
وظایف حسین قبل از اتمام سال :
1.دادن ادرس منزل یک پیر دیر به نام ممدوسین
2.تهیه عیدی برای هر کدام از ما به مبلغ 50 هزار تومان
3. بعدا ابلاغ میشه
یاسی نظرت راجع به بقیه نگفتیا
حسین همه اونایی که فاطمه گفت :ذی
ا اون مهتاب بود :دی انقد حواسم به صدای فاطمه اس که نمیتونم بشنوم اشتباه اسم مهتاب و فاطمه تایپیدم
ا این بلی ما بیداره .بلادونا تو خبیث باشی من چیم اونقت؟

نگو دختریم ...تو گلی ماه .کم سعادتی از ماست.
ندا فکر کنم فاطمه داره یادت میکنه
من هنوزم نتونستم صدای فاطمه رو بشنوم :((
ممنون بلادونای عزیز
ضمنا من لازم میدونم این شب یک یادی هم کنم از طراوت دوست داشتنی که ظاهرن وصال اهل منزل بهش حسابی چسبیده و سر نمی زنه.
اما اگه گذرش به اینجا و این پست افتاد بدونه که ما یادش بودیم و هستیم
و همپنین الباقیه خوابگاه نشین ها
...
یادی هم کنیم از محمد و مهدی، دانشجوهای ساکن اصفهان
ندا صدای کودک شیرین زبونه.که با حرفاش میتونه 1 دنیا رو سرگرم کنه.
الهام و مانی که دیگه نهایت زیباییه زندگی بود.
اخه نمیگی مشکلت چیه که
حسین داره به کاراش میرسه .یاسی داره با فاطمه صحبت میکنه.بلادونا در حالت خواب رفتن 1 لحظه بیدار میشه کامنت میذاره باز میخوابه
ندا داره میکوبه تو سر سیستمش.
منم جغد زل زدم به صفحه هی هی اف پنج میزنم.فکر میکنم چطوری ای صداها انقدر میتونند حس توی خودشون داشته باشند.
ایا اینگونه است؟مساله این است
مرسی یاسی جونم :*
سمیرا مثل یک بانوی باوقاره.
راستی جای سمیرا هم امشب سبز
نمیدونم چرا نیست
ولی همه بدونن که سمیرا اولین کسی بوود که صداشو فرستاد
شرمنده دوستان من دیلی داشتم


اره خداییش جای همه نابغه ها خالی مخصوصا اباجی من
نوموخوام محمد مسخره ام کرد .به دویل دعوتش میکنم همینجا