دنیای جدید...دنیای وسیله های هدف ساز

اما در دنیای جدید که تکنولوژی از میوه های نوع تفکر و فلسفه ی چنین جهانی است، وسیله ها همچون گذشته آنقدر ها هم بی اراده و دست و پا بسته نیستند. در چنین جهانی اینگونه نیست که شما هدفتان در زندگی معلوم باشد و یک سری وسیله هم جهت نیل به اهداف در دسترستان که بسته به مزاج و اخلاق یا امکاناتتان از آن وسیله استفاده کنید.

...

خیر

...

در دنیای جدید وسیله ها از حالت برده بودن در آمده و زنجیرها و بندهایشان را پاره کرده اند و در برابر انسان و اهدافش موضع گیری دارند. شاید این  وسیله ها همچنان بی جان و "شیء" باشند اما در درونشان قوه های عجیبی نهفته است که می تواند سرنوشت و اهداف جدیدی برای انسان تعیین نماید. قالب این وسائل با خود یک فرهنگی را هم حمل می کنند. مثلن فرهنگ استفاده از تلفن همراه، فرهنگ آپارتمان نشینی، فرهنگ فوتبال، فرهنگ رانندگی و بسیاری از خرده فرهنگ های دیگر. به عبارتی شما با استفاده از هر وسیله ای مجبورید قواعد و ضوابط خاصی را هم رعایت کنید. این قواعد و ضوابط نه تنها ظاهر، بلکه باطن زندگی ِشما و اهدافتان را هم در زندگی عوض می کند. شما بسته به نوع وسایلتان مجبورید رفتارهای خاصی بروز دهید. با اقشار خاصی ارتباط داشته باشید. در مکان های مشخصی حاضر باشید. و اهداف خاصی را دنبال کنید. 

...

امروزه گوشی ِ تلفن همراه، آنقدر امکانات و آپشن های متنوع در اختیار کاربر می گذارد که وی معمولن هدف اصلی از استفاده از این وسیله را که همانا برقراری ارتباط با دیگران است فراموش کرده و لذا یک سری اهداف جدید نظیر استفاده از اینترنت، استفاده از GPS، و .... ناخوداگاه برای کاربر تعریف می گردد. همین اینترنت که به نظر مطیع ترین و فرمانبردارترین و خدوم ترین وسیله برای رسیدن به اهداف است، می تواند با یک سرچ ساده یا مثلن امکانات گوناگونش چنان بر روی ذهن انسان تاثیر بگذارد که هدف وی در زندگی و جهت گیری و تصمیم گیری هایش را کاملن دگرگون نماید. 

...

اینها اصلن و ابدن موضع گیری در برابر علم و تقابل با تکنولوژی نیست. اینها برای بسیاری از فلاسفه ی بزرگ و انسان های اندیشمند، مساله هست. ما چه بخواهیم چه نخواهیم، در دنیای جدید با وسایلی سروکار داریم که کنترلشان از دستمان خارج شده و ما را به هر سو می کشانند. همه ی ما محصور یک چنین جهانی هستیم و در جهت اهداف از پیش تعیین شده ای حرکت می کنیم. 


نظرات 8 + ارسال نظر
ندا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:54 ق.ظ http://lore.blogsky.com

حال ندارم پستتو بخونم:))

موبیوس کبیر پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ق.ظ http://drstrangelove.persianblog.ir/

چنانکه در پستهای قبلی اشاره کردم داری میری تو جاده خاکی داداش. بحث توجیه هدف و وسیله یه بحثه که به اخلاقیات و فلسفه احلاق میرسه.
اما این بحث ابزار (که تعریفش با وسیله در جمله موضوع بحث فرق اساسی داره) و تسلط انسان بر ابزار یا ابزار به انسان چیزیه که بید در خصوصش مقدمه چینی زیادی بشه که در آن، تعامل تاریخی انقلاب صنعتی اروپا با مفاهیم فلسفه رونسانسی، تأثیر تفکرات داروینیستی و پراگماتیسی و چیزاهای دیگه بحث بشه.

فاطمه پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:58 ب.ظ

به نظر من این ربطی به دنیای قدیم و جدید نداره.اینا همه به نگرش انسان مربوط میشه .وسیله هر چه هم که مدرن و جدید باشه در خدمت انسان هست و از کنترل فرد خارج نیست.
میبینم که انسان این موجود دوپا رو بد جور دست کم گرفتی جیگر.یکی مثه من اگه نت بخواد کنترلم کنه حالا وقتم،احساسم اصن هر چی نابودش میکنم والا به خدا

رویا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:32 ب.ظ

با جمله ی آخر مخالفم(در جهت اهداف از پیش تعیین شده حرکت می کنیم)...!

ممکن یه بخش و قشر نسبتا کثیری از افراد توو همچین مسیری قدم بردارن،و نا خودآگاه در مسیر ((هر چه پیش آید ،خوش آید )) حرکت کنن...اما باز هم یه تغییر مسیرای جزیی وجود داره در نوع عملشون که اگه سرچشمه از عقل و درایت نداشته باشه،منشا احساسی داره که باز هم اون انحراف مسیر رو شامل میشه و دیگه یه خط از پیش تعیین شده رو دنبال نمی کنن...

اما باقی افراد که از یه جاایی به بعد دنبال یه چیزی توو زندگیشون هستن،حالاا می تونه خیلی هدف معمولی باشه یا یه هدف خاص و متعالی،با برنامه و نقشه پیش میرن و این وسیله ها کمک کننده هستند ،اما پیش برنده ی صرف و صد درصدی قضیه و غایت ماجرا نمی شن...

*دنیای جدید با اینکه کاملا متفاوت از دنیای فدیمه،و همین بحث تکنولوژی یکی ازون تفاوت های عمده محسوب میشه،اما باز هم مساله مسیر و وسیله و هدف،به نظر کما فی سابق به قوت خودش باقیه،با همه ی حواشی که ذکر کردی،فقط تغییر چهره داده و شاید پراکندگی ها و مسیر های انحرافی در دنیای جدید بسیار بیشتر و خب آدمای جدید ،به نسبت باهوش تر و فکور تر باار اومدن...

رویا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:35 ب.ظ

اما کل بحثتو ونوع نگاهت به این مساله و نوع پست گذاری ادامه دار و هدف دار تو دوست داشتم...خواننده رو همراه کردی و به بخش پایانی و هدف نهایی رسوندی...

خب این خودش یه وسیله و راه خووب بود واسه انتقال مطلب وبیان ذهنیاتت...

مرسی که باز هم ذهنمون از روزمرگی خارج کردی و درگیر اساسی ترین اصلای بشری کردی...

فاطیما جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:47 ق.ظ http://muddy.blogfa.com

دل ِ من برای ِ خودت تنگ شده:(..برگرد لطفن...

طراوت جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:22 ب.ظ

نمیدونم چی بگم خب

درسته بعله بعله همینه که شما میفرمایید!!

یاسی جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ب.ظ

چند بار این پست و پستهای قبلی و خوندم اما خیلی نتونستم متمرکز باشم.یه چیزایی و نشد قبول کنم .ولی ممنونم ازت چون میدونم که با فکر نوشتی و من خیلی نشد فکر کنم.
برقرار باشی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد