اخلاق ها روی اعصابها

اخلاقهایی از من، روی اعصاب دیگران:

1) معمولا با تاخیر سر غذا حاضر میشم.

2) همه کفشام رو میذارم جولو در تا هرکدومو هر وقت خواستم، پا کنم.

3) کسی خونه نباشه، عمرن تلفنا رو جواب بدم.

4) هر وقت برم سر یخچال آب بخورم، ظرفشو همونجور خالی میذارم توو یخچال.

5) معمولا چراغ بنزینم روشنه.

6) گوشی موبایلم، کنترل تلویزیون، پنل ضبط ماشینم و دسته کلیدم اغلب زیر دست و پاست.

7) می خوام نماز بخونم، مهرو از تو جانماز ور میدارم و خود جانمازو میذارم سر جاش.. و نفر بعدی همیشه با یه جا نماز خالی طرفه.

8) وقتی غذا ، آش باشه، هم از همه بیشتر می خورم و هم غر میزنم به هرچی آش و آشپز و آشخور

9) نون که میگیرم، توو مسیر، از تمام نون ها، یه تیکه میخورم.

10) موقع چایی خوردن جلو بچه کوچیکا ، قند رو 1 متر پرت میکنم بالا.

و

.

.

.

اخلاق های دیگران، روی اعصاب من:

1) وقتی میخوام برم بیرون میبینم کفشام نیست و یکی برده جابجا کرده.

2) سر صبحانه قاشق مربا رو کسی بزنه توو پنیر.

3) وقتی تو حموم باشم، بیان بگن تلفن باهات کار داره.

4) پسرهایی که موقع حرف زدن با دختر، 180 درجه تغییر میکنن.

5) تعارف زیاد به مهمون.

6) یکی بره دستشویی و دمپایی ها رو خیس کنه.

7) موقع فوتبال، یکی هی سوال بپرسه راجع به بازی.
8) وقتی رئیسم با زنش تلفنی حرف میزنه و احوال پرسی میکنه، بجای اینکه بگه قربونت، میگه قویبونت.
9) زمان هایی که یک دختر توو جمع  زیاد راجع به درس و دانشگاه حرف بزنه.
10) کسی توو محیط کار دمپایی هاش فیشت فیشت صدا بده موقع راه رفتن.
11) کسی در جواب کامنتهای وبلاگش بنویسه "ممنون که سر زدی ..بازم اینورار بیا" ... یا یکی بره کامنت بذاره که "آپم بیا" ... و یا اینکه یکی بدون خوندن پستت، کامنت بذاره که "خیلی قشنگ بود".

و

.

.

.

نظرات 28 + ارسال نظر
یک پیر پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:51 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

اپم زود بیا ، بازم اونورا برو ، خیلی قشنگ بود
جمله ششم از کارهای خودت 1 معنی بیشتر نداره ... نه از اون معنی ها نه ...منظورم اینه که تو همیشه در دسترسی
درباره شماره 8 هم از اخلاق دیگران باید عرض کنم که اقا شما به احترام یک جفت عاشق از محل متواری شوید یا گوشهاتونو بگیرید ... دهه ...اصلا این کارا بد اموزی داره

پ.ن : این پستت منو یاد معارفه تو مراسم خواستگاری انداخت...

حسین پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:57 ب.ظ

سلام مهتاب چطوری خوش میگذره؟

یک پیر پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:12 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

سلام حسین خان..خوبم... شما چطوری ؟ میگذره ولی با موجی سینوسی ...

مرسی ممنون منم سعی میکنم خوب باشم.... البته یکم گرفتارم .... حالا بعدا توضیح میدم ....
تو فک کنم حسابی درگیر درسی آره، .... ایشالا تموم شه زودتر خلاص شی

ندا پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ http://lore.blogsky.com

چه با مزه تا حالا بهش فکر نکرده بودم که لیستشون کنم
بزرگترین اخلاق من که رو اعصاب بقیه اس اسنه که فصل امتحانا باید با صدای بلند موسیقی درس بخونم . انقد بلند که همسایه ها یه وقتایی میان دم در

ندا جان اوون ولووم رو بده پایین بابا.....ملت اعصابشون خرابه
آفرین دختر خوب....کمش کن

طراوت پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

از اخلاقای من رو اعصاب دیگران...اممم...نصیحت! همیشه داداشامو نصیحت میکنم؛اونوخ اخرش دعوامون میشه
اما از اخلاقای دیگران باید بگم شدیدا با مورد ششمت تفاهم دارم! اصن تو خوابگاه معروف شدم! گاهی بلادونا که میره دستشویی و دمپاییارو خیس میکنه؛ تا یه ساعت فقط برام توضیح میده بچه!! خب چه کنیم؛ از من حساب میبرن دیگه
(اگه بیاد اینورا کلمو کنده)

طراوت خداییش اصلا نصیحت کردن بهت نمیاد.... حالا شیطونی رو بگی، یک چیزی...
ضمنا شما از طرف من مامور هستید در اسرع وقت، هر دو گوش بلاودنا را بپیچونید...
گوش اول بخاطر خیس کردن دمپایی.
گوش دوم واسه آپ نکردن وبلاگ.

