مشاعره (بازی وبلاگی)

یکی از بازی های زیبا و فاخر که از قدیم الایام بین دوستداران ادبیات ایرانی رایج بوده، مشاعره هست. می خوام هر کی میاد اینجا، با آخرین حرف شعر نفر قبل، یک بیت شعر بگه. 

*********************

اشعاری که انتخاب می کنیدسعی کنید حتمن زیبا و فاخر باشه تا اینجا به یادگار بمونه و دایره محفوظات شعری بقیه دوستانتون هم گسترش پیدا کنه...



برای شروع، شعری زیبا از محمد علی بهمنی انتخاب کردم که در ادامه ی مطلب میتونید مشاهده کنید.

  

 
ادامه مطلب ...

(روزنوشت)

اوایل هفته ی گذشته برخلاف تمام خط کشی های ذهنی و بلک لیست هایی که برای خودم ایجاد کرده بودم، به سرم زد برم یکی از این دوره های فری دیسکاشن زبان شرکت کنم. به واقع این تعریف و تمجید ها و به به و چه چه ها و از اطراف و اکناف تعریف شنیدن هایی که از آموزشگاه سفیر در پردازنده های چهار هسته ای ذهنم داشتم در شکل گیری این تصمیم دخیل بود یا حداقل کم دخیل نبود و لذا به یک ساعت نکشید که ته و توی تمام سیستم آموزشی و برنامه ثبت نام و امتحانات و شهریه و تخفیفات و شعبات و خلاصه فیها خالدون قضیه را از اینترنت درآوردم...هر چند در تمام این مدت، سوابق ده دوازده ساله ی شرکت کردنم در کلاس زبان از ذهنم عبور می کرد، از تحمل وری هارد چر اَند بورینگ کلاس به مثابه اولیور توییست گرفته تا پرس شدن داخل جمعیت  در اتوبوس شرکت واحد و حواله دادن انواع فحش های کش دار و دکمه دار به خودم و خاندانم که چرا و به چه منظور و با چه نیت و هدف همچین رنجی را بر خودم مباح دانسته ام...البته این شعبه ی آموزشگاه که نزدیک به منزل ماست در ترم جاری کلاس فری دیسکاشن برگزار نمی کند و علیهذا فعلن قضیه ی کلاس رفتنم سرش گرد است اما هیچ بعید نیست یهو به کلله ام بزند و در این کلاس های ترمیک که معلوم نیست ترم آخرش کی می رسد، یه مصاحبه بدهم و برم سر کلاس بنشینم...لیکن همین تصمیم گیری و تصمیم سوزی های پی در پی به من نشان داد گاهی قسمت پوپریه ذهنم بخش افلاطونی را سخت به چالش می کشد و از خر شیطان پایینش می اورد، گاهی هم منطق افلاطونی نیم کره ی پوپری را مقید به تصمیم گیری در چارچوب عقاید و دیدگاه های تجربی می نماید. گاهی این دو به مفاهمه می رسند، گاهی هم به مجادله، گاهی هم هیچ کدام هیچ غلطی نمی کنند...

تا حالا دقت کردین؟ (طنز)

1- تاحالا دقت کردین وختی آدم دراز میکشه که درس بخونه، بازی با پُرزهای قالی چقد جذاب میشه؟


2- تا حالا دقت کردین آدم  توو مهمونی تا می خواد  از سر سفره کفگیر یا نمکدون رو ورداره، یکی دیگه قبلش اونو ور میداره؟!


3- تا حالا دقت کردین وختی آدم می خواد یه چیزی رو از راه دور از پنجره پرت کنه بیرون، اونچیز میخوره به لبه پنجره و بر میگرده توو اتاق؟!


4- تا حالا دقت کردین وختی آدم میره دکتر، بعدش که از مطب میاد بیرون بلافاصله درآمد دکتره رو حساب کتاب می کنه؟!


5- تا حالا دقت کردین وختی توو یه مهمونیه شلوغ، یکی از مهمونا داد میزنه "اوون تلویزیون رو کم کن" یکی دیگه از یه طرف دیگه داد میزنه "اصلن خاموشش کن"؟!