(عاشقانه)



اوقاتم در این ایام به سخت ترین شکل ممکن سپری شد. غم از دست دادن یگانه مرد زندگیم چیزی نیست که بشه به این سادگی فراموشش کرد و حالا انبوهی از سرخوردگی و یاس برام باقی مونده. تنها دلخوشیم در کنار حضور مادر و خواهر، وجود همسری هست که هنوز هم مثل روز اول دوستش دارم و بهش عشق می ورزم. این چند خط ناقابل به پاس یکسال با هم بودنمون:

بوسیدنت روز نخست، اندر میان پله ها

دستم به دور گردنت، لبهای من بر گونه ها

گفتی نکن هان ای پسر تا عقدمان جاری شود

گفتم که عشقت میدهد ایمان من بر بادها

گفتی چه عشقی باشد این، کیش تو را ذایل کند

گفتم همان عشقی که بر دار آورد حلاج ها

از تو به صد انکارها، از من به صد اصرارها

ناگه یکی بوسه شکفت، بر مرغزار گونه ها

حالا که یک سالی گذشت از رویش این رابطه

 می خواهمت میخوانمت، هم روزها هم سالها

کودتا (به قلم من...به روایت تصویر)


شعبان جعفری یا همان شعبان بی مخ معروف، به همراه جمعی از اراذل و اوباش در حال عربده کشی در اطراف منزل دکتر مصدق، که تا همین چند ساعت پیش نخست وزیر بوود.






پری بُلنده، فAحشه ی معروف تهران که در سLیته گری و بی حیایی نظیر نداشت، به همراه جمع دیگری از اراذل و اوباش همیشه در صحنه، در حال شعار دادن و اقدام علیه دولت مصدق.




تکلیف پری بلنده و شعبان جعفری و سایر مواجب بگیران استعمار معلوم است اما همان روزها، مرجع بزرگ تشیع (آقای ب) برای شاه نامه می نویسد که برگرد و مملکت را نجات بده و همچنین یار دیرین مصدق (آقای ک) بعد از کودتا برای شاه پیام تبریک می نویسد. همه ی این ها و تناقضات عجیب بین مخالفان مصدق از انگلیس و آمریکا گرفته تا حوزه و مرجعیت، کلاف جریان 28 مرداد را پیچیده تر کرده و کودتا بودن یا نبودن کلیت ماجرا را زیر سوال می برد. توجه داشته باشید که در مورد اتفاقی که مربوط به 60 سال پیش هست، با اینکه مستندات و عکس ها و فیلم های زیادی وجود دارد، هنوز نمی توان بطور دقیق قضاوت کرد، چه رسد به اتفاقات بسیار مقدم تر مثلن مربوط به 1400 سال پیش...!!!