*مینا* پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:12 ب.ظ http://mina-dream.blogfa.com

مورد هشت جالب بود
نمی دونم چرا بعضی از این عادت ها رو داداش منم داره و واقعا رو اعصاب هم هست

قسمت ب واه واه البته این "واه واه" فقط برا بعضی هاش بودن ، مثل پنیرو اون رئیسه و پسره و تعارف و فوتبال اینا دیگه

راستــــــی پیش ما هم بیا آپ نیستیم

دوستان عزیز، ایشون مینا خانوم هستند که هر سال یک بار آپ می کنند و هر ده سال هم یک بار نظرات را تایید می کنند.
آخرین بار من و مینا طی یک عملیات بسیار پیچیده، توانستیم، طریقه مشتق گیری را با ماشین حساب مهندسیه مینا، کشف کنیم.
.
.
پی نوشت:
میگم بعضی چیزا رو نباس لو میدادم بهتون، مثه همین که "آپم بیا" چون سوژه میشه دیگه از این به بعد خواستین منو حرص بدین از اینا مینویسید.
مهتاب و مینا این قابلیت رو شدیدا دارند ... طراوت هم.

*مینا* پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:15 ب.ظ http://mina-dream.blogfa.com

سلام فاطمه جون خوبی؟

جانم؟
فاطمه جون هم خوبن...
به فاطمه:
وختی میگم یه جا کامنت میذاری آدرستو بذار واسه همینه....

طراوت پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

از طراوت پلنگ دره به حسین کفشدار(یا پرکفش)!
اوامر شما اطاعت میشه جناب.اصلا هر دو گوش بلادونا کنده خواهد شد ! پیچوندن که سهله! اصن قابل شمارو نداره؛ ولا...این حرفا چیه...جدی تعارف نیست ها! راست راسته! چون شما از تعارف خوشت نمیاد قول میدم تعارف نمیکنم.اصلا وبلاگ ما دربست مال شما.
در ضمن آپ میکنیم بیا!

حسین پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ب.ظ

باشه چشم خدمت میرسیم.... البته اگه کفشامون پیدا بشه و بنزینم داشته باشیم
باشه شما آپ کن ما میایم میخونیم...قویبونت
(اه اه از این کلمه کهیر میزنه بدنم)

طراوت پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:36 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

کلی خندیدم از قویبونت
از کهیری که بخاطر قویبونت میزنی
اخه قویبونت مگه چی داره؟
قویبونت که بنظرم بامزس
نه...خداییش منم کم کم داره حالم بد میشه از قویبونت
رئیستون نیم زبونه که میگه قویبونت؛ نه؟
وووووی؛ قویبونت؛وووووق

طراوت پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

کامنت قبل یک آزمایش بود!
میخواستم ببینم آیا واقعا کلمه ی ؛قویبونت؛ میتونه در بعضی ها ایجاد کهیر کنه یا نه؟!

حالا نتیجه چی شد حسین؟

نه قربونت بد نیست.... رئیسمم خدای ناکرده جلوی ما زنش رو ناز نمی ده ... چون احتمالا شب قبلش مفصل اینکارو کرده.
ولی همین می خواد سلام علیک کنه ناخداگاه اینجوری میگه....
نه حالا اونقدم بدم نمیاد اینجوری.... ولی توو اوون لحظه یکم میره رو اعصابم
قویبونت ( یعنی قربونت)

belladona جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ق.ظ

مگه من دستم به تو و طراوت نرسه! واسه گوشای من نقشه کشیدین؟ چشمم روشن! از من خجالت نمی کشین از اون موهای سفیدتون خجالت بکشن!(چشم غره) خوب حالا اون رئیستون جلو شما به زنش میگه قویبونت؟

تازه شانس آوردی
آخه منو طراوت بیشتر تو کار لپ کشیدنیم

belladona جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ق.ظ http://www.nabeghehaye89.blogsky.com/

پستت خیلی قشنگ بود! به افتخارت آپم بیا!

چشم خدمت میرسیم....ممنون....اگه بقیه دوستان از رو اعصاب ما بیان پایین، میرسیم خدمتتون.

belladona جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ق.ظ

آخ چه کامنت نحسی بود اون کامنت قبلیم! سیزدهمین کامنت! وااااای!

ای بابا..این چه حرفیه..مگه خرافاتی شدی بچه
برو دو رکعت نماز بخون....البته چک کن ببین مهر توو جانماز هست یا نه.

