-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 خردادماه سال 1391 20:10
فاطی، مرگ من راستشو بگو...خداییش مجبوری بری آنتالیا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
از تفریحاتی که نداریم...
جمعه 19 خردادماه سال 1391 18:42
این که خیال کنید اوکراینی ها و لهستانی ها که از امشب قرار است یورو 2012 را برگزار کنند، خیلی ملتشان کشته و مرده فوتبال هستند، اشتباه بزرگی است. اصلا کیست که نداند در فوتبال و خیلی از ورزش های دیگر سرجمع ده یا دوازده کشور هستند که قهرمانی ها را بین خودشان تقسیم میکنند؟!!! و البته این را هم حتما می دانید که خیلی ها که...
-
نگاه
جمعه 19 خردادماه سال 1391 11:05
ماشه را بچکان ... تا تیر نگاهت خلاصم نکرده + دانلود
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 20:33
1) اوون لوله کشی که وختی میخواد شیر توالت رو تعویض کنه، واشر قرمز رو به شیر آب سرد میبنده و واشر آبی رو به شیر آب گرم. 2) اوون دانشجویی که سر جلسه امتحان اگه چاره داشته باشه، شلوار و شرتش رو هم در میاره میکشه روی برگه اش. 3) اوون استادی که جواب امتحانای پایان ترم رو دو ماه بعد از آغاز ترم جدید میده. 4) اوون گوساله ای...
-
آقای ِعشق ِدوربین
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 21:55
یک زمانی ریدلی اسکات گفته بوود دوربین، گلشیفته فراهانی را خیلی دوست دارد...من مطمئنم آقای اسکات حسین دوربینی را ندیده که چنین اظهار نظری کرده است. برای حسین نمازی یا همان حسین دوربینی اصلا فرقی ندارد مراسم ختم حاج رضوان باشد یا تشیع جنازه بابک بیات یا انتخابا.ات یا نماز جمعه و یا راهپیمایی روز قدس، حسین دوربینی کار...
-
در حاشیه شصتمین سالگرد سلطنت ملکه بریتانیا...
سهشنبه 16 خردادماه سال 1391 00:09
به عقیده من ملکه واقعی............... تویی........................
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 خردادماه سال 1391 21:39
سودابه خانوم همسایه ی ما هست. یعنی از زمانی که ما اومدیم اینجا، اینا بودن. یه زن کلانتر و به اصلاح خودمون بی حیا. بچه که بودیم حداقل ده بار توپ منو پاره کرده. الان نزدیکه 75سال اینا رو داره. این چند روز هر وقت از سرکار میومدم لای در خونش نشسته بوود روی یه صندلی و بیرون رو دید میزد. کلا کارشون همین بوود از اول....
-
چای صبح جمعه...
جمعه 12 خردادماه سال 1391 09:43
صبحه جمعه، چایی با موسیقی محلی خعلی میچسبه... + دانلود
-
دور باد، دکتر استرنج لاو از F-22
چهارشنبه 10 خردادماه سال 1391 22:50
موضوع ِاعزام تعداد نامعلومی جنگنده F-22 به امارات متحده عربی، چیزی نیست که بسادگی بتوان از کنارش گذشت و از معدود اخباری هست که اینروزها ذهنم را مشغول کرده است. F-22 نوعی جنگده فوق مدرن با سرعتی بالغ بر دو ماخ و ساختاری کانفرمال و مهماتی اینتِک می باشد و به اعتقاد وزارت دفاع آمریکا، عملا در صحنه درگیری های هوایی، بی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 8 خردادماه سال 1391 21:59
لب گرفتن در کوچه های بن بست و به هم تنیده شدن ِدو نفر در داخل ماشین و مانتوهای کوتاه تا بالای باسن و ردوبدل کردن چشمک و اخمک و شماره تلفن و ... در پارک و کوی و برزن، همه و همه تصاویری است که به کرات در طول روز با آن مواجه می شوم و دیدنشان جزئی از روزمرگی هایم تلقی می شود. فارغ از قضاوت در مورد قبح این اعمال و یا سنجش...
-
برای کسانی که میخواهند متفاوت باشند
یکشنبه 7 خردادماه سال 1391 00:00
به عقیده من همه................................. تلاش میکنند...................... متفاوت باشند.................... و متفاوت می شوند............. غافل از اینکه همین تفاوت....................... میشود.............................. عین ِ................................. تشابهشان.........................
