هدرها...سری سوم

+ از دیروز صبح یه کسالت نه چندان مختصری برام پیش اومد که هنوزم کم و بیش ادامه داره و متاسفانه نتونستم جواب کامنت ها و آف ها رو بدم و از این بابت از دوستانم معذرت می خوام. الانم به زور اومد پای نت که کارهای ناتموم رو تمومش کنم.

+ برای تبریک سال جدید هم اگه تمایل داشتید می تونید فایل صوتی رو حداکثر تا فردا شب به آدرس زیر بفرستید:

[e-mail]

قیمت های البسه و اقلام ضرور و تنقلات غیر ضرور شب عید به قدری بالاست که حتی آدم ِ مجرد و بی حال و چُرتی و کم مصرفی مثل من هم گرانی اش را با تمام ِ گوشت و پوست و استخوان درک می کند...چه رسد به کارگر پیتزا فروشی با چهار سر عائله و ماهی 450 هزار تومان درآمد. در یک همچین شرایط سخت اقتصادی آدم حیران می ماند که فی الواقع ما داریم زندگی می کنیم یا زندگی دارد ما را ...

شاید هم AخونD های ایران، می دهند ترتیب هر دوتا را....

+ تبریک عید اینجا

عیدانه

سلام 

روزهای آخر سال شاید بد نباشه با هم و به کمک هم باز یه خاطره ی جدید و جاوید بسازیم. درست مثل پارسال.

اصلن معلوم نیست سال دیگه باز هم بتونیم دور هم جمع بشیم. و باز هم معلوم نیست که هممون بتونیم مجددن برای فضای مجازی و آدمهاش وقت بذاریم. همونطور که دوستای خووبی سال قبل باهامون بودن و الان به هر دلیلی ترجیح میدن از این عالم وبلاگ نویسی فاصله بگیرن و یا دست کم فقط خواننده باشن و سکوت کنن.

...

شمایی که اینجا رو می خونید، اگه دوست داشتین می تونید مجددن مثل سال قبل، تبریکات صوتیتون رو برای نوروز 92 ضبط کنید و به آدرس زیر ایمیل کنید تا باز هم بتونیم لذت با هم بودن و در کنار هم بودن رو یه بار دیگه تجربه کنیم.

[e-mail]