یک پیر جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ق.ظ http://arshadane.persianblog.ir

ما همه درگیریم قیبونت برم(در جهت ایجاد واکسن )
من خیلی نا امیدم اکنون ...به شخصه با این همه گندی که ازاد و سراسری به امتحان زدن و معادله 5 مجهولی ساختن امیدم به خداست فقط...
خوب بگذریم ...
ما کجا از این حرفا سو برداشت کردیم ها ها ها ؟
بیا بلادونام هم از 2 تا از کلمات اسمش نبر استفاده کرد ...
بابا خاکی باش (اسمایلی 1 دختر در حال فرار)

واکسن باید از میکروب ضعیف شده درست بشه...
این قیبونت برم تو که 7 تا از بغلش میچکید خیلی قوی بوود.
فک کنم جخ قصد جون ما رو کردی هان؟
.
توکل کن ایشالا درست میشه .... هرچند نشد هم چیز خاصیو از دست ندادی

خودم جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ق.ظ http://porpot.blogsky.com

من به جز ۲ و ۵ و ۸ تو قسمت اول همه‌ش رو دارم :دی از قسمت دوم هم فقط ۴ و ۶ و ۹ رو دارم

از قسمت اول سه تارو داری
از قسمت سوم سه تا رو نداری
چه تناسب باحالی
ریاضیات ناخوداگاه رفته توو گوشت و خونت.

ممرضا جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:52 ق.ظ http://فلورسنت

آپم بیا
قببونت
(ممرضا با صدای فیش فیش دمپایی دور میشود)
:دی

فک کن تو به من بگی قویبونت...
حاضرم اینو از کروکودیل بشنوم از تو نه.

ممدوسین جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:03 ق.ظ http://qalamrizha.blogspot.com

سلام
خوبی جوون؟ درموردرفتار 10 باس بگم که شما با توجه به قامتت به یه sugar launcher برای خوردن قند نیاز داری. با توجه به تخصصت موفق میشی تو طراحی اش. (البته براش ماسوره نذار!!!)
البته چیز عجیبی نیست. اصولا وقتی خونه خالیه کسی تلفن و زنگ در و .. رو جواب نمیده

suger elevator بهتر جواب میده.
ضمنا لانچر به ماسوره هیچ ربطی نداره
ارتباصشون عینهو ارتباط گوزن هست با شقایق

طراوت جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:34 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

لایک برای کامنت ممرضا

لایک به لاکه ناخونات

فاطمه جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:43 ب.ظ

سلام مهتاب جون . قربونت . بد نیستم ممنون


دخترایی که وقتی میخوان با پسرا حرف بزنن ۱۸۰ درجه تغیییر میکنن از صداشون گرفته تا اون نازو اداهای چندش آور

فاطمه جون فککنم مینا جون حالتونو پرسیدن نه مهتاب جون
مهتاب جون الان بیشتر نیاز دارند که حالشون پرسیده بشه
البته ما رفتیم توچال که حالشونو بپرسیم
ولی خب ایشون نیومدن.

حسین جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:46 ب.ظ

حالا که اینجوره
اینم بدونید که من از این آیکون خیلی حرصم میگیره
دوست دارم با چوب بزنم توو سرش

فاطمه جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:54 ب.ظ

ای وای شرمنده مینای عزیز از عوارضه شبکاریه چیکار کنم

طراوت جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:06 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

حسین دیگه این یکیو بیخیال شو

آقای زرنگ...میگی از آیکون خوشت میاد تا بچه ها فرت و فرت برات اون آیکونرو بذارن؟
دیدی مچتو گرفتم؟!

طراوت جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:07 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

اون ؛خوشت نمیاد؛ بود!

سمانه جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:36 ب.ظ http://parastesh1.blogsky.com

دنیاست دیگه از هر دست که بدی از همون دست به ۱ نحوه دیگه پس میگیری حالا خوبه متوجهی که چه اخلاقای رو اعصابی داری آپم اگردوست داشتی بیا

یک پیر جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:38 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

سلام فاطمه جونی ... خوشحالم که خوبی ..برگشتی خانم؟..
.حسین خان منو مینا نداریم ... حسود نباش ...
بعدشم حسین خان پینوکیو! سه شنبه که من قرار گذاشتم با هاتون توچال بسته بود ...مچتو بده لفا (البته اون یکیشو چون قبلا طراوت یکیشو گرفته )
حسین از اون ایکون خوشش میاد هیچ ، دل ضعفه و دل غشه هم میگیره

*مینا* جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ب.ظ http://mina-dream.blogfa.com

belladona جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:27 ب.ظ

حسین داشتم وبلاگمونو شخم می زنم که از یکی از پستهایی که به این پست لینک داده بودم رسیدم به اینجا!!! نه اینکه فک کنی بیکارما نه! اتفاقا خیلی هم گرفتار درس و دانشگاهم
هنوزم رو اون قویبونت حساسی قویبونت؟
خدایی این چند وقت خیلی واسم جذاب شدی می دونی چرا؟ از بس آدم بی شعور ریخته دور و برم دیگه انسان با شعورم آرزوست! خدا حفظت کنه ننه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد