-
دوست دارم
پنجشنبه 31 شهریورماه سال 1390 14:06
دوست دارم هر شب قبل از آنکه خواب میهمان چشمان خسته ام شود، بنشینم بر بال پرنده خیال، این موهبت قدسی، پرواز کنم بروم به خانه رویایی ام... خانه ای تکیده در ناکجا آباد، مجاور یک اتوبان دوطرفه ... هنگامه غروب خورشید، از قاب پنجره بنگرم به رفت و برگشت های تکراری در اتوبانی که ابتدا و انتهایش به بی کران می پیوندد. ... و...
-
خیلی باحالیما!
سهشنبه 29 شهریورماه سال 1390 20:36
خوب بلدیم خودمون دهن خودمونو سرویس کنیم و ظاهرا خیلی هم از این کار لذت می بریم. از بین این همه شغل میریم داور فوتبال میشیم تا تو استادیوم آزادی صد هزار نفر یکصدا و بصورت کاملا موزون بگن شیر سماور اونجای داور یا توپ تانک فش فشه داور ما... میریم سینما اخراجی های 3 رو میبینیم به قیمت لگدمال شدن شعورمون. میدونیم شمال آخر...
-
یک شب در برج میلاد
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 21:12
دوستان تهرانی و عزیزان شهرستانی، آقا پسرهای گل و دختر خانوم های ملوس. اگه دنبال یه جای متفاوت میگردین تا به اتفاق پارتنر گرامی آخر هفته را بروید اونجا و حالش رو ببرید و احیانا مقداری از پول بی زبان را به اونجای گاو بزنید، ... پیشنهاد من برای شما: برج میلاد است. مکانی (البته نه از اوون مدلاش ها) کاملا مناسب و بسیار...
-
نسل سوخته...
جمعه 25 شهریورماه سال 1390 22:45
نسل قبل از ما: قهوه خونه، کاپاره، کلاه لگنی، قمار، دیسکو، سیبیل کلفت، دستمال گردن، نومه های عاشقونه، ورق بازی، مرام و معرفت، کشتی، و... . نسل بعد از ما: کافی شاپ، آی پد، نت بووک، فیسبوک، چت روم، خز بازی توو پارک پردیسان، آب بازی تو پارک آب و آتش، اس ام اس، شلوارک، پارتی، و... . نسل ما: جنگ، مدرسه های سه شیفت، نیمکت...
-
واقعا میارزه...
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 22:44
سه ماه پیش تو کلاسی که از طرف اداره برگزار شد باهاش آشنا شدم. یه دوره آموزشی دو هفته ای که استادش از خارج اومده بود. اون سنش از ما بیشتر بود و کارای هماهنگی با استاد و توافق نامه های فنی رو هم پی گیری میکرد. خودشم که فوق لیسانس هوافضا داره. بعد از پایان کلاس ها یه روز تو ناهارخوری از دور دیدمش که کچل کرده بود. علتش رو...
-
سلام و علیک (قصارنوشت)
سهشنبه 22 شهریورماه سال 1390 23:13
اولی: سلام... چه میکنی؟ دومی: سلام... هرچی گیرم بیاد. . . . . . . . .
-
احوالات این روزهای کامپیوتر ما...
یکشنبه 20 شهریورماه سال 1390 23:50
دوست ندارم دو تا پست پشت سر هم راجع به یه موضوع بنویسم ولی چیکار کنم که زندگی امروز ما ها عجین شده با همین دنیای مجازی و آی تی و اینا. بعلاوه این که همه سوال کردن چرا نیستی گفتم یه توضیح مختصری بدم. این دو روز کمتر بودم به دو دلیل: 1- طبق معمول اینترنت بازی در آورده بود. یعنی این اینترنت منو کشته، تازه رفتم کلی دوندگی...
-
داستان پسری که زیاد پسوورد داشت....
جمعه 18 شهریورماه سال 1390 01:15
داشتم جی میلم رو چک می کردم که یهو جناب گوگل پیغام دادن پسوورد شما باطل شده و باید عوضش کنی. هرچی زوور زدم که بی خیال شه، نشد که نشد و من مجبور شدم یه پسوورد جدید بسازم... یهو به سرم زد یه آمار بگیرم ببینم چند تا پسوورد دارم. پسوورد ملی کارت - پسوورد عابر بانک سپه - پسوورد بانک مسکن - پسوورد کامپیوتر خوونه - پسوورد...
-
علت اصلی مشکلات زناشویی از نظر من (قصار نوشت)
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 20:44
نه مردها خوب، می کنند!!!!!!!!!!!!!!!!!!! نه زن ها خوب، می دهند!!!!!!!!!!!!!!!!!! . . . . . . . گوش
-
بعد از ظهر سگی
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 22:50
ساعت 5 عصر...در خیابان ولیعصر...میچرخم. بی هدف... بر دو جانب خیابان کافی شاپ ها و مغازه هایی هستند که هر کدام دروغ را به حراج گذاشته و ریا را به قیمتی گزاف خریدارند. اینجا برج ملت است. ابنیه ای 10 طبقه روبروی درب اصلی پارک ملت. به دنبال کافی شاپ اپرا می گردم پرسان پرسان آن را در زیر زمین این بنای عظیم می یابم. گویی...
-
بدون شرح
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 20:55
امشب حسابی گریه کردم . . . آخه دیگه تو نیستی که بگی از گریه کردن مرد بدت میاد...
-
عید فطر مبارک (روز نوشت)
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 21:33
امسالم ماه رمضون تموم شد و ما موندیم مثل همیشه با انبوهی از کارهای کرده و نکرده. باور کنی یا نه، قبول داشته باشی یا نه، روزه گیر باشی یا روزه خوار، وفتی شب اعلام میکنه فردا عیده وقتی همه خوشحال می شن و اشک گوشه چشم مامان جمع می شه. وقتی احساس می کنی که خدا یه کوچولو ازت راضیه و ته دلت یه شعق خاصی داری، حسی بهت دست...
-
تنهایی و دیگر هیچ...
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 22:09
ازدواج از اون شترهایی هست که اصولا جلوی در همه یکروزی می خوابه و رد خور هم نداره . فقط باید دقت کنی که شتر اشتباهی نیاد رو خودت بخوابه. حالا هر کی بسته به شرایطی که داره در امدن این شتر تاخیر می اندازه اما گریزی از اون نیست. امشب سر سفره افطار بعد این که حسابی کوکو سبزی و گوجه تازه زدیم به بدن و داشتیم حال می کردیم،...