این جمله که هدف توجیه گر ِ وسیله نیست را همه ما شنیده ایم و احتمالن با یک استایل روشنفکرانه، بر صحت آن صحه گذاشته ایم. اما حقیقت امر این است که آدمیزاد جماعت باید در موقعیتش قرار بگیرد، باید کُمیتش در امور روزمره زندگی لنگ بزند، باید در مسلخ زمانه مثل درازگوش در گِل گیر کند، باید بر سر ِ دوراهی ِ دنیا و آخرت منفعل شود تا معلوم گردد واقعن برای رسیدن به اهدافش، به هر وسیله ای متوسل می شود یا نه... و گرنه صرف ِ حرف زدن از نا موجه بودن هر وسیله ای جهت رسیدن به اهداف، می شود شعار.می شود زر ِ مفت، همچون انبوه زرهای مفتی که هر روز و هر لحظه می زنیم...بی حساب و کتاب.
.
ادامه دارد...
من از شما می خواهم "میز را به من نشان دهید". شما خیلی سریع میز مطالعه و یا نهار خوری و یا هر میزی که دم دستتان هست را نشان می دهید.... اما من قبول نمی کنم که آن میز است و از شما دلیل و برهان می طلبم...شما احتمالن در این لحظه به قدرت بینایی من شک می کنید و دوباره میز را با انگشت نشان میدهید...اما چیزی که من میبینم، یک سری ابعاد است. یک فضای اشغال شده است، یک جنس است، یک رنگ است، یک کاربرد است، یک ظاهر است، یک اسم است، نه "خود" میز ... اما به واقع خود میز کجاست؟...حال با این نگرش، به محیط پیرامونی نگاه کنید. به خودکار به رایانه به کاغذ به ماشین به کتاب، به همه چیز... آنچیزی که شما میبینید و با آن معنی و مفهوم جسم را در ذهن خود میآورید همه و همه خصوصیات است. ماشین را بخاطر شکل و کاربرد و روندگی اش ماشین و خودکار را بخاطر شکل و جنس و کاریرد و نویسا بودنش خودکار می نامید. اما شکل و جنس و رنگ و کاربرد و اسم و سفتی و نرمی و ... همه و همه یک سری خصوصیات هستند که بر یک "اصل" یا "ذات" عارض می شوند که آن ذات قابل دیدن نیست. اصاللت اجسام با ذات است. در واقع یک ذاتی وجود دارد که چندین و چند خصوصیت بر آن عارض می شوند. یک اصالتی وجود دارد که تمام مشخصات و خصوصیات و عارضه های وارد بر جسم را همچون نخ تسبیح به هم متصل می کند و یک مفهوم واحد به نام ماشین، میز، خودکار و ... پدید می آورد. نه من و نه شما و نه هیچ بشری و نه حتی هیچ فیلسوفی قادر به دیدن ذات اجسام نیست. فراتر از آن اینکه حتی قادر به درک مفهوم این ذات هم نیستیم.
...
حالا یک سوال:
ما که قادر به درک ذات اجسام مادی نیستیم، چطور باید ذات انسان را که یک پایش در عالم مادی و پای دیگرش در عالم غیر مادی هست، درک کنیم؟
...
و سوال دیگر:
چطور می توانیم ذات موجودی به نام خدا را که تمامن غیر مادیست، ببینیم و درک کنیم؟