این که خیال کنید اوکراینی ها و لهستانی ها که از امشب قرار است یورو 2012 را برگزار کنند، خیلی ملتشان کشته و مرده فوتبال هستند، اشتباه بزرگی است. اصلا کیست که نداند در فوتبال و خیلی از ورزش های دیگر سرجمع ده یا دوازده کشور هستند که قهرمانی ها را بین خودشان تقسیم میکنند؟!!! و البته این را هم حتما می دانید که خیلی ها که فوتبال تماشا میکنند یا حداقل اخبارش را دنبال میکنند، چیز زیادی ازش سر در نمی آورند و علاقه چندانی هم به فهم قوانین و جذابیت هایش ندارند. پس با این حساب قطعا پشت این همه هزینه و تبلیغات جهت برگزاری چنین تورنمنت هایی، باید انگیزه های Cیاسی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی نیز نهفته باشد.
اما فارغ از انگیزه های برگزار کنندگان، همین مسابقات می شود بهانه ای برای ملت که آخر هفته، آن چیزی را که دوست دارند بپوشند و به آن مدلی که واقها دوست دارند خودشان را نقاشی کنند و با آن کسانی که واقعا دوستشان دارند جمع شوند و بروند برای تماشای فوتبال بر روی پرده بزرگ نصب شده در بزرگترین میدان شهر و بخندند و بخورند و بنوشند و ببوسند.
که برای خرکاری های هفته آتی شان انرژی داشته باشند...
که مجبور نشوند در وبلاگشان آه و ناله کنند...
که عصر جمعه شان هنوز هم مزخرف و دلگیر نباشد...
یک زمانی ریدلی اسکات گفته بوود دوربین، گلشیفته فراهانی را خیلی دوست دارد...من مطمئنم آقای اسکات حسین دوربینی را ندیده که چنین اظهار نظری کرده است. برای حسین نمازی یا همان حسین دوربینی اصلا فرقی ندارد مراسم ختم حاج رضوان باشد یا تشیع جنازه بابک بیات یا انتخابا.ات یا نماز جمعه و یا راهپیمایی روز قدس، حسین دوربینی کار خودش را خوب بلد است. قطعا هیچ آکتوری مثله حسین دوربینی قاب تصویر و زوایای مختلف آن را نمیشناسد. حسین دوربینی آنقدر بر اوضاع مسلط است که دقیقا می داند کِی و کجا بایستد تا با کمترین ریسک، بهترین تصویر را از خودش به یادگار بگذارد و شب بیاید و بنشیند و خودش را از تلویزیون ببیند و هِی ذوق ذوق کند... حسین دوربینی کابووس همه تصویربرداران است اما مگر می شود از این اعجوبه خلقت رو دست نخورد.؟! هر چقدر هم دقت را چاشنی کارشان کنند تا حسین در قابشان نیافتد، ناگاه میبینند در میان انبوه جمعیت، یک چهره کودکانه با معصومیتی غریب، دارد خودنمایی میکند و نه از باب لطف و علاقه فیلمبرداران به حسین، بلکه حداقل به جهت الزامات حرفه ای، نمی توان یک تصویر را سریع کات کرد و پراند به تصویری دیگر. اینطور می شود که حسین دوربینی با همان قیافه فوتوژنیک و گاهن ابلهانه، به مقصدش که همانا دیده شدن هست، می رسد...حتی اگر بهای اینکار، از دست دادن کار و وقت و عمر و مورد تمسخر دیگران قرار گرفتن باشد... یعنی آدم هیچ گهی هم که نباشد نیاز به دیده شدن دارد.