-
آغوش باز...آغوش بسته
جمعه 5 خردادماه سال 1391 16:34
معصومه را اگر میدیدی اصلا گمان نمی بردی که سن و سالش بیش از بیست و خورده ای باشد. بلندی قامت و تناسب اندام و سبزه رویی که زینت دختران هست را معصومه یکجا داشت. معصومه جایی را برای دیگران تنگ نکرده بوود، جایگاهی را اشغال نکرده بوود، آبی را نیالوده بوود، پرنده ای را اسیر نکرده بوود. معصومه از دنیا فقط یک آغوش باز...
-
آخرین لحظات برای یکی از همین مهندسین...
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1391 21:00
در شرایطی که مهدی باکری در جزایر مجنون در محاصره و زیر آتش شدید دشمن است و علی رغم اصرار شدید قرار گاه ، به مهدی مبنی براینکه تو فرمانده هستی و برگرد به عقب او همچنان میگوید بچه هایم را رها نمیکنم برگردم . ...مهدی با احمد کاظمی تماس میگیرد مهدی: می آیی؟ احمد: با سر - زودتر احمد کاظمی خود را به ساحل دجله می رساند و...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 خردادماه سال 1391 21:16
آدمها موجودات غریبی هستند. هر آدمی داستان زندگی خودش را دارد. داستان هایی مملو از شادی، غم، گریه، خنده و خیلی چیزهای دیگر. و این عادت ما آدم هاست که بنشینیم بر بلندی و هر از گاهی به مسیر سخت و دشواری که از رهگذر زمان پیموده ایم تا به نقطه فعلی برسیم، دوباره و اینبار با دقت بیشتر بنگریم. و بغض هایی که گلوی آدم را...
-
از پیر مرد هیز ِ چشم چران ...تا نو محافظه کاران ِ کاخ سفید
دوشنبه 1 خردادماه سال 1391 22:52
به عقیده ی من هر ظلمی............ حتما................... یک..................... پشتوانه ی........... ایدئولوژیک........... دارد....................
-
کلمات و عبارات
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1391 21:04
تحوبل دهی - محصول - دختره شیطون - جوان مکتبی - بین التعطیلین - مطلقه (به ضم میم و سکون طا) - به مسائل ورود کردن - سلام بر مهندسین جوان - نخبه - دانشجو (مخصوصا با تلفظ دانیشجو) - من خودم این دوره را تدریس میکنم - جدن؟ - جدی؟ - در محضر ایشان تلمذ کردم - مولای ما - آقامون - خانومم - از طرفی - از سوی دیگر - به قول معروف -...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1391 21:10
به عقیده من یگانه بودن ِ خدا........... زر ِ مُفته..................... هر آدم....................... خدای خودشو داره.......
-
فصل اول و آخرِ وبلاگِ زندگی...
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1391 14:15
به عقیده من آدم ها......................... می توانند.................... اولین کامنتِ................. اولین پستِ.................. اولین وبلاگِشان را.......... خودشان بنویسند......... اما هیچ تضمینی نیست...... که بتوانند..................... آخرین کامنتِ................ آخرین پستِ................. آخرین وبلاگشان را...
-
من و این تلخی ِبی نهایت
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1391 19:34
دریا خندید در دور دست... دندان هایش کف و لب هایش آسمان... تو چه می فروشی دختر ِغمگین ِسینه عریان ؟ " من آب دریاها را می فروشم ، آقا " پسر سیاه ، قاتی ِخونِت چی داری ؟ " آب دریا ها را دارم ، آقا " این اشکای شور از کجا می آیند، مادر ؟ " آب دریا ها را من گریه می کنم ، آقا " دل من و این تلخی...
-
از حمید هامون تا حامد آبان...از مهرجویی تا فانگ شویی
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1391 21:18
اینکه منشاء طرح مسائل فلسفی کجاست، همواره مبهم است. آیا انسان بصورت فطری دارای مساله هست یا اینکه سوالات و ابهاماتش تحت تاثیر دنیای بیرونی شکل میگیرد؟ اگر عالم درون منشاء ابهامات باشد، پس تاثیر محیط چیست؟...و اگر عالم بیرون و تناقضات موجود در آن را سرچشمه ی شکیات فلسفی بدانیم، باز هم نقش عالم درون و رابطه ی طولی آن با...
-
گزارش یک جشن
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1391 22:21
به نام خدا من حسین هستم 29 ساله از تهران. دیروز در اداره ما جشن میلاد حضرت فاطمه و بزرگداشت مقام مادر بوود. اول مراسم، یکی از پرسنل آمد و قرآن خواند. خیلی بلند خواند. گوشمان کر شد. بعد چند نفر آقای کت و شلواری، ساکسیفون و شیپور بدست آمدند و سرود ملی را اجرا کردند. مجبور شدیم محض رسوا نشدن از عدم همرنگی با جماعت، ما...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 اردیبهشتماه سال 1391 23:51
این خاصیت من هست که یکهو دلگیر و دلتنگ میشوم. و بدتر اینکه دلتنگِ دلتنگیه دوستانم هم میشوم. دوستان حقیقی و مجازی. پست های همه تان را خواندم و حالم خراب شد و دلتنگی هایم افزون... و حالم اجازه نداد برایتان کامنتی بذارم... و این شد که پست امشب را که شاید بهترین نوشته ای بوود که میتوانستم بنویسم، دیلیت کردم. فعلا همین...
-
روشنتر از ستاره
جمعه 22 اردیبهشتماه سال 1391 21:13
اسپیکرها روشن... (بلادونا) هر چی فکر می کنم نمی دونم چطوری شروع کنم کلمه کم آوردم در حالیکه تمام کلمات هم از توصیف تو عاجزن. فقط می دونم واسه کسی که عشق رو تجربه کرده تو خدای عشقی؛ کسی که منتهای آرزوش احساس خوب معشوقشه حتی اگه معشوقش عاشق رو نادیده بگیره. ای عزیزم! ای مهربونم! ای مادر همه خوبیها! من فقط واسه روز مادر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 اردیبهشتماه سال 1391 13:56
امشب ساعت 9، تبریکات بچه ها به مادر ها را ببینید ... و ایضا کیف کنید
-
تبریک متفاوت
چهارشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1391 01:04
یکی از دوستان وبلاگی که ظاهرن هنوز حال و هوای کودکی را به دندان گرفته و با خود به این ور و آن ور می برد، برای مادر عزیزش یک تبریک متفاوت فرستاده که شنیدنش برای شما هم خالی از لطف نیست...البته من در دنیای حقیقی اگر با کسی برخورد کنم که ای مدلی حرف میزند حتما با امبردست، دماغش را میکنم... اما ایشان با توجه به اینکه بنده...
-
یاس کبود
دوشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1391 00:29
میدانی بانو، امشب اصلا حال و هوای نوشتنم نبود. حالا چه شد که این موقع شب یادم به شما افتاد، نمیدانم...اما باور کنید شما خیلی با بقیه فرق میکنید اصلا نشستنتان بر قلب من همینجور ناخوداگاه و حسی هست...بانو من نمیدانم این چه سریست که آدم میخواهد زادروزتان را هم تبریک بگوید چشمانش بارانی میشود...راستی بانو میدانستید که ما...
-
بخواب که میخوام توو چشات ستاره هامو بشمارم
شنبه 16 اردیبهشتماه سال 1391 20:42
-
مادرانه
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1391 21:30
حرف زدن در مورد مقام مادر، خیلی سخته... واژه ها و عبارات، نمیتونن این خوبیه بی نهایت رو به اوون شکلی که باید و شاید توصیف کنن. مادر از نظر من یعنی کسی که قراره تا آخر عمر، دیده نشه تا بلکه بچه هاش دیده بشن...مادر یعنی رفیق بی کلک، یعنی تنها کسی که میتونه آدمو بی دلیل دوست داشته باشه... مادرها وقتی میخوای ببوسیشون و...
-
ماجرای کدو قلقله زن و خاله پیرزن و گرگ ناقلا...
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1391 09:34
آهای خاله پیرزن کجا میری؟ تو رو خدا منو نخور...دارم میرم به مهمونی...دیدن نوه عزیزم...بذار من برم...غذا بخورم میوه بخورم چاق بشم چله بشم...بعد میام تو منو بخور. ای بابا خاله پیرزن...این حقه ها دیگه قدیمی شده...می خوای بازم بری توو کدو قلقله زن مارو بپیچونی؟... نه دیگه حنات پیش ما رنگ نداره...یا راستشو میگی کجا میخوای...
-
صرفا جهت استحضار...اطلاع...اقدام...و هر گوونه بهره برداری دیگر
پنجشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1391 21:49
1) اول اینکه ندا خانووم، اینجا یک پستی گذاشته و از همه طرفداران محیط زیست دعوت کرده برای حمایت از تالاب میانکاله، فردا در پارک جمشیدیه یک گردهمایی برگزار کنن و بصورت نمادین طوماری رو امضا کنن، تا شاید صداشون به گوش مسئولین برسه...دوستانی که تهران تشریف دارن میتونن جزئیات این قضیه رو از ندای عزیز، جویا بشن. 2) اگر توو...