خانه عناوین مطالب تماس با من

دو لبه ی قیچی

دو لبه ی قیچی

درباره من

عقل و حس دو لبه قیچی هستند که برش هایی در زندگی من ایجاد میکنند. و اینجا مکانیست برای به اشتراک گذاریه این برش ها ادامه...

روزانه‌ها

همه
  • کلاشینکف دیجیتال
  • توکا نیستانی

پیوندها

  • دست و دیوار
  • میگم تا چشت درآد
  • نابغه های خوابگاه نشین
  • شاعرانه های یک لر اردیبهشتی
  • محفل دوستانه ی سمیرا
  • عاشقانه های مینو
  • عواطف موبیوس
  • پرشین گیگ
  • آش کشک
  • فلورسنت
  • قلمریزها
  • بهزخ...
  • کشکول
  • نال آباد
  • موودی
  • تانزانیا
  • روزگذر
  • موزیک
  • آپلود

دسته‌ها

  • قصار نوشت 16
  • بد مستی 19
  • روزنوشت 170
  • موسیقی 14
  • سه اپیزودی 15
  • بازی وبلاگی 27
  • دیالوگ 10
  • تفلسف 11
  • طنز 14
  • عکس هام و مکث هام 16
  • لات بازی 2
  • خاطراته خاک گرفته 13
  • عاشقانه 5
  • برداشت آزاد 51
  • داستان 4
  • پست در کامنت 7
  • دیدگاه های استقرائی 13
  • به قلم من...به روایت تصویر 5
  • گپ و گفت 2
  • بلک لیست 6
  • بالاتر از خبر 8
  • خیلی دَیووسهِ... 2
  • سفرنامه حج 1

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • [ بدون عنوان ]

بایگانی

  • اسفند 1403 1
  • آذر 1403 1
  • خرداد 1403 1
  • فروردین 1402 1
  • مهر 1401 1
  • اسفند 1400 1
  • آذر 1400 1
  • خرداد 1400 1
  • فروردین 1400 1
  • دی 1399 1
  • مهر 1399 1
  • اردیبهشت 1399 1
  • فروردین 1399 1
  • اسفند 1398 1
  • بهمن 1398 1
  • اردیبهشت 1398 1
  • دی 1397 1
  • مهر 1397 1
  • تیر 1397 1
  • خرداد 1397 1
  • اردیبهشت 1397 1
  • اسفند 1396 1
  • دی 1396 1
  • آذر 1396 1
  • مهر 1396 2
  • شهریور 1396 3
  • تیر 1396 2
  • فروردین 1396 1
  • بهمن 1395 4
  • مرداد 1395 1
  • خرداد 1395 2
  • فروردین 1395 2
  • بهمن 1394 2
  • دی 1394 1
  • آذر 1394 1
  • آبان 1394 2
  • مهر 1394 2
  • مرداد 1394 2
  • تیر 1394 2
  • خرداد 1394 3
  • فروردین 1394 2
  • اسفند 1393 2
  • دی 1393 2
  • آذر 1393 3
  • آبان 1393 3
  • مهر 1393 2
  • شهریور 1393 1
  • مرداد 1393 2
  • خرداد 1393 3
  • اردیبهشت 1393 2
  • فروردین 1393 1
  • اسفند 1392 2
  • بهمن 1392 3
  • دی 1392 3
  • آذر 1392 3
  • آبان 1392 9
  • مهر 1392 7
  • شهریور 1392 7
  • مرداد 1392 7
  • تیر 1392 11
  • خرداد 1392 10
  • اردیبهشت 1392 13
  • فروردین 1392 8
  • اسفند 1391 14
  • بهمن 1391 8
  • دی 1391 15
  • آذر 1391 14
  • آبان 1391 14
  • مهر 1391 19
  • شهریور 1391 8
  • مرداد 1391 15
  • تیر 1391 20
  • خرداد 1391 25
  • اردیبهشت 1391 23
  • فروردین 1391 9
  • اسفند 1390 19
  • بهمن 1390 22
  • دی 1390 13
  • آذر 1390 19
  • آبان 1390 19
  • مهر 1390 11
  • شهریور 1390 13

