ابراهیم حاتمی کیا: «بین آنچه که مردم میخواهند و آنچه بچههای سینما میگویند فاصله است. سینما برای من بت نیست. فرش قرمز برای ما مسیر خون است. ما با چیزهای عجین بودیم که نمیتوانیم از آن دست بکشیم. کجاست قلمهایی که با قدرت پای این بحثها بایستد. زمانی زیادی است که مجله و روزنامه نمیخوانم چون احوالشان با من یکی نیست. اگر دیر اقدام کنیم و توجهای نداشته باشیم اوضاع بدتر میشود. اوایل انقلاب فیلمهای خانوادهای داشتیم و مسئله جامعه در آن بود اما الان کاملا پاکسازی شده است. استاد اعظم این جنس نگاه آقای کیارستمی است و تأسی از این نوع نگاه تا دلتان بخواهد وجود دارد و عدهای میتوانند در کشوری که 1200 کیلومتر در آن جنگ میشود را نبینند و دنبال دفترچه مشقشان بروند.»
عباس کیارستمی: «یک هفته قبل از اینکه اینجا بیایم یکی از فیلمسازانی که سالها فیلم جنگی ساخته (اشاره به ابراهیم حاتمی کیا) فیلمهای پرهزینه جنگی و البته با مخاطب کمتر- برای اینکه مخاطب ایرانی دیگر حوصله جنگ نداشت، بنابراین بودجههای خیلی سنگین میگیرد و فیلمهای جنگی میسازد، گوش من را پیچانده بود که زمانی که ما داشتیم میجنگیدیم کیارستمی داشت دنبال دفترچه دوستش میگشت. «خانه دوست کجاست» یکی از پربینندهترین فیلمهایی بود که من ساختم، درواقع همه جای دنیا آن را میشناسند. «خانه دوست کجاست» ماندگار شد چون راجع به یک ارزش انسانی صحبت میکرد اما فیلمهای تو نماند چون تو راجع به یک پریودی از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن پریود هم به هیجان اورد بچه ها را. احمدپور (شخصیت اصلی فیلم خانه دوست کجاست) رفت پس داد دفترچه را، اما تو به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند و حالا پس از سالها میشود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوری از بین رفتند. در یک جنگی که هیچ مفهومی نداشت.»