آمار : 192918 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • روزی روزگاری دختر ِ پرتقال... پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 00:10
    سلام و شب بخیر و عرض ارادت و اینا به محضرتون. بابت تاخیری که داشتم شرمنده. متاسفانه کمی دیر اومدم و نهایتن داستان اینی شد که شد. .............. همونطور که وعده کرده بودم، امشب میتونید گپ و گفت من با رویا خانوم نویسنده ی وبلاگ نال آباد رو بشنوید. موضوع گپ و گفت ما مربوط به وبلاگ نویسی و رابطه ی اوون با شعر و شاعری هست....
  • هِدرها... سری دوم سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 23:33
    ???? + امشب رفتم و در یک کافی شاپ دِنج، به قریب به دوسال شراکت با ممدوسین و ممرضا خاتمه دادم. تصمیمی بوود که در راستای اوون متمرکز شدنی که مدت هاست دنبالش میکنم گرفتم. کار ما تقریبن با هم تموم شد. فقظ میمونه یه سری مراحل اداری. و البته دوستی همچنان ادامه خواهد داشت. + فردا شب ساعت 10، گپ و گفت من رو با رویا خواهید...
  • پیرامون تجربه ی نبوی دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 23:26
    " دم که مرد ِنائی اندر نای کرد درخور ِ نای است، نی در خورد ِمرد "
  • پیرامون ازدواج یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 22:44
    به عقیده من آدمها............................. قبل ازدواج...................... فقط همسر ندارند............ اما................................ همین آدمها.................... بعد از ازدواج.................... فقط همسر دارند.............
  • عروس کشون به سبک ترکمن های عزیز... جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 21:04
    ****اسپیکرها روشن**** 1) 2) 3) 4) 5) 6) 7) 8) 9) 10) 11) 12) 13) 14) 15) 16) 17) 18) 19) 20) . . . . . . . به امید خوشبختی ِهمه اونایی که توو این روزا میرن خونه ی بخت به امید خوشبختی ِشما
  • صرصره ی ناسری و نهادهای تصمیم ساز سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 22:38
    گفته می شود که تعدد همسران و معشوقان ناصرالدین شاه قاجار به حدی بووده که وی را دچار مشکلات عدیده کرده بوود. از یک سوو زنان ِ دربار احساس نارضایتی می کردند چون گاهن فاصله ی زمانی بین ِدو هم آغوشی با شاه، به چند ماه می رسید. از طرف دیگر شخص شاه هم به خاطر طیف گسترده ای از انتخاب های پیش ِ روو، دچار سردرگمی میشد و نمی...
  • یک عکس و این همه حرف... شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 22:10
    مکان: تهران - میدان هاشمی - مسجد حضرت علی اکبر زمان: سال 1364 نفر اول از سمت راست: حاج آقا رضوی، روحانی انقلابی دیروز و محافظه کار امروز، نماینده دو دوره ی مردم یزد در مجلس شورای اسلامی، اصلاحطلب، در حال حاضر امام جماعت همان مسجد حضرت علی اکبر می باشد. بدش نمی آید دوباره در سی آست به بازی گرفته شود. نفر بلند قامتِ...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 23:55
    به این قضیه که می گویند آدم ها بعضی روزها از دنده ی چپ بلند می شوند به شدت اعتقاد دارم. امروز برای من یه همچو روزی بوود. از خود ِ صلات ِ صبح که از خواب بیدار شدم، احساس کردم کُرره خره درونم به طرز هولناکی جفتک پرانی میکند. با حرکت های مذبوحانه ای که از خودم دیدم، اگر چرخش زمین به دور خودش بیش از 24 ساعت طول می کشید،...
  • آپدیت به میمنت ِ یک اتفاق یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1391 22:30
    تاریخ : شنبه 4 تیر ماه سال 1390 | 15:51 بسم الله منم به نوبه خودم عرض سلام و ارادت دارم به خودمون. واقعا خوشحالم که اینجا راه افتاد آخه نگران بودم زمانیکه دوستان خواب هستند و یا گوش شیطون کر سر کلاس هستند و یا دور از جون اوقات فراغتشون رو سرگرم درس خوندن هستن چطوری بحث های ۱۰۰٪ تخصصی که تقریبا از ماه مهر شروع شده رو...
  • چماق یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1391 22:28
    گفتن ایندفعه دیگه حتمن میزنن....بابا تو چقد ساده ای اینا همش فیلمه واسه اینکه منو تو رو بذارن سر ِکار. والا بلا به کعب به رسول هیچ خبری نیس....نه دیگه صبرشون طاق شده می خوان کارو تموم کنن....حالا تو دوس داری بزنن؟....آره بابا بذا بزنن سرویسشون کنن....خب خره اگه بزنن که سقف رو سر خودمون خراب میشه....بی خیال. جون تو...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 20:31
    صبح از خواب برخواستن، چهره را آراستن، بهترین ها را خواستن...از سستی و بی انگیزه گی رََستَن، در آوردگاه زندگی مشکلات را خَستَن، کمر همت بر آمال و آرزوها بستن، به هر سو جَستَن...به هر تنی تنیدن، رفتن هایی برای نرسیدن، گفتن و نگفتن، شنیدن و نشنیدن، دیدن و ندیدن، روزمرگی ها را شمردن، گلهای باغ جوانی را یک به یک پژمردن،...
  • فکر نبودن ِ تو دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 13:22
    خیلی چیزا بوود که می شد واسه این پست نوشت. به اندازه ی تمام این یکسال، حرف های نگفته داشتم و دارم. نمی دونم تا سال دیگه زنده هستم که بازم در کنارتون باشم یا نه. اما الان که اینجام خواستم خیلی ساده و خودمونی با این پست ناقابل تشکر کنم از همه اونایی که توو این مدت تحملم کردن. + دانلود همین آهنگ
  • ناخلف یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 19:42
    جوونه دووآش از سر ِ آذربایجان تا خود ِ خیابون خوش، لوتی نبود که جخ یه بار گووزپیچ ِ مرام و معرفت ِ حاجیت نشده باشه... مشتی، باحال، نون بده، با وجود، با دل و جرات، اصلش نیگا میکردی قد 170 سانت بوود همش تخم ... دم و دستگاه و تشکیلات و کمرم که توو هفتاد سالگی عینهو شِوِرلت کابریس کلاسیک کار میکرد ... تو نمیری زن نبود از...
  • رفتن غم انگیزه... شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1391 21:37
    تو برای جدایی از من به طنابـــــــــی چنگ زدی که ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ســـــــــمت ِ دیــــــــگرش حلــــــقه ای بـــــــــــــــود به دور ِگردنم ................ ................ ................ ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ......
  • توالت عمومی، فرصت یا تهدید پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1391 22:00
    در شهر شلوغ و پر ترافیک و اعصاب خرد کنی مثله تهران، طرشت از معدود محلاتی است که به لطف خیابان های پهن و چند باغی که در آن قرار گرفته است، هم به نسبت خلوت و پاکیزه هست و هم برعکس ِ 90 % از محله های تهران، مشکل ِ چندانی برای پیدا کردن جای پارک ِ ماشین ندارید. اما همین خلوتی و همین وجود باغ و بولاغ های زیاد باعث شده تا...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1391 23:04
    1) سلام و شب به خیر و وقت به خیر و از این حرفا. اول از همه عید رو تبریک میگم و امیدوارم روزه های گرفته و نگرفته مورد قبول حضرت اوستا کریم ِ آب منگول ِ فاطی اینا قرار گرفته باشه... 2) لازم میدونم تشکر کنم از اوون شونصد گروه استهلال و شق کنندگان قمر و شکنندگان ِ اونجای گاو که بلاخره اونقدر زور زدن، ماهی رو که حوالی ساعت...
  • مرا ببوس چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1391 23:54
    از میان ِ تمام ِ راههای انتقال و ابراز احساسات فیمابین ِ زن و مرد، بوسه حکایت دیگری دارد. به واقع نگاه که کنی میبینی بوسه، نه هزینه ی کادو خریدن را لازم دارد، نه وقت کافی شاپ رفتن، نه طبع و احساسات ِ لازم برای شعر گفتن، نه زبان قربان صدقه رفتن، نه خلوت لازم برای در آغوش کشیدن، و نه حتی فراز و فرود و عدم همزمانی...
  • مسافر دربستی دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1391 21:51
    وقتی از درب ِ ترمینال بیرون اوومد، بلافاصله توجهم را جلب کرد. ساعت 12 شب کنار ترمینال جنوب، یک همچین خانومی شدیدن توو چشم بوود. از دوور نگاهش کردم. خیلی آرام و با غرور گام بر میداشت. به پیاده رو رسید و حرکت کرد تا به ایستگاه تاکسی برسه. خیلی سریع سوار ماشین شدم. دنده رو خلاص کردم و آرام کنار خیابان حرکت کردم تا گمش...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1391 21:40
    لقمه های افطاری رو می خورم و زیر چشمی تلویزیون نیگا میکنم. از بین تمام برنامه های ریز و درشتی که 18 کانال ِ تلویزیون برا ماه رمضون پخش میکنه، اجبارن فقط ده دقیقه تا یک ربع از این سریال "خداحافظ بچه" رو میبینم و اونم بخاطر اینکه سر سفره مجبورم افطار رو با بقیه باشم و به نظر جمع مبنی بر دیدن یه همچین سریال...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1391 19:54
    یه رفیقی دارم گلاب به روتون سرو گوشش یکمی می جنبه. یه بار زده بوود توو کاره یه خانومه و آخرش کار رو کشونده بوود به راند طلایی و امورات زیر پتویی و تقرب جُستن به اوون بیخ میخا... چند روز بعد که همو دیدیم بهم گفت: " حسین این همه میگن س K س، س K س، همین بوود؟ این که خیلی بیخود بوود. اصله عشق و حالش پنج دقیقه بیشتر...
  • هُو شافی چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 23:34
    خدایا من خودم از همه بهتر میدونم چقد آدم مزخرفی هستم...اصلن رووم نمیشه ازت چیزی بخوام...ولی خب چیکار میشه کرد. تقصیر ِ خودته که یه نوری توو تاریکیه این شبا گذاشتی که یه آدمه روسیاهی مثه منم جسارت به خرج میده و خواسته هاشو بیان میکنه... خدا ... وقتی پای تو وسط میاد خیلی خواسته ها مطرح میشه. ازدواج و اشتغال و خوشبختیه...
  • باید خیلی مرد باشی سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 22:25
    باید خیلی مرد باشی که تمام ِ دنیا و متعلقاتش را، تمام وابستگی ها را زیر پا بگذاری نیمه های شب، برخیزی، وضو ساز کنی نماز بخوانی، عبای درویشی به تن کنی، مقداری نان و خرما برداری و در دل تاریکی ِ شهری که هر گوشه اش دشنه ای از سر ِ کین در کمین ِ توست، بروی در خرابات به دیدار ایتام و بی نوایان، دست ِ محبت به سر رویشان بکشی...
  • حمید طلا یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 23:11
    توو دنیایی که داشتن ِ برنامه و سیستم، شرط اصلیه موفقیت در تمام عرصه ها از جمله ورزش هست، اینکه یه ورزشکار خود ساخته ای توو کشور ِ بی حساب کتابی مثه ایران رشد کنه و به مدال المپیک برسه، واقعن دست مریزاد و خداقوت و دمت گرم و ایول داره. حمید سوریان از اوون ورزشکارایی هست که حالا با 6 طلا، پر افتخارترین کشتی گیر ایرانی به...
  • دشمن مردم شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1391 22:09
    "اتحاد جماهیر شوروی فرو پاشید". این خبری بوود که در آگوست سال 1991 میلادی برابر با مرداد 1370 هجری شمسی، از تمام خبرگزاری های دنیا مخابره شد و به گفته ی بسیاری از تحلیل گرانِ مسائل سیاسی، مسیر تاریخ را برای همیشه عوض کرد. گفته می شود بعد از انتشار این خبر، تعداد زیادی از دختران و پسران روس در میدان سرخ مسکو...
  • تو آب به کف داری و من هنوز تشنه ام جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1391 16:43
    خدایا، خواستم برای تو بنویسم، برای این ماه، برای این ایام، برای این شب ها، نشد...ماه رمضان به نیمه رسید، اما من هنوز نتوانستم چیزی بنویسم. خدایا تو خووب می دانی که من نمی توانم نقش بازی کنم. نمی توانم بی عشق چیزی بنویسم. خدایا دلیلش را می دانم که خووب میدانی. این روزها در خیالم صدای چند قالب یخ ِ غوطه ور در یک لیوان...
  • بخور و بخواب دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 21:21
    به عقیده من یک اقلیتی در جامعه................ می خورند و می خوابند............. اما اکثریت............................. می خوابند............................ و می خورند..........................
  • سرت سلامت دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 00:48
    سلامتی ِ اوون پیرمردی که وختی میبینه یکی ساعت هشت شب با دهن ِ روزه وسط بروبیابون کنار اتوبان وایستاده، معرفت به خرج میده و ترمز میزنه و طرفو تا یه جایی میرسونه. سلامتی اوون شونصدتا راننده ای که همه یک به یک رد شدن، نگاه نکردن، ترمز نکردن، سوار نکردن، اما فحش هم ندادن..................
  • دُخی مجری های روو مُخی جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 13:08
    1) نمونه بارز از این دخترای مدعی که ماشاله فیس و افادشون کونه آسمونو پاره کرده .... حالا همین آدم توو برنامش یه خانوومی که ظاهرن معاون رئیس ج.مهور بوود رو لنگ در هوا کرد...یعنی صندلی شکست و دو لنگی بوود که به هوا رفت. یه بارم توو جام جم دستش عینهو لمس ها، گیر کرد به دکور و برنامه رو به گاه عظما داد. 2) نگاهش بد شهوت...
  • one man's dream چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 21:11
    رفتنت ضربتی بود بر دومینوی ِ \\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\|||||||||||||||||||||رزوهایم
  • دو لبه ی قیچی و دارایی های محمدرضا شاه دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1391 21:33
    اپیزود اول: دارایی امروز به این فکر میکردم که من چقدر مال و منال دارم؟؟؟؟!!!! مال و منال یعنی هر آن چیزی که بتوان تبدیل به پولش کرد. حساب و کتاب کردم و زبان روزه ای سعی کردم ذهنم را متمرکز کنم. خُب. یک واحد آپارتمان نقلی به ارزش تقریبی صد میلیون تومان. یک ماشین 141 مدل 87 به قیمت شش و خورده ای میلیون. یک کامپیوتر...
  • 463
  • 1
  • ...
  • 7
  • 8
  • صفحه